🍂
🔻 #محاسبه_نفس
💠 سال های اول جنگ بود. دوست داشتم در منطقه حاضر مي شدم و در گوشه ای از این نبرد، نقشی ايفا مي نمودم. سراغ دوست و همراه همیشگی ام❣ "محمّد شمعوني" ❣رفتم و از او خواستم تا هر دو به جبهه برویم. با آنکه فکر می کردم حتماً از شنیدن پیشنهادم خوشحال خواهد شد و مرا همراهی خواهد کرد. ولي در موقعی كه با او مطرح كردم به راحتي گفت:" هنوز وقتش نرسیده است."
💠 چند مرتبه ای این اتّفاق تکرار شد و هر بار، محمّد در جواب در خواستم می گفت:"هنوز زمانش نرسیده، صبر داشته باش. به وقتش خبرت میکنم."
💠 مانده بودم اين تعلل او براي چيست و موقع چه چيزي بايد فرا برسد كه ما به جبهه برويم. مدّتی گذشت، یک روز محمّد را دیدم که ساک به دست، به سراغم آمد. با تعجب ایستاده بودم و نگاهش می کردم كه گفت:"من آماده ام، برویم؟"
💠 خوشحال پذیرفتم و اتفاقاً همان روز هم، ِاعزام شدیم. ماهِ مبارکِ رمضان بود و همه بچه ها روزه بودند. در منطقه ای که حاضر بودیم، تنها یک تپه حدِ فاصل ما با نیروهای عراقی بود. عراقی ها می توانستند با تیرِ مستقیم، رزمندگان ما را مورد اصابت قرار دهند. یکی از دوستان نيز به همین طریق به شهادت رسیده بود و پیکرش روي زمین افتاد.
💠 محمّد براي کمک به او حركت كرد ولي چند قدمی كه پیش رفت، گلوله ای به سرش اصابت کرد و او نیز نقش زمین شد و به عقب بردنش. باورش برایم سخت بود. تا همین چند لحظه کنارم بود و همدمم و حالا ...😭😭😭
💠 به سراغ وسایل اش شخصي اش رفتم تا كوله پشتي اش را جمع کنم و به خانواده اش تحویل دهم. چشمم به یک دفترچه یادداشت افتاد. نگاهی از سر کنجکاوی به دفترچه انداختم.
💠 جواب خود را گرفته بودم و فهميدم كه چقدر او حسابگر و دقيق است. او پاک و آراسته به سوی پروردگارش رفته بود، این را هنگامی متوجه شدم که دیدم از روزی که به او پیشنهاد رفتن به جبهه را داده ام، شروع به محاسبه گناهانش کرده و هر روز سعی در پاک کردن خودش از گناهانش داشته.
❣ وقتی توانسته بود همه گناهانش را پاک کند، پیشنهاد مرا پذيرفت و راهی جبهه شد.
در کوچه پس کوچه های ذهنم، هیچ گاه کسی قادر نخواهد بود جای محمّد بگيرد.❣
به نقل از خانواده شهید
حماسه جنوب - شهدا
@defae_moghadas2
❣
ششم فرودین ماه، سالروز تولد سید مدافعان حرم، سردار شهید حاج حمید تقوی فر، که بقول سردار شهید حاج قاسم سلیمانی؛
تقدیرالهی این بود اولین شهید برجسته جمهوری اسلامی او (تقوی) باشد.
به همین مناسبت قسمتی از وصیت نامه شهید را هدیه مینماییم.
به: همسر، فرزندان، بستگان
احتراماً
از همگی حلاليت می طلبم خودم می دانم كه عنصر خوبی نبودم و بعضا وظيفه اسلامی خود را نسبت به همه به نحوه احسن انجام دهم.
لذا مجددا از همگی حلاليت می طلبم.
توصيه يك فرد مسلمان به بازماندگان از دعای خير فراموشم نكنيد.
انقلاب اسلامی كه آرزوي أنبياء الهی، ائمه طاهرين و مؤمنين و مؤمنات و مستضعفين عالم به رهبری امام خمينی (رض) و ايثار و فداكاری شهدا و خانواده آنها، جانبازان و خانواده محترم و امت شريف و مقاوم ايران اسلامی محقق شد فراموش نشود از مساعدت و همكاری و رهبری عزيز دست برنداريد.
در ثانی وحدت خودتان را فراموش نكنيد دنبال اجرای دستورات خداوند متعال و انبياء و ائمه طاهرين باشيد.
بهانه برای تفرقه تفرقه زياد است و راحت می شود پيدا كرد كه از يكديگر فاصله بگيريد و رضايت شيطان و غضب الهی را فراهم نماييد.
هنر اين است كه دنبال بهانه برای وصل و ارتباط باشيد.
@defae_moghadas2
❣
❣
🍀 سلام دوستان ☺✋🏻من جمشید داداشی هستم و امروز اومدم سر قرار عاشقیمون 🌹
@defae_moghadas2
❣
🍀 خدا رو شکر توی خانواده ای بدنیا اومدم که پر بود از رنگ و بوی خدا ❤
🍀 توی این خانواده بود که از بچگی با الفبای دین آشنا شدم و با قرآن انس گرفتم 😍
🍀 ساکن تهران بودم که جنگ 💣 شروع شد و همه ی جوونای خدایی و عاشق 😍 این مرز و بوم رو توی جنوب کشور دور هم جمع کرد تا حرف امام زمین نمونه ...
🍀 منم واسه رفتن به جبهه روی پا بند نبودم و از همون شروع جنگ پیگیر رفتن به جبهه شدم 🏃🏻
@defae_moghadas2
❣
🍀 از اونجایی که سنم کم بود 👦🏻 و جثه ی نحیفی داشتم 🙄 قبولش واسه دیگران سخت بود که من برم جبهه 😏 ولی خوب من تصمیم خودمو گرفته بودم و واسه همین نشستم واسه چطوری جبهه رفتنم نقشه کشیدم 🤔
🍀 اگه میخواید بدونید چجوری رفتم ❗ با من همراه باشید 😉
🍀 توی نقشه ریختنم به این نتیجه رسیدم ک کسی نباید بفهمه من دارم میرم جنوب واسه جبهه 💣 و یه جورایی باید توی عمل انجام شده قرارشون بدم 😎 واسه همینم به دوستام گفتم دارم میرم جنوب دیدن خواهرم 😁 اما من که خواهر نداشتم 😜
اینجوری هم دوستام متوجه قصدم نمیشدن، هم خانوادم میفهمیدن که بله دیگه من رفتم جبهه 😉
@defae_moghadas2
❣
🍀 خودمو رسوندم اهواز و سریع عضو بسیج شدم ... در عین حال از درسم 📚 هم غافل نبودم و در کنار تمام فعالیت هام 💪🏻 درسم میخوندم 🤓
🍀 عضو گردان نور شدم و از اولین اعزام، بچه های با معرفت و دوست داشتنی ❤ این گردان رو همراهی میکردم 😊
🍀 توی عملیات فتح المبین سال 61 بود که توفیق شهادت نصیبم شد و شدم کوچکترین شهید گردان 👦🏻
@defae_moghadas2
❣
🍀 قبل از عملیات فتح المبین به مادرم نامه نوشتم، قسمتی از این نامه رو واسه دوستای خوبم که شما باشین میذارم 😊
🍀 سلام مادر، حتما تا الان دیگه شنیدی که من به جبهه اومدم و میدونم که ناراحت هم شدی 😔 ولی نگران نباش، حال من اینجا خوبه و اصلا اینجا نمیجنگیم ... فقط آماده ایم که اگه حمله ای شد از کشورمون دفاع کنیم ...
🍀 وقتی میخواستم بیام جبهه یه استخاره گرفتم و جوابش خوب در اومد 😍 معنیش این بود که خدا منو طلبیده و شما باید دعا کنید که از این آزمایش سربلند بیرون بیام 🌹
🍀 این حمله خیلی بزرگه و شاید آخرین حمله باشه، و من مطمئنم که پیروز میشیم چون فرمانده ی ما امام زمانه ❤ واسه همین خیلی خوشحالم که توی این حمله شرکت میکنم 😊
❤️اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم❤️
@defae_moghadas2