eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
28 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
✨بسم رب الشهدا ✨ 🔅 ❣اولین بار بود سپاه مى آمدم. خیلى از بچه هایى که مى شناسم آنجا دیدم. بیشترشان رفیق هاى سید على داداشم بودند. غلام من را دید. پرسید «تو اومده اى اینجا چى کار؟»از این که توى جمع به این شلوغى، یکى من را تحویل گرفت خیلى ذوق کردم. گفتم «اومدم ببینم چه خبره؟ چه کارى از دست ما بر میاد؟» صحبت مى کردیم که ، یکى از ساختمان بیرون آمد. ❣ غلام دستش را گرفت. کشید طرف من که معرفیش بکند. گفت «این مثل برادرت، سید علیه.» قد بلند بود. قیافه اش براى من خیلى جذاب بود. نگاهى بهم کرد و گفت «بارک اللّه». «بارک اللّه» اش را تا آخر عمر از یادم نمی رود، خیلی خوشم آمد. رفت طرف چند نفر و مشغول صحبت شدند بس که حواسم بهش بود، غلام را گم کردم خیلی دلم می خواست بشناسمش. چند روز توی مسجد جامع دیدمش، صداش می کردند محمد جهان آرا بود. دنباله 👇 @defae_moghadas2
❣ 🔅 جهان آرا ❣ سید محمد از پانزده سالگی مبارزه با رژیم سابق را شروع کرد. او، سید علی و تعدادی از بچه‏‌های خرمشهر گروه حزب‏‌الله را تشکیل دادند و طوماری از خواست‏ه‌ هایشان را که نام تمامی آنها در آن ذکر شده بود با خونشان امضا کردند. ❣ در همان سال‏‌ها سید محمد دستگیر شد و شش ماه در زندان بود که پس از آزادی اش زندگی مخفی خود را همراه با سیدعلی در گروه منصوریون شروع کردند، سیدعلی پس از اندکی دستگیر شد و به شهادت رسید. پس از پیروزی انقلاب سید محمد به عضویت سپاه درآمد که در زمان فتح خرمشهر و چندی پیش از آن فرمانده سپاه خرمشهر بود. (به روایت پدر شهید) دنباله 👇 @defae_moghadas2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ پیوند جهان‌ آرا و خرمشهر به‌نظر من به علت علاقه زیادی بود که محمد به خرمشهر داشت. جهان‌ آرا می‌گفت: مردم خرمشهر مظلوم واقع شده‌اند به آنها کمکی نشد، تجهیزاتی نیامد ، آنان از دل و جان نیرو گذاشتند. ❣جهان‌ آرا می‌گفت: من بعضی از شب‌ ها جسد بچه‌های خرمشهر را می‌بینم که توسط سگ‌ها تکه‌پاره می‌شود ولی ما نمی‌توانیم از سنگرها و پناهگاه‌ ها خارج شویم و این جنازه‌ ها را نجات دهیم. شب و روز جهان‌آرا خرمشهر بود. از روزی که عراق به خرمشهر هجوم آورد، محمد همّ خود را وقف جنگ کرد.  " به نقل از همسر شهید" @defae_moghadas2
❣ امیدی به زنده ماندن نداشتیم. مرگ را می‌دیدیم . بچه‌ ها توسط بی‌ سیم شهادت‌ نامه خود را می‌گفتند و یک نفر پیش بی‌سیم یادداشت می‌کرد. صحنه خیلی دردناکی بود. بچه ‌ها می‌خواستند شلیک کنند، گفتم: ما که رفتنی هستیم، حداقل بگذارید چند تا از آن‌ ها را بزنیم، بعد بمیریم. تانک‌ها همه طرف را می‌زدند و پیش می‌آمدند. با رسیدن آن‌ها به فاصله صد و پنجاه متری دستور آتش دادم. چهار آر پی ‌جی داشتیم. ❣با بلند شدن از گودال، اولین تانک را بچه‌ها زدند. دومی در حال عقب‌نشینی بود که به دیوار یکی از منازل بندر برخورد کرد. جیپ فرماندهی پشت سر، به طرف بلوار دنده عقب گرفت. با مشاهده عقب‌ نشینی تانک، بلند شدم و داد زدم: الله اکبر، الله اکبر… حمله کنید؛ که دشمن پا به فرار گذاشته بود… " به روایت شهید " @defae_moghadas2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ پس از شهادت علی بهزادی در عملیات کربلای ۵ ، مادر هر روز بر مزار علی حاضر می‌شد، سنگ مزار را با آب و گلاب می‌شست و خوشبو می کرد، با علی حرف می‌زد و بسیار هم گریه می کرد. یک روز صبح گفت علی در خواب به دیدارم آمد و گفت مادرجان چرا اینقدر ناراحتی می کنی و هر روز خود را به زحمت می اندازی، مگر من کجا رفته ام که بی تابی می کنی، آمده‌ام به شما بگویم که جای من بسیار خوب و راحت است و نگران نباشید، شما هم هر روز خود را به زحمت نیندازید، عصر های پنجشنبه که بر مزار من بیایید کافی است... یاد و خاطره مادر تازه درگذشته گرامی باد با ذکر فاتحه و صلوات..... @defae_moghadas 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 🔻جهان آرا شهید جهان‌ آرا در جریان کودتای نوژه به منظور جلوگیری از هرگونه حرکت و اقدام ضد انقلاب در پایگاه سوم دریایی خرمشهر، از سوی شورای تامین استان خوزستان به سمت فرماندهی این پایگاه منصوب گردید و به کمک نیروهای مومن و معتقد، تا تثبیت اوضاع و کشف بخشی از شبکه کودتا در میان عناصر نیروی دریایی، این مسئولیت را عهده ‌دار بود. ❣ایشان ضمن اینکه با زیرکی و درایت در خنثی کردن این توطئه عمل می‌کرد در بین پرسنل نیروی دریایی نیز از مقبولیت خاصی برخوردار بود و همه مجذوب اخلاق، رفتار و برخوردهای اصولی و انقلابی او شده بودند. @defae_moghadas2
❣ دامادم می‏‌گوید شب ‏هایی که در خرمشهر مستقر بودیم، یک شب نوبت سید محمد بود که دو ساعتی پاس دهد. علیرغم وضع جسمی نامناسب عازم محل نگهبانی شد در همان حال فردی از بچه‏ های بسیجی با او هم کلام می‏شود از او می‏‌پرسد جهان‏ آرا کیست؟ تو او را می‏‌شناسی و سید محمد جواب می‏دهد پاسداری است مثل تو، او می‏گوید نه جهان‏ آرا ۴۵ روز است که با تعداد کمی نیرو جلوی دشمن را گرفته است و سیدمحمد جواب می‏دهد گفتم که او هم یک پاسدار معمولی است، فردای آن روز آن فرد برای گرفتن امضا برگه مرخصی‏ اش راهی اتاق فرماندهی می‏شود می‏‌بیند که او همان پاسدار در حال پاس شب گذشته است. " به روایت پدر شهید " @defae_moghadas2 ❣‌
❣ 🔻 جهان آرا ❣همکارانش معتقدند او فرمانده سپاه خرمشهر بود، اما مثل یک سپاهی عادی رفتار می‏‌کرد. آنها می‏گویند:وقتی اسلحه به خرمشهر می‏‌بردیم و آنجا خالی می‏‌کردیم جهان‏ آرا اصلاً خسته نمی‏شد. ❣ به او می‏‌گفتند تو چرا خسته نمی‏‌شوی و او پاسخ می‏‌داد، وقتی که در رژیم سابق زندگی مخفی داشتم برای کسب درآمد در کوره‏های تهران آجر بار می‏‌کردم در حالیکه روزه هم بودم، اگر بدنم مقاومت دارد از بابت آن روزها است. ( به روایت پدر شهید ) @defae_moghadas2