eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
28 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
❣ 🔻 رویای صادقه خوابهای دختر شهید مدافع حرم موقع شهادت ایشون من 6ماهه باردار بودم،هفته سوم بعد از شهادت بابام خوابهای من شروع شد... هفته ای سه تا چهار بار به خوابم می اومد،هر بار این خواب مثل یک دیدار کامل بود،خواب با ورود بابام به خونه شروع میشد سلام، احوالپرسی، سوالاتی که بعضا من می پرسیدم ازشون و ایشون جواب می دادن و بعد می گفت که دیگه بیشتر از این نمی تونه بمونه و منتظرش هستن و باید بره و خداحافظی می کرد و می رفت و من بیدار میشدم. اوایل که به خوابم می اومد، خیلی اصرار بر این داشت که برای من گریه نکنید، من نمردم، من زنده ام... من به رسم همه سیاه پوشیده بودم ولی توی خواب به من می گفت چرا سیاه پوشیدی... یه بار ازشون پرسیدم بابا راسته که میگن شهدا می رن دیدار پیغمبر؟ گفت: بله هرچی در مورد مقام شهدا میگن راسته ما رفتیم دیدار پیغمبر. گفت: اول که وارد شدم،شهید حزباوی اومد به استقبالم. اون موقع من شهید حزباوی رو نمی شناختم، بیدار که شدم از مادرم پرسیدم که ایشون کی هستن شما می شناسی؟گفت بله،دو سه مزار بالاتر از مزار بابات مزار این شهید هستش.... @defae_moghadas2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ "لبخند آخر" در مرحله اول کربلای 5 بودیم و شدت حملات دشمن. با هزار دردسر جان پناهی کنده بودیم و با زحمت به صورت چمباتمه نشسته بودیم. سید باقر هم از راه رسید و با قلدری خودش را در آن سوراخ جا داد و نفس ما را بند آورد. پتویی داشتیم که هم برای گرم شدن و هم جلو گیری از ریزش خاکریز بر سر و رویمان کشیده بودیم. ولی شدت انفجار خمپاره ها و رگبار تیربار و تیرهای مستقیم مجال خواب را از همه ما گرفته بود. حس ما حس فرود آمدن عمود آهنینی بود که هر از گاهی بر سرمان فرود می آمد. در همین گیر و دار رزمنده ای بالای جان پناه ما آمد و آرپی جی پشت آرپی جی به سمت دشمن شلیک می کرد و خاک و آتش عقبه را نصیب ما می کرد. به او گفتم که دوبار از یک سنگر شلیک نکن که تو را شناسایی نکنند ولی او کار خود می کرد و توجهی به ما نداشت. ما آرام به زیر پتو خزیدیم و ........ صدای انفجار شدیدی پشت خاکریز ما تکاند و دود و خاک و باروت را به ما چشاند. تا چشم باز کردم متوجه آن رزمنده شدم که از خاکریز به سمت ما سُر می خورد و پایین می آید. صورتش در مقابل من قرار گرفته بود. نگاهی به چهره اش انداختم. هنوز زنده بود، تا چشمش در چشمم قفل شد، مهربانانه لبخندی زد و چشم هایش را برای همیشه بست. و سالها مرا شیفته لبخند ملیح و خدایی خود کرد. حسن اسدپور @defae_moghadas2 🍂
❣ 🔻 سرلشکر شهید علی هاشمی حاج حسن طاهر عطشانی 🔅 بعد از آزادسازی خرمشهر و انجام عملیات‌های رمضان، والفجر مقدماتی و والفجر یک بود که فرمانده وقت سپاه پاسداران، محسن رضایی به علی هاشمی مأموریت شناسایی هور را دارد و قرارگاه سری نصرت تشکیل شد و هیچکس از فعالیت‌های ما خبر نداشت حتی روی ماشین‌ها ‌آرم جهاد سازندگی زده بودیم تا کسی متوجه تشکیلات قرارگاه نصرت نشود. 🔅 چیزی حدود یک سال مخفیانه در هور کار کردیم تا توانستیم کل هور را شناسایی کنیم غواصی یاد بگیریم و زندگی را در آن بیاموزیم زندگی در این منطقه بکر و وحشی چیزی نبود که به سادگی امکان پذیر باشد. اما همه این مشقت‌ها و سختی‌ها با حضور گرم و صمیمی علی هاشمی قابل تحمل می‌شد. حاجی در تمامی مراحل کنار ما بود و مثل یک بسیجی ساده پا به پای ما حرکت می‌کرد در عملیات آزادسازی فاو نیروهای ما چندین کیلومتر پیشروی کرده بودند و هواپیماهای دشمن خط عقبه ما را زیر آتش گرفته بودند وقتی متوجه حضور حاجی شدم با ناراحتی به او گفتم: «برای چه به اینجا آمدی؟ تو نباید اینجا باشی این کار تو نیست تو فرمانده سپاهی باید برگردی عقب اینجا خطرناک است». 🔅 علی هاشمی در پاسخ به من گفت: «من بچه‌های مردم را آوردم اینجا حالا خودم بروم توی سنگر بشینم؟ من باید جلوتر از تمام رزمندگات باشم حالا برگردم عقب؟ من بچه‌ها را تنها نمی‌گذارم حتی اگر شهید شوم». 👇👇👇
❣ خاطرم هست دو شب قبل از «تک عراق» به «جزایر مجنون» در سنگر نشسته بودیم و صحبت می‌کردیم حاج علی گفت: «من جزایر را به عراق نمی‌دهم اگر این جزایر از دست برود من قسم می‌خورم دیگر به خانه برنمی‌گردم». 🔅 من به او گفتم: «حاجی این چه حرفی است می‌زنی؟» اما او محکم و مصر قسم خورد که در صورت سقوط جزایر او به خانه باز نخواهد گشت. روز چهارم تیرماه سال ۶۷ وقتی در اوج حملات عراق بودیم سردار غلامپور گفت: «عقب نشینی کنیم». ساعت درست یک ظهر بود حاج علی با سیاست خاص همه را به عقب فرستاد اما خودش به همراه «مهدی نریمی» و «بهنام شهبازی» به داخل سنگر بازگشتند بعد از آن هم ما نتوانستیم هیچ اطلاعی از سرنوشت آن‌ها به دست آوریم. @defae_moghadas2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ زیارت مجازی مزار مطهر شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی 🎥از اینجا به گلزار شهدای کرمان وارد شوید👇 soleimany.ir/tour/ @defae_moghadas2
در امتداد ره انتظار، ز خون منتظران لاله ها دميد ، بيـا ... @defae_moghadas2
❣ مراقب باشیم تا در دهه شصت، جای شهید و جلاد عوض نشود، زیرا ملت ایران در دهه شصت مظلوم واقع شد و به دلیل اینکه تروریست ها و منافقین و پشتیبانان آنها به امام و ملت ایران ظلم و خباثت کردند، ملت در موضع دفاع قرار گرفت و در نهایت هم پیروز شد. @defae_moghadas2