✨به برکت حضور مداومم تو مسجد که خونه خدا بود، لطف خدا هم شامل حالم شد و تونستم قاری قرآن بشم😊
خدارو شکر که اون ته صدای خوشی رو که داشتم تونستم در راه ترویج کلام خدا استفاده کنم😊🌹
اینم یه عکس از زمان قرائت قرآن👇👇
9⃣
✨خدا رو شکر انقلاب شد.
اما اینبار دست✋ دشمن از آستین صدام حسین👹👹 بیرون اومد و جنگ شد.
من و هم قطارام هم فورا ندای رهبرمونو لبیک گفتیم و قد علم کردیم برای دفاع👊👊
1⃣0⃣
✨ اوایل جنگ💣 شهر اهواز پر شده بود از جاسوس👺 های نفوذی عراق و ما باید خیلی دقت میکردیم.
شب🌌 و روز☀️ تو مسجد جواد الائمه بودم ومسئول توزیع لوازم مورد نیاز مردم.
بالاخره جنگ بود و مردم زیادی تو بمباران ها💣 خونه زندگیشونو از دست داده بودن😞 برا همین گاهی بی حوصله گی میکردن و داد میزدن سرم اما من سعی میکردم آروم باشم و موجب ناراحتی مردم نشم.😘
در عوض خدا اون روز رو نمی آورد که یکی از این جاسوسها👺👺 رو ببینم،
دمار از روزگارشون در می اوردم😉
1⃣2⃣
✨بعداز شرکت در عملیات طریق القدس (آزاد سازی بستان) خیلی ناراحت بودم😔😔😔
همه ی دوستام یکی یکی شهید🌹🌹 میشدن ومن حس میکردم از قافله عقب موندم.
1⃣3⃣
✨زد و عملیات فتح المبین شروع شد، دومین روز از بهار 🌹🌿🌴🌺 سال 61 بود.
من ورفیقم سعید جهانی که بعدها بهشتی❣ شد و همسایه ما، روی یه تپه درگیر بودیم با بعثی ها👹
دور تا دورمونم محاصره بود و دقیقا زیر تیر بار دشمن بودیم.
من دراز کشیده بودم و شلیک میکردم که یهو کلی تیر به پهلوم خورد و لطف خدا شامل حالم شد و بله دیگه شهید شدم😍
✨بعداز شهادتم🌹🌹 بچه ها از محاصره خارج میشن و پیکر من همونجا میمونه.
بعدشم بعثی ها که به خیال خامشون فک میکردن حالا حالاها اونجا موندگارن😏😏 منو دفن میکنن. ولی ده روز بعد که بچه ها منطقه رو ازشون میگیرن پیکر منم تحویل خانواده م میشه.
1⃣4⃣
❣ اینم عکس روز خاکسپاریم بعد از عملیات فتح المبین ، فروردین سال ۶۱ ،
نفر دوم سمت راست هم دکتر توکلی وزیر کار دولت وقت که تو تشییعم اومدن،
خب دیگه، وقت رفتنه که اومدن دنبالم.
فقط گفته باشم که ،
همه چی الان دست شماست و ما جز دعا کاری تو دنیای شما نداریم.
مواظب دستاوردهای شهدا باشید که بعدا جلوی ما کم نیارید ☺️
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
1⃣5⃣
❣ امروز سالگرد شهادت رزمنده بسیجی نیروی اطلاعات شناسایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حمیدیه #محمد_علیزاده معروف به #ممد_بوشهری بچه ها تو جبهه صداش می کردند ممد بوشهری دو روز بعد از عملیات شهید چمران ۵ مرداد ماه سال ۱۳۶۰ یعنی ۷ مرداد ماه ۱۳۶۰ در حال شناسایی محور کرخه نور بود که در میدان مین دشمن به شهادت رسید و بعد از دو روز کسی نمی توانست پیکر پاکش را به عقب بیاورند شهیدسیدطاهر موسوی همراه نفر دیگری باسینه خیز و کشان کشان ایشنان را به عقب آوردن و به بوشهر انتقال دادند ممد بوشهر تا جفیر و هویزه جاده خرمشهر اهواز پشت دشمن نفوذ می کرد و شناسایی انجام می داد و گزارش و اطلاعات می داد به فرماندهان سپاه حمیدیه و تیپ ۳۷نور یک روز شهید علی هاشمی فرمانده سپاه حمیدیه و تیپ ۳۷نور ممد بوشهری را صدا کرد گفت ممد تا کجای منطقه دشمن نفوذ می کنی ممد گفت تا هرجا که بخواهید یک روز که عراقی ها در حال رقص آواز بودند ایشان در جمعشان حضور پیدا کرد و تماشاشون می کرد و رفت توی سنگر شان و یک کلاش و سیگار هاشون را با خود آورد و به علی هاشمی وعلی ناصری مسئول اطلاعات سپاه حمیدیه نشان داد شهید ممد بوشهری در کتاب خاطرات سرلشکر عزیز جعفری نوشته شده و از ممد بوشهری خیلی جالب گفته شده ممد بوشهری نیروی شجاع نترس و با استعدادی بود و در جبهه های کرخه نور کارهای مهمی انجام می داد روحش شاد
راوی سیدصباح موسوی
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣