eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
28 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🌹 وقتی قدرت شهیدشد ، دیگه حملات دشمن هم تمام شده بودوبچه هاکه برای "اسماعیل دقایقی"فرمانده لشکر9 بدرلحظه به لحظه حماسه بزرگ "قدرت"را می گفتند،چشماش پراشک شدوگفت: این تپه هاوکوهها بایددرنقشه های ایران بنام "قدرت الله علیدادی" ثبت بشوند چراکه شهیدی بودکه باخلق حماسه ای بزرگ وباخون خودش توانست این مواضع رابرای جمهوری اسلامی تثبیت کند. @defae_moghadas2
حماسه جنوب،شهدا🚩
🌹  "سردارشهیدقدرت الله علیدادی"🕊🌹 هنوزازجنگ خبری نبود،ولی درگیری بود،مرزها ناامن شده بود،تعدادی ازبچه های امیدیه وآغاجاری به شلمچه اعزام می شوند وپاسگاههای مرزی راتحویل گرفتند،ایرج دستیاری(اولین شهیدجنگ) هم همانجا شهید شد،قدرت هم بود تا اینکه چندماه بعدجنگ شروع شد،یکی ازدوستان قدرت می گفت :"قدرت ازاولین تیر درجنگ حضورداشت." @defae_moghadas2
لشکرهای عراق که  به طرف "خرمشهر"حرکت کرده بودند ،همه بچه ها "پل نو"رابرای دفاع انتخاب کرده بودند و پشت نهرعرایض قرارگرفتند.ولی قدرت این طرف نهربه طرف تانکهای عراقی که دشت را پرکرده بودند و به طرف شهرمی آمدند سنگرگرفته بود. و این شروع مبارزه تمام عیاراو بود با ارتش بعث عراق. @defae_moghadas2
وقتی عراقی هافشارواردمی کردند که واردشهرشوند،" قدرت" سواربرموتورازنقطه ای به نقطه دیگر درنقاط درگیری حاضرمی شد و دوباره به جای دیگری می رفت،لحظه ای آرام نمی گرفت. مردم که مغازه هارارهاکرده بودند ورفته بودند،بچه ها خواستند نوشابه یا چیزی بردارند، "قدرت"و"دقایقی"مانع شدند و گفتند: "مال مردمه، هرچه برداشتید پولش را داخل مغازه بگذارید."  @defae_moghadas2
ستون تانکهای عراقی بودکه به طرف اهواز حرکت می کردند،"قدرت" بچه هارا اطراف جاده مستقرکرد،خودش به روی جاده رفت...بازدن اولین تانک  ستون تانکها ، عراقی ها رامتوقف کرد، فریاد تکبیر بچه ها بود که به آسمان می رفت.. @defae_moghadas2
بعضی وقتها روزهاوساعتها مسائل فیزیک را مطالعه می کرد،ریاضی هم می خواند، روی مسائل برقی والکترونیک بسیارکارمی کرد و درپاسخ سوال اطرافیان که چرااین همه وقت برای این مسائل می گذاری میگفت:"همه قانون های دنیا از روی این کتب بهره برداری می شوند نه تنها این کتب رامی خوانم که دوست دارم بچه هایم نیزهمین مسیرراادامه دهند." @defae_moghadas2
"قدرت "نامه ای برای پسربزرگش که سه چهارسال بیشترنداشت نوشت. پس ازسطرها حرفهای ناب وعاشقانه وآرزوهای پدرانه برای اویک سطرکلمه"اما"نوشت: ....صابرم توخیلی عزیزهستی،توهمه وجودمنی، امااماامااماامااماامااماامااماامااماامااماامااما تکلیف الهی است. @defae_moghadas2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از وصیت نامه شهید👇 بسم رب الشهدا ❣الذى خلق الموت و الحيوه ليبلوكم ايكم احسن عملا – سوره الملك‌آيه ۲ درود و سلام به رهبر كبير انقلاب امام بزرگوارو سلام به خانواده‌هاى شهداى اسلام. اينجانب قدرت اله عليدادى در اين شرايط از زمان،راه رسيدن به هدف خود را انتخاب كرده‌ام در اين شرايط كه دشمنان اسلام و خدا و انسانيت در روى زمين فساد مي كنند و حق را به ناحق، خيررا به شر، عدل را به ظلم، هدايت را به ضلالت و جهالت ، عهد و امانت را به خيانت و غارت ، جوانمردى و آزادى را به بردگى و اسارت ، عشق و ايمان را به تمايل‌چرانى منحرف كردندو براى حفاظت و نگهدارى از مفاسدشان مردان خدا را كشتند، خانه‌هايشان را غارت كردند، به حيثيت و ناموس شان تجاوز كردند، جهاد را تنها راه احقاق حق مي دانم. اسلام و قرآن كريم آمده است براى اينكه فساد را ازروى زمين ‌برچيدندو ريشه‌اش را بكندودر اين‌ زمان تمام ظالمان دست‌دردست هم داده‌اند تا اسلام را بردارند. اى برادران و خواهران مسلمان، غافل ازخداى خود نشويد هر چه نعمت داريم از آن خداوند بزرگ است. قدر نعمتهاى خداوند بزرگ را بدانيم. قدر رهبر كبير را بدانيم. راجع به وضع عيالم و بچه‌هايم و بدهكاريهايم و خانواده‌ام نامه هاى جداگانه نوشتم. درضمن‌درگلزار شهيدان آغاجارى مرا دفن كنيد. والسلام قدرت اله على دادى @defae_moghadas2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿 ❣در عملیات کربلای چهار دو برادر دو قلو بنام رشیدی که اهل اهواز و ساکن زیتون کارگری بودند شرکت کردند که یکی شهید و دیگری مجروح شد. بنده در منطقه حاضر ولی در عملیات نبودم.پس از اتمام عملیات دو ،سه روزی مرخصی آمدیم.برای نماز مغرب خود را به مسجد محل حجت رساندم.حال خوشی نداشتم که گوی یکی از دوستان به مادر شهید گفته بود فلانی در عملیات بوده است. مادر شهید سراغ فرزندش را در مسجد از من میگرفت بنده هم مرتب به ایشان میگفتم خبر ندارم و کمی عصبی شدم .یادم است که با چشمانی گریان مسجد را ترک کرد .برادران رشیدی 16 یا 17 ساله بودند که در خط هم به همدیگر میگفتن اهل خانه بیشتر به شما نیاز دارند. @dafae_moghadas2 🌿