eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
28 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
از وصیت نامه شهید👇 بسم رب الشهدا ❣الذى خلق الموت و الحيوه ليبلوكم ايكم احسن عملا – سوره الملك‌آيه ۲ درود و سلام به رهبر كبير انقلاب امام بزرگوارو سلام به خانواده‌هاى شهداى اسلام. اينجانب قدرت اله عليدادى در اين شرايط از زمان،راه رسيدن به هدف خود را انتخاب كرده‌ام در اين شرايط كه دشمنان اسلام و خدا و انسانيت در روى زمين فساد مي كنند و حق را به ناحق، خيررا به شر، عدل را به ظلم، هدايت را به ضلالت و جهالت ، عهد و امانت را به خيانت و غارت ، جوانمردى و آزادى را به بردگى و اسارت ، عشق و ايمان را به تمايل‌چرانى منحرف كردندو براى حفاظت و نگهدارى از مفاسدشان مردان خدا را كشتند، خانه‌هايشان را غارت كردند، به حيثيت و ناموس شان تجاوز كردند، جهاد را تنها راه احقاق حق مي دانم. اسلام و قرآن كريم آمده است براى اينكه فساد را ازروى زمين ‌برچيدندو ريشه‌اش را بكندودر اين‌ زمان تمام ظالمان دست‌دردست هم داده‌اند تا اسلام را بردارند. اى برادران و خواهران مسلمان، غافل ازخداى خود نشويد هر چه نعمت داريم از آن خداوند بزرگ است. قدر نعمتهاى خداوند بزرگ را بدانيم. قدر رهبر كبير را بدانيم. راجع به وضع عيالم و بچه‌هايم و بدهكاريهايم و خانواده‌ام نامه هاى جداگانه نوشتم. درضمن‌درگلزار شهيدان آغاجارى مرا دفن كنيد. والسلام قدرت اله على دادى @defae_moghadas2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿 ❣در عملیات کربلای چهار دو برادر دو قلو بنام رشیدی که اهل اهواز و ساکن زیتون کارگری بودند شرکت کردند که یکی شهید و دیگری مجروح شد. بنده در منطقه حاضر ولی در عملیات نبودم.پس از اتمام عملیات دو ،سه روزی مرخصی آمدیم.برای نماز مغرب خود را به مسجد محل حجت رساندم.حال خوشی نداشتم که گوی یکی از دوستان به مادر شهید گفته بود فلانی در عملیات بوده است. مادر شهید سراغ فرزندش را در مسجد از من میگرفت بنده هم مرتب به ایشان میگفتم خبر ندارم و کمی عصبی شدم .یادم است که با چشمانی گریان مسجد را ترک کرد .برادران رشیدی 16 یا 17 ساله بودند که در خط هم به همدیگر میگفتن اهل خانه بیشتر به شما نیاز دارند. @dafae_moghadas2 🌿
🔴 حکایات 🔴 نحوه شهادت 🔴 پیشگویی ها 🔴 دست‌نوشته‌ها 🔴 کرامات در حماسه جنوب، شهدا 👇 http://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1 👋
🍂 @defae_moghadas2 🔻 حکایت دو دوست با هم به جبهه آمده بودند و با هم به ضدزره رفتند و دست آخر یکی در سوریه شد "شهید مدافع حرم زینبی" و دیگری شد روایتگر روزهای فراق خاطره صوتی از برادر عزیز جناب علی سیاح طاهری 👇
🍂 یادش بخیر شهید مدافع حرم حاج حبیب بدوی روزی که برای بازخوانی تاریخ جنگ او را دعوت کردیم و همراه با علی سیاح طاهری آمد و این تنها گفتگویی بود که دو نفره و در یک کادر انجام شد. 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مهر دل ما مدام تقديم شما عمري كه شود به كام تقديم شما پيدا نشد آن هديه كه در شأن شماست يك باغ گل سلام تقديم شما صبح تون بخیروخوشی @defae_moghadas2 🍂
🍂 🔻 "پاداش عاشقی" شهید حسین حمید در عملیات رمضان به علت شدت آتش دشمن بعثی بسیاری از عزیزان مجروح یا شهید می شدند بعد از اینکه چند فرمانده مجروح گردید فرماندهی دسته به عهده حسین حمید که بچه رامشیر بود سپرده شد ایشان هم پس از چند ساعت در اثر انفجار خمپاره 60 که در نزدیک منفجر شد از یک طرف بدن مجروح شد که تماما ترکش های ریز بودند حسین به اورژانس منتقل گردید . حوالی عصر حسین را در خط دیدم با یک وضعیت بسیار خنده آور گفتم حسین این چه وضعیتی است گفت به اورژانس و از آنجا به بیمارستان دراهواز انتقال داده شدم ولی از بیمارستان فرار کردم وبا زحمت خودم را به خط رساندم ایشان با یک جفت دمپائی پاره لنگه به لنگه و با یک زیر پوش خاکی رنگ بسیار گشاد و در حالی که آثار خون مردگی و زخم در بدنش بود مجددا به منطقه و خط آمده بود اما سه سال بعد مزد زخم هایش را که با آنها راز و نیاز می کرد گرفت و به خیل کاروان شهدا ملحق شد. @defae_moghadas2 🍂
🍂 🔻 اهمیت نماز 💐 شهید مصطفی بختیاری از آدم های رفیق دوست و صميمي با همه بود و حالات خاصی داشت که خیلی از خصوصیات او را از ظاهرش نمی توانستیم بفهمیم مگر در طول زمان. در انجام مسئوليت خود بسيار جدي و به نظم در کارها، بسیار مقيد بود و در مواقع درگیری بسيار شجاعانه برخورد می کردند. 💐 البته در کنار این جدیت خیلی هم با بچه ها، خودمانی و اهل شوخی بود. گاهی عصرها می خوابيد و می گفت فلان ساعت مرا بیدار کنید. هیچ کس حاضر به بیدار کردنش نبود؛ چرا که وقتی از خواب بيدار می شد، خیلی تند برخورد می کرد و گاهی کارش به دعوا هم می کشید و دل از خواب نمی کند 😄. اتفاقاً همین مواقع بود که بچه ها سر شوخی و خنده را با او باز می کردند و قضیه را فیصله می دادند تا او سرحال بیاید . 💐یک روز وارد چادرش شدم که دیدم هوای کار نمایشی به سرش زده و در حال آماده کردن نمایش طنزی برای اجرا جهت بچه های گردان است. تا مرا ديد، گفت: بیا این قسمت را ببین و نظرت را بگو. 💐 رو به درب چادر ایستاد و به حالت رزمی کارها دست ها را بالا برد و نیت نماز کرد و با همان حالات قنوت و رکوع و دیگر اركان نماز را بجا آورد. می گفت نماز ما حالاتي از نقش ها و علایق ما است نه چیزی که باید باشد و خدا می پسندد. می خواست از این طریق تذکری به همه داده باشد؛ این در حالی بود که خودش با توجه بسيار بالا نماز مي خواند و حال خوشی پيدا مي كرد. ✨خداوند بر درجاتش بیفزاید✨ 🌟راوي : جهانی مقدم @defae_moghadas 🍂