هدایت شده از حماسه جنوب،خاطرات
🍂 خلاصه مطالب کانال های حماسه جنوب را در پیج اینستاگرام
زیر دنبال کنید 👇👇
https://instagram.com/hemasehjonob_?igshid=12qetpozgwr6o
❣ رضایت نامه را گذاشت جلوی مادرش.
چه امضا بکنی، چه امضا نکنی، من میرم!☺️
اما اگر امضا نکنی من خیالم راحت نیست.
شاید هم جنازه ام پیدا نشه!😉
در دل مادر آشوبی به پا شد.😥
رضایت نامه را امضا کرد.
پسر از شدت شوق سر به سر مادرش میگذاشت.😍
-جنازه ام را که آوردند ،
یه وقت خودت را گم نکنی!
بیهوش نشی هااا!
چادرت را هم محکم بگیر!
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
5.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣ #نماهنگ
مداحی روی تصاویر شهدا
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣ چند روز پیش بچه دار شده بود.
دم سنگر که دیدمش، لبه پاکت نامه از جیب کنار شلوارش زده بود بیرون.
گفتم:"هان،آقا مهدی خبری رسیده؟"
چشم هایش برق زد. گفت:" خبر که... راستش عکسش رو فرستادن".
خیلی دوست داشتم عکس بچه اش را ببینم.با عجله گفتم:"خب بده، ببینم".
گفت:" خودم هنوز ندیدمش". خورد توی ذوقم.
قیافه ام را که دید، گفت:" راستش می ترسم؛ می ترسم توی این بحبوحه عملیات، اگه عکسش رو ببینم، محبت پدر و فرزندی کار دستم بده و حواسم بره پیشش".
نگاهش کردم. چه می توانستم بگویم؟
گفتم:" خیلی خب، ان شاء الله پس باشه هر وقت خودت دیدی، من هم می بینم".
خاطره ای از
شهید محمدرضا عسگری
پرواز در قلاویزان..
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
8.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣تفاوت خدمت شهدایی
و حکایت خدمتگذاران لاکچری
#کلیپ
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣ آن موقع که صدام خیلی شهرها را بمباران می کرد، حسن نامه ای به او نوشت:" اگر جناب صدام حسین ژنرال است، پس به راحتی می تواند در دشت عباس با من و دوستان جنگ آورم ملاقات کند و با هر شیوه ای که می پسندد، بجنگد؛ نه این که با بمب افکن های اهدایی شوروی محله های مسکونی و بی دفاع را بمباران کند و مردم را به خاک و خون بکشد".
در جواب نامه حسن، صدام، ژنرال قادر عبدالحمید را با گروه ویژه اش به دشت عباس فرستاد تا به حسن یک جنگ تخصصی را نشان بدهد.
سال ها قبل در اسکاتلند، حسن، عبدالحمید و گروهش را در مسابقه کوهنوردی ارتش های منتخب جهان دیده بود.
آن جا گروه حسن اول شد و عراقی ها هفتم شدند.
حالا در میدان جنگ حقیقی ، حسن دوباره مقابل ژنرال قادر عبدالحمید قرار گرفت و با یک طرح غافلگیرانه ژنرال عبدالحمید را قبل از رسیدنش به خاک ایران اسیر کرد!
امتداد41،ص4
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣ خیلی دلش می خواست بره حوزه و درس طلبگی بخونه، آنقدر به طلبگی علاقه داشت که توی خونه صداش می کردیم آشیخ احمد.
ولی وقتی ثبت نام حوزه شروع شد، هیچ اقدامی نکرد.
فکر کردیم نظرش برگشته و دیگر به طلبه شدن علاقه ای ندارد.
وقتی پاپیچش شدیم گفت:
کار بابا تو مغازه زیاده،
برای اینکه پدرش دست تنها اذیت نشود قید طلبه شدن را زد.
🔅 جاوید الاثر
حاج احمد متوسلیان
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
10.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣چقدر دلربایید و عاشق..
شما نوبرید و بینظیر..
به تصاویرشان خیره شوید و
پیمانی تازه کنیم...
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣ میخواست برای عروسیش کارت دعوت بنویسه اوّل رفته بود سراغ اهل بیت.
یک کارت نوشته بود برای امام رضا (ع) مشهد .
یک کارت برای امام زمان (ارواحنا فداه) مسجد جمکران،
یک کارت هم به نیّت حضرت زهرا (س) انداخته بود توی ضریح حضرت معصومه (س) قبل از عروسی بی بی اومده بود به خوابش ! فرموده بود :
“چرا دعوت شما را رد کنیم؟ چرا به عروسی شما نیایم؟ کی بهتر از شما؟ ببین همه آمدیم، شما عزیز ما هستی”
°•°•°
سردار شهید #مصطفی_ردّانی_پور
فرمانده قرارگاه فتح
متولد ۱۳۳۷، فرزند میرزا علی
شهادت : ۱۵/۵/۱۳۶۲ ، والفجر ۲ ~ حاج عمران ، مفقودالجسد
منبع : کتاب یادگاران شهید ردانی پور
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
13.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣ مردم و کوه غیرتم،
رهرو راه باکری،
وارث خون همتم...
صحبتهای شهید «مرتضی عطایی»
#شهید_مرتضی_عطایی
#شهید_مدافع_حرم
#کلیپ
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣ شهید زین الدین یکی دو بار رفت دیدار امام. تا چند روز حال عجیبی داشت. ساکت بود.
مینشست و خیره میشد به یک نقطه و میگفت: « آدم وقتی امام رو میبینه ، تازه میفهمه اسلام یعنی چي! چه قدر مسلمون بودن راحته! چه قدر شیرینه!»
میگفت: « دلش مثل دریاست . هیچ چیز نمیتونه آرامششو به هم بزنه . کاش نصف اون صبر و آرامش ، توی دل ما بود.»
شهید محمود کاوه
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣