eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
27 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
«شهربانو» نوشته مریم قربان زاده «شهربانو» برش‌هایی است از بیست سال زندگی یک مادر هفتادساله که از همۀ سال‌های جوانی‌اش، همین بخش‌ها را غنیمت نگه داشته تا برای ما بگوید. کتاب از دید یک مادر به دفاع مقدس نوشته شده است؛ مادری که ابراهیم خود را راهی جبهه می‌کند. ابراهیم این داستان، نوجوانی است پرجنب و جوش که عاشق کفتربازی است. پسری که نه اهل مسجد است و نه از نوجوانان فعال در مبارزات قبل از انقلاب. پسری که همیشه با برادر و خواهرانش دعوا می‌کند و کار به کتک‌کاری می‌رسد؛ اما همین نوجوان وقتی در بحران جنگ قرار می‌گیرد، احساس مسئولیت می‌کند و با اصرار، رضایت پدر و مادر را برای حضور در جبهه جلب می‌کند. در کتاب احساس‌های مادرانه به زیبایی ترسیم شده است. عشق به فرزند و دل کندن از آن برای اهداف ارزشمندتر به درستی در کتاب تصویر شده است. نثر اثر بسیار روان است و شخصیت‌پردازی خوب کتاب باعث شده خواننده تا انتها کتاب را زمین نگذارد. این کتاب حاصل تلاش‌های یک نویسنده نوقلم است که در هیچ کلاس نویسندگی شرکت نکرده است. این کتاب به قلم خانم مریم قربان‌زاده توسط نشر ستاره‌ها به چاپ رسیده است. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
الهی این حقیر را از سه آفت نگه‌دار: وسوسه‌های شیطانی، خواهش‌های نفسانی و غرور و نادانی. خدایا بالاتر از هر نیکی، نیکی دیگری هست، تنها نیکی که بالاتر از آن نیکی دیگری نیست، شهادت است. خداوندا شهادت در راهت را نصیبم کن. 🕊🌹 https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
بر ما غم زمانه ز هر سو که رو کند مائیم و روی دل به همه حال سوی دوست ما جز رضای دوست تمنا نمی‌کنیم چون آرزوی ماست همه آرزوی دوست 🔅 شهید محمود صانع تولد: ۱۳۴۴ شهادت :۱۳۶۲ محل تولد : اهواز محل شهادت : تنگه چذابه در عملیات منجر به شهادت : خیبر https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
شب حمله بود وزمان وداع زمان وداع یلانی شجاع جبین ها همه غرق در بوسه بود وسربند بود ونگاهی کبود تمام فضاعطر گل بود وبس صدای دعا بودو بانگ جرس گروهی به رسم شب عاشقی وباشاخه های گل رازقی به دستان زیبا حنا میزدند حنا رابه عشق خدا میزدند شبی بود عاری زعسر وحرج و بوی فشنگ و دعای فرج •┈┈••✾•🍃🌺🍃•✾••┈┈• 🔸 حماسه جنوب، شهدا https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣بسم الله الرحمن الرحیم سلام به رهبر انقلاب امام خمینی ، درود بر شهیدان و بر روحانیت مبارز و همه همسنگران و رزمندگان ایران . سلام بر آنها که امامشان را در تمام مدت تنها نگذاشتند و همراه و پیرو خط او بودند . خداوندا شکر ، شکرت که مرا به پای خود بازخواستی شکرت که مرا به آرزویم رساندی ، تو خودت شاهدی که من آرزویم این بود . من وصیتی ندارم که باشد . چیزی ندارم که بخواهم وصیت کنم . وصیت بقیه شهیدان اینقدر زیبا و کامل بوده که وصیت من چیزی را نمیتواند نشان دهد . اولین چیزی که میخواهم بگویم از پدر و مادرم خواهش میکنم اگر انشاالله من شهید شدم که امیدوارم شهید شده باشم به معنای واقعی کلمه هیچگونه گریه و ناراحتی و یا بی تابی از خود نشان ندهند ، افتخار کنند ، خودشان میدانند چقدر من میخواستم شهید شوم ، بدانند که صبر مخصوصا در این موارد در برابر خدا بسیار ارزش دارد و مرا در پیشگاه خدا خجالت زده و شرمنده نکنند .                                                              منصور نظریه " وصیت نامه شهید منصور نظریه دانشجوی ایثارگری که در اسپانیا به شهادت رسید "   تاریخ شهادت : 4/10/1360 محل شهادت : یکی از شهرهای اسپانیا محل دفن : گلزار شهدای بهشت زهرا ( س ) قطعه 24 ردیف 124 شماره  https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
کجایند آنان که در صحنه پیکار ، شمشیرهاشان را از غلاف بیرون کشیده ، هر گوشه از میدان نبرد را دسته دسته و صف به صف فرا می گرفتند ؟ آنان جوانمردانی بودند که در پایان هر مصاف از بقاء زندگانی بازگشته از کارزار سپاه خود ، شادمان نمی شدند و از بابت مرگ سرخ کشتگانشان از کسی تسلیت نمی خواستند ، چشمانشان از شدت گریه خوف بر درگاه جلال ربویی به سفیدی گراییده ، شکم هاشان بر اثر روزه داری لاغر گشته و پوست لبانشان بر اثر مداومت بر دعا و ذکر حق خشکیده. رنگ رخسارشان از فرط شب بیداری زرد گشته و غبار فروتنی و تواضع چهرهاشان را پوشانده آنان برداران من هستند که از این سرای فانی سفر می کنند پس سزاوار است که تشنه دیدارشان باشیم و از اندوه فراقشان انگشت حسرت بر لب بگزیم . برگرفته  از کلام امیرالمومنین امام علی (ع) - نهج البلاغه - کلام 120   💐💐💐 ✍ این رسم ما نبود که ز باران جدا شویم . در هجوم وحشت شب بی صدا شویم این عهد ما نبود که در انتهای راه . ما بین کوچه ها تک و تنها رها شویم آن روزها که شوق شهادت به سینه بود. توفیقمان نبود که شبیه شما شویم رفتید تا همچو پرستو رها شوید . ماندیم ما که همنفس سرفه ها شویم ای کاش می شد از لبتان ساغری زنیم . تا همنشین و هم نفس آل عبا شویم رفتید خوش به حال شما یادمان کنید . شاید که با نسیم دعاتان دوا شویم صادق عباسی از بوشهر https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣سرهنگ دوم مرتضی زرهرن اولین شهید تکاور ارتش و چهارمین شهید مدافع حرم از خراسان‌شمالی است.   "سرهنگ دوم مرتضی زرهرن"، یکی از نخستین شهدای ارتش مدافع حرم اعزامی تیپ ۲۵۸ شهید پژوهنده است، تصویر فوق از پلاک خون آلود این شهید والامقام گرفته شده. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
مظلوم ترین مادر شهید.... سلیبریتی نیست.. نخل طلایی و اسکار هم نگرفته.. ولی قهرمان زنی‌ست که الگوی امروزمان است.
شهید یوسف‌ داورپناه در ۱۵ تیرماه سال ۱۳۴۴ هجری شمسی، در شهر کرمان به دنیا آمد.  ❣ شهید داورپناه، در رشته برق فارغ التحصیلی شد و با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد. پس از آنکه گروهک‌های تجزیه طلب و تروریست در غرب کشور اقدام به آشوب و اغتشاش کردند و شهرهای کردنشین ایران را اشغال کردند، شهید یوسف داورپناه داوطلبانه رهسپار کردستان شد و با پیوستن به گروه ضربت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شهرستان پیرانشهر از توابع استان آذربایجان غربی به مبارزه با گروهکهای تروریست کردی پرداخت. ❣ در ۵ شهریور سال ۱۳۶۲ بود که حزب منحله دمکرات کردستان ایران که کینه ای عمیق از شهید یوسف داورپناه داشتند با هجوم به منزل این شهید بزرگوار، ایشان را به اسارت گرفتند و در نهایت پس از شکنجه های فراوان روحی و جسمی، او را به طرز فجیع و دلخراشی به شیوه تروریستهای داعش به شهادت رساندند و سپس پیکر این شهید والامقام را بعد از مثله کردن در مقابل دیدگان مادرش، تحویل خانواده اش دادند. مادر بزرگوار این شهید بزرگوار، زیر چشم هایش گود رفته است، اما نه به عمق رنجی که از فراق یوسف دردانه اش تحمل می کند، انگار داستانِ عشق بازی انتظار و چشم و یوسف تا ابد ادامه خواهد داشت. ❣ مادر شهید یوسف داورپناه درباره جزئیات شهادت یوسف می گوید؛ من مظلوم ترین مادر شهید هستم، منافقین من و فرزندانم را اسیر کردند، من تنها مادر شهیدی هستم که بچه ام را جلویم سر بریدند، شکم بچه ام را پاره کردند و جگرش را در آوردند. با ساتور بدن فرزندم را قطعه قطعه کردند و من ۲۴ ساعت با این بدن تنها ماندم و خودم با دستم قبر کندم و کفن کردم و دفن کردم. ❣ خانم فیروزه شجاعی مادر شهید یوسف داورپناه در خصوص نحوه عضویت فرزند شهیدش در سپاه و مصائبی که بر این شهید گذشت و همچنین نحوه شهادتش بیشتر توضیح می دهد؛ یوسف بعد از انقلاب وارد سپاه شد، جنگ که شروع شد دائما به منطقه کردستان رفت و آمد داشت. چند بار به شدت مجروح شده بود. خوب یادم هست، در همین ماه مبارک رمضان از طرف سپاه آمدند و گفتند که یوسفت زخمی شده و حالا در بیمارستان امام تبریز بستری است. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1 👇👇