eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
28 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
❣هیچ وقت ندیدم خسته شود. هر کدام از ما در زندگی دنبال آرزویی هستیم آرزوی ابومهدی و حاج قاسم شهادت بود. این‌ها مرگ را به سخره گرفته بودند و به جای اینکه مرگ سراغشان بیاید این‌ها دنبال مرگ می‌گشتند. ما خسته می‌شدیم ولی ابومهدی خسته نمی‌شد او می‌توانست خیلی راحت در اتاق فرماندهی بنشیند و کارها را پیگیری کند اما اینطور نبود و شخصا به مناطق مختلف سرکشی می‌کرد و همانند یک برادر با نیروهایش برخورد می‌کرد و به آن‌ها محبت می‌کرد. ابومهدی نظرات نیروها را گوش می‌کرد و در تصمیم‌گیری‌ها لحاظ می‌کرد. @defae_moghadas2
❣ستاری، کسی بود که در میدان جنگ، پای رادار و موشک ضدهوایی، بیست‌و‌چهار ساعت، پلک به هم نمی‌زد. ستاری، کسی نبود همیشه پشت میز و پای تلفن و این‌ها باشد. ما ستاری را از داخل خاک و خل آوردیم و به فرماندهی نیرو منصوب کردیم. او را از جبهه و از زیر آتش و دود آوردیم. آن وقت‌ها، گاهی که از جبهه می‌آمد تا چیزی را گزارش بدهد و برگردد، چهره‌اش به چیزی که شبیه نبود، چهره‌ی یک افسر بود! مثل کارگری بود که از درون خاک آمده باشد. دین‌اش او را در آنجا نگه می‌داشت. @defae_moghadas2
❣نوشته بود؛ بر روی قبرم این مطلب نوشته شود: ای برادر، به کجا میروی؟ کمی درنگ کن. آیا با کمی گریه و یک فاتحه خواندن بر مزار من و امثال من، مسئولیتی را که با رفتن خود بر دوش تو گذاشته ایم از یاد خواهی برد؟! . @defae_moghadas2
❣محور همه فعالیت هایش « » بود. در سخت‌ترین شرایط ، نمازش را اوّل وقت می خواند ، بیشتر هم به «جماعت » و در «مسجد ». دیگران را هم به نماز دعوت می کرد. یکبار باهم مسجد موسی ابن جعفر رفتیم. نگاه کردم به نماز خواندن ابراهیم، در نماز چشمهایش را می بست‼️ بعد از نماز گفتم: چرا چشمت رو تو نماز می بندی. مکروهه. گفت: اگر توی نماز با بستن چشم، توجهت به خدا بیشتر باشد اشکالی ندارد. بعدها همین مطلب را در رساله احکام خواندم. @defae_moghadas2
❣خدایا مادر ندارم که برایم گریه کند!! اما پدرجان من تو را خیلی دوست داشتم ولی مجبور بودم به خاطر اسلام به جبهه بروم بخاطر اینکه دینم در خطر بود. یکی از فواید مهم نماز خواندن برای خودمان است که فردا در روز محشر سوال می‌کنند آیا روزه گرفته‌ای و یا نماز خوانده‌ای؟ پس ما شما را برای چه آفریدیم؟ خدایا همه ما محتاج تو هستیم، خدایا اگر راه ما اشتباه بود و یا تا به حال کارهای بد انجام می‌دادیم و اصول اسلام را رعایت نمی‌کردیم تو ما را ببخش که تو بسیار بخشنده هستی، برویم و از خداوند طلب عفو و بخشش کنیم. «قسمتی از وصیت‌نامه» 🌹شهید: کمال سلیمی تاریخ تولد: ۱۳۵۰/۶/۳۰ محل تولد: عراق تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۷ محل شهادت: شلمچه نام عملیات: کربلای پنج محل دفن: گلزار شهدای دهدشت @defae_moghadas2
❣دکتر چمران وقتی به کسی مسئولیت می‌داد، همه‌ی کارها را به عهده‌ی او می‌گذاشت. بهش خط نمی‌داد که این را بکن، آن کار را نکن. فقط نظارت و راهنمایی می‌کرد. ابتکار عمل و رزم و رزق و روزی، به عهده‌ی خودم بود. آنجا، خودم را پیدا کردم. سعی کردم فکرم را به کار بزنم و خودم را نشان بدهم. نیرو هم می‌دانست که من عددی هستم و حرفم را می‌خرید. دکتر همیشه می‌گفت: تبعیت، یک بحث است؛ استقلال ذهنی، یک حرف دیگر. @defae_moghadas2
❣شهیدی که برات شهادتش را از آیت‌الله بهجت گرفت! آیت الله بهجت دست روی زانوی او گذاشت و پرسیدند: اسم شما چیست؟ گفت: فرهاد آقای بهجت فرمود: حتماً اسمت را عوض كن. اسمتان را يا عبدالصالح يا عبدالمهدی بگذاريد. شما در شب امامت امام زمان(عج) ‌به شهادت خواهيد رسيد. شما يكی از سربازان امام زمان(عج) هستيد و هنگام ظهور امام زمان(عج) با ايشان رجوع می کنید. شهید عبدالمهدی کاظمی؛ شهیدی که طبق گفته آیت الله بهجت، در شب امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در ۲۹ آذر ماه ۱۳۹۴ درسوریه به شهادت رسید. @defae_moghadas2
❣شکر خدای را که فرزندی پاک از نواده رسول اکرم''ص''را با هوشیاری کامل اسلام را در جهان زنده نمود. و شکر خدای که توانستم در این راه مقدس گام بردارم و توانستم لباس سربازی امام زمان را بر تن نمایم. خدایا گر چه گناهان زیادی دارم و نتوانستم کاری که مورد رضایت تو باشد انجام دهم، ولی خدایا این خدمت ناچیز را از ما بپذیر و ما را مورد لطف خود قرار بده. خدایا این خونی را که در راه تو به زمین ریخته می‌شود، از بنده بپذیر. خداوندا چقدر شکر این نعمت بزرگ را بکنم که به این بنده حقیر جهاد در راهت و شهادت در راه حق را عنایت نمودی خدایا تو خود شاهد باش که بنده بخاطر ترس از دوزخ و برای بهشت، این راه را انتخاب ننموده‌ام و تنها بخاطر تو بود.... «قسمتی از وصیت‌نامه» 🌷 لاله‌ای از لاله‌زار بهبهان 🌹شهید: عبدالکریم باولی بهمنی تاریخ تولد: ۱۳۴۶/۲/۲۴ محل تولد: تشان، بهبهان تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۷ محل شهادت: نهر جاسم، شلمچه نام عملیات: کربلای پنج نحوه شهادت: اصابت گلوله محل دفن: گلزار شهدای تشان، بهبهان @defae_moghadas2
به مناسبت سالروز شهادت سردار حاج احمد سیاف زاده⚘ 🌷گنجینه‌های آسمانی زیر خاک‌اند🍃 🌹اینجا تمام لاله‌هایش بی پلاکند🥀 🌸کو احمد سیاف و مهدی باکری‌ها🌱 🌺کو هاشمی و باکری دقایقی ها🌾 🔅 فرارسیدن دوازدهمین سالروز عروج ملکوتی سردار بی‌ادعا شهید حاج احمد سیاف‌زاده فرمانده فقید دانشکده دوره فرماندهی و ستاد(دافوس) سپاه و مسئول طرح و عملیات قرارگاه کربلا در دوران هشت سال دوران دفاع مقدس گرامی‌باد...🕊 🌹سردار شهید: حاج احمد سیاف زاده تاریخ تولد: ۱۳۳۵/۲/۱۲ محل تولد: اهواز تاریخ شهادت: ۱۳۹۰/۱۱/۱ علت شهادت: عوارض شیمیایی جانبازی محل مزار: بهشت زهرا @defae_moghadas2
❣"خدایا ما نمی‌خواهیم مردم عراق را بکشیم. ما می‌خواهیم را از بین ببریم که هم ما و هم عراقی‌ها را می‌کُشند. خدایا این موشک را به باشگاه افسران بزن." موشک شلیک شد پس از چند دقیقه رادیو BBC اعلام کرد "یک موشک باشگاه افسران عراقی را منهدم کرده و تعداد زیادی از افراد حاضر در آن کشته شده‌اند" @defae_moghadas2
حماسه جنوب،شهدا🚩
#سالگرد_شهادت #شهید_علی_بهزادی #برای_شادی_روح_امام_شهدا_و_شهدا_صلوات
آخرین نماز... و عروج ملکوتی شهید علی بهزادی... از سنگر برادر جانباز علیرضا معینیان...! - سلام...! - سلام علی آقا...! - ظاهرا خیلی خسته ای... خدا قوت...! - ممنون...! - کی رسیدید...؟ - همین الآن...! - چکار کردید...؟ - الحمدلله همه بچه ها رو کشیدیم عقب... و تو سنگرهای خط خودمون مستقر شدند...! - خودت چکار می کنی...؟ - منم میرم یه جائی استراحت کنم... خیلی خسته ام...! - خو بیا پیش خودمون استراحت کن...! - ممنون... هنوز نماز نخوندم... آفتاب هم داره در میاد...! - باشه... بیا تو سنگر خودمون... نمازتم همینجا بخون...! - توی این سنگر... که جای خودتون هم نیست...! - می رم پیش بچه های گروهان نجف... یه جائی پیدا می کنم...! - نه بابا... کجا میخوای بری... بیا... برات یه جا باز می کنیم...! - آقا حمید... عبدالرحمن... یکم جا بدید علی بیاد نمازش رو بخونه... پیش خودمون هم استراحت کنه...! - باشه فرمانده... هر چه شما دستور بدید... چه جائی بهتر از سنگر شما... یا الله...! - بیا... یا علی... دستته بده به من... بیا بالا...! - علی آخرین نمازش را... صبح روز یکم بهمن ماه ۶۵... با تیمم خاک شلمچه... همراه با درد جراحات عمیق سر و پهلو... از کربلای ۴... و جسمی خسته از عملیات شب گذشته... خواند و به خواب رفت... و همزمان با صدای انفجار گلوله ای سنگین... در میان سنگر کوچکشان... برای همیشه به آسمان پرواز کرد... و شهیدان عبدالرحمن مرغیان... و حمید ضیائی را نیز با خود برد... تا به کاروان حاج اسماعیل فرجوانی... و دوستان شهیدش رسید... و تا ۱۱ اردیبهشت سال ۹۹... در انتظار دیدار دوباره مادر مهربانش... در باغ های بهشت منتظر ماند...! - یکم بهمن ماه ۶۵... یاد شهیدان علی بهزادی... عبدالرحمن مرغیان... و حمید ضیائی را گرامی میداریم... و برای سلامتی فرمانده عزیزمان... حاج علیرضا معینیان و خانواده محترم... دعا می کنیم...! رزمندگان گروهان نجف اشرف... تقدیم به خانواده شهید... و همرزمان گردان کربلا...! ملتمس دعا. از طرف رزمندگان گروهان نجف اشرف @defae_moghadas2