🎄ســـــلام
❄️صبح شنبه تون بخیر و شـادی
🎄براتون اول هفته پُر از نشاط
❄️شادی و خوشبختی آرزو میکنم
🎄امیدوارم امروز رو
❄️با سلامتی و دل خـوش
🎄همراه با خاطراتی زیبـا
❄️در کنار خانواده
🎄و عزیزان دلتون سپری کنید
@defae_moghadas2
❣
بسم الله الرحمن الرحیم
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🌷پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم فرمودند:
پروردگارم مرا به هفت خصلت امر نموده
🌷دوست داشتن بينوايان
و نزديك شدن به آنها
🌷 ذكر لا حول و لا قوة الا باللّه
را بسيار گفتن
🌷با خويشاوندان رابطه برقراركردن
هر چند آنان قطع رابطه كنند
🌷در مسائل مادى
به پايين تر از خود نگاه كنم نه به بالاتر
🌷 در راه خدا
سرزنش ملامتگران را به خود نگيرم
🌷حق را بگويم اگر چه تلخ باشد
🌷و از كسى چيزى نخواهم
الاصول الستة عشر، صفحه ۷۵
@defae_moghadas2
❣
8.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید رضا پناهی ( از اهالی کرج ) شهید عارف بالله در سن ۱۲ دوازده سالگی به شهادت رسید بخش کوتاهی ازمتن وصیت نامه اش را خود در این کلیپ می خواند !!
خوب به خطابه خوانی و نحوه بیان این شهید عزیز که از عمق جانش خالق هستی و خدای سبحان را می خواند تا به آرزویش شهادت نائل آید توجه کنید و به نفوذ کلام او دقت نمایید در باور هیچ انسان نمی گنجد کسی در چنین سنی اینطور با خدای خود و پدر ومادرش سخن بگوید !!
شهید رضا پناهی یک روز قبل از عزیمت به جبهه صدای خود را بر روی نوار کاست ضبط کرده و روز بعد عازم جبهه شده و پس از مدت کوتاهی در جبهه غرب کشور به فیض عظمای شهادت نائل می گردد
روحش شاد و با شهید نوجوان کربلا حضرت قاسم ابن الحسن( ع) همنشین و مانوس باد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد (ص)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹
@defae_moghadas2
❣
5.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗯حاج قاسم سلیمانی: من قادر به دیدن بریدن سر مرغی هم نیستم. من اگر سلاح به دست گرفتم برای ایستادن در مقابل آدمکشان است نه برای آدم کشتن...
#جان_فدا
#شهیدالقدس
#سرباز_وظیفه
#مکتب_حاج_قاسم
مکتب تسلیم در برابر خدا و ایستادگی در برابر ظلم است
@defae_moghadas2
❣
مرگ در مقابل شهادت خیلی کوچک است . زیرا شهادت یک انتخاب است
@defae_moghadas2
❣
خوشحالی به خاطر رضایت نایب امام زمان
🔵 فرزند شهید صیاد شیرازی میگوید: روز عید غدیر پدرم درجه سرلشكریاش را از دستان حضرت آقا گرفتند. وقتی به منزل رسیدند، دورش را گرفتیم و گفتیم؛ بابا باید سور بدی. گفت؛ یك چلوكباب مهمان من تا شما برنج رو درست كنید، من هم الان میآیم. وقتی رفت و برگشت دیدم در یك دستش چلوكباب و در دست دیگرش یك گلدان بزرگ است.
🔹 به پدر گفتیم؛ راستش را بگو خیلی خوشحالی درجه سرلشكری گرفتید؟ جوابی نمیداد، طفره میرفت و شوخی میكرد.
🔹 خیلی كه اصرار كردیم گفت؛ آره، خیلی خوشحالم ولی خدا شاهد است، خوشحالی من به خاطر این درجه نیست، برای من درجه سرهنگی، سرتیپی و سرلشكری و سپهبدی هیچ تفاوتی ندارد،
🔹 خوشحالی من به این خاطر است كه مقام معظم رهبری به نیابت از امام عصر(عج) از عملكرد من راضی هستند و این درجه را به من دادند. خوشحالی من به خاطر رضایت ایشان است و نه چیز دیگری است.
@defae_moghadas2
❣
📌 سربازان در گهواره، مادران در خط مقدم تربیت
🔹️در دل روزهای اعزام، آنجا که مردان راهی میدان بودند،
◽️کودکی در آغوش گرم مادر، با پیشانیبندی سرخرنگ «لبیک یا خمینی»
🔸️ پیامی روشن برای تاریخ داشت:
◽️ «سربازان این راه، از گهواره با ندای ولایت قد میکشند.»
🔻این عکس، فقط تصویری از یک کودک نیست.
◽️ بلکه بیانیهایست از مادران عاشورایی که با چادرشان، سنگر ساختهاند و با آغوششان، سرباز پرورش میدهند.
🔹️ میدان نبرد، فقط خاک و خون نیست،
◽️ میدانِ بزرگتر، دلهاییست که با ذکر و ایمان، برای ظهور آماده میشوند.
🔸️و این مادراناند که با هر لالایی، سربازی را برای ولایت میسازند.
📌 به یاد رباب، برای ظهور...
#سرباز_ولایت
#مادران_عاشورایی
#فرهنگ_مقاومت
#ظهور
#لبیک_یا_خمینی
@defae_moghadas2
❣
5.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴 سلام به امام حسین علیه السلام
📢 با صدای شهید غلامعلی رجبی
مداح دلسوخته آل الله(ع)
ا▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️
فرازی از کلام شهید غلامعلی رجبی:
🌴 بهترین هدیه برای من اشک چشم برای امام حسین علیه السلام هست، آنقدر که این قطره را به تمام بهشت نمی فروشم، اگر به من اجازه داده شود به دنیا رجوع کنم، فقط دوست دارم در هیئت ها و روضه ها شرکت کنم."
آنجا که شهید غلامعلی می فرماید یک قطره اشک بر سالار شهیدان را به تمامی بهشت نمی فروشم، در حقیقت همان "مقامِ محمود" است که در زیارت عاشورا از خدای متعال مسئلت می کنیم.
جائیکه حورالعین از بهشت ندا می کنند که ما منتظر شما هستیم..
ولی جواب می شنوند که ما محضر ارباب را با هیچ چیز عوض نمی کنیم.
خدایا تا قیامت اشک بر سیدالشهدا (ع) را از ما نگیر...💦💦
@defae_moghadas2
❣
❣جنازه اش را به سپاه لامرد آوردند. یک تکه از سر و صورتش و انگشتان یک دستش قطع شده بود. کنار تابوتش نشستم. دلم داشت برایش کنده می شد. خم شدم تا سمت سالم صورتش را ببوسم و با او وداع کنم، یک دفعه انگار نیرویی من را به عقب هُل داد تا صورتش را نبوسم و بعد هم در تابوت لرزه ای افتاد. یک آن به خودم آمدم و به یاد وصیتش افتادم.
- خانم اگر جنازه من را آوردند، یه وقت جلو نامحرم صورت من را نبوسی که من راضی نیستم!
دوباره خم شدم، این بار چادرم را از روی سرم تا روی تابوت کشیدم که کسی من و ابراهیم را نبیند، بعد صورت ماه و خونینش را بوسیدم و خداحافظی کردم.
🌾ابراهیم تازه به شهادت رسیده بود، یکی از همسایه ها هم خانه نبود، من خیلی می ترسیدم، از ترس خواب به چشمم نمی رفت. به دیوار تکیه دادم و بچه ها را روی پایم خواب رفتند. یک لحظه احساس کردم ابراهیم کنارم ایستاده است.
- حالت چطوره؟
- نمی بینی، با این بچه ها تنها هستم، ترسیدم.
- نترس، من پیش شما هستم.
نشستم. ابراهیم هم کنارم نشست و سرش را روی پایم گذاشت و دراز کشید. دستی در موهایش کشیدم، جای زخمی زیر موهایش بود.
- چرا سرت زخم شده؟
- نگران نباش زخمی شدم. نگران نباش تا صبح پیش شما هستم.
همین طور که با هم صحبت می کردیم، از خواب بیدار شدم، ترسم از تنهایی از بین رفته بود.
@defae_moghadas2
❣
❣سالروز تولد
🌾 با رضا برای دیدار اقوام به سیرجان رفتیم. روز عاشورا بود، رضا گفت: «بیا با هم به زیارت قبور شهدای اینجا برویم.»
با هم به گلزار شهدای آنجا رفتیم. رضا بین قبور شهدا قدم میزد، گاه بر مزار شهیدی میایستاد و بیاختیار هقهق گریهاش بلند میشد، انگار مادری که فرزند ازدستداده باشد و در فراق او اشک بریزد، برای آن شهید ناله و شیون میکرد. حال عجیبی داشت، نخواستم حال و هوایش را بهم بزنم.
بالاخره زیارتش تمام شد و با هم به محل اسکان برگشتیم. در مسیر برگشت از رضا پرسیدم: «رضا مگر این شهدا را میشناختی که اینطور برایشان گریه کردی؟»
با چشمانی که هنوز خیسی اشک زیرش جامانده بود گفت: «نه!»
با تعجب گفتم: «پس چرا انقدر ناراحتی و بی تابی میکردی!»
- « همه آنها متولد سال 43 بودند، هم سن خودم. وقتی دیدم هم سنهای من به مقام شهادت رسیدهاند، من افسوس میخوردم که آنها گوی سبقت را از من ربودند و زودتر از من به چنان مقامی در درگاه خداوند رسیدند که توانستند شهد شیرین شهادت را سر بکشند، اما من، هنوز به آن لیاقت نرسیدهام و از آنها جا ماندهام ...»
جوابی برایش نداشتم. اما میدانستم اگر رضا به آن مقام نرسیده باشد، آنقدر ذوقوشوق و همت دارد که حتماً روزی به آن مقام قرب الهی برسد که لباس شهادت به تن و قامت او هم اندازه شود.
برشی از کتاب مقیم کوی رضا
💐🌹💐
هدیه به شهید رضا پورخسروانی صلوات- شهدای فارس
@defae_moghadas2
❣
💠غدیر،عیدی است که مال مستضعفان است،عید محرومان است عید مظلومان جهان است.
#امام_خمینی
#غدیر
📚صحیفه نور ،جلد ١٩،صفحه ۶١
🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷
@defae_moghadas2
❣