❣
🔻 من با تو هستم 7⃣1⃣
خاطرات همسر سردار شهید
سید جمشید صفویان
"رسم بندگی"
در مدتی که در شهر بود تمام اوقات فراغتش را باهم بودیم. هفته ای دو بار به دیدار خانواده ی شهدا می رفتند. برای ملاقات خانواده ی شهدایی که متأهل بودند مرا هم می برد. روزهای دوشنبه باهم می رفتیم سر خاک شهدا می گفت: «دوست دارم در خلوت با اونها حرف بزنم.»
بعضی مواقع هم برنامه ریزی می کرد که با بچه های کمیته به صورت متأهلی، برویم بیرون. ناهار یاشام را کنار رودخانه یا در باغی می خوردیم. قبل از غذا حتما باید نماز جماعت می خواندیم حتی اگر فقط دو خانواده بودیم.
وقتی امام جماعت بود، نمازش را معمولی می خواند؛ اما نمازش در خلوت دیدنی بود. حالت عجیبی داشت. نماز خواندن را فقط به عنوان یک تکلیف نمی دانست که نمازی بخواند و بلند شود!... بلکه با طمأنینه و آرام و بدون هیچ عجله ای وضویش را می گرفت و بعد می رفت مقابل آیینه و شانه می کرد و عطر میزد. سجاده اش را که پهن می کرد! اول کمی روی آن می نشست و به مهر نگاه می کرد. نمیدانم در چه فکری بود؛ ولی یک حالت خاصی پیدا می کرد. وقتی که نمازش را شروع می کرد، واقعا احساس می کردم که خودش است و خدای خودش! احساس می کردم که دیگر اینجا نیست و روح او جای دیگری سیر می کند.
اگر کسی می خواست بفهمد او چقدر بنده است، چقدر عبد است و یک آدم خاشع چگونه است، باید هنگام نماز او را میدید!
بعد از نماز هم هیچ وقت ندیدم سجاده را سریع جمع کند. اول به سجده می رفت و بعد با طمأنینه ی خاصی تسبیحات حضرت فاطمه (ع) را می خواند؛ دانه به دانه و آرام آرام. به قول حاج آقا قرائتی ما چنان سریع می گوییم سبحان الله سبحان الله... که تنها یک صدای پیس پیسی از دهانمان می آید، ولی او این ذکرها را به آرامی می گفت؛ یعنی نگاهش که می کردی این دانه های تسبیح یکی یکی و آرام کنار گذاشته می شد وذکرها را با توجه می خواند.
همراه باشید با قسمت بعد 👋
@defae_moghadas2
❣
﷽
🌷 #حسین_جانم🍃
اے تشنہے ڪرامٺ تو دجلہ وفراٺ
مبهوٺ ڪربلاے شما چشم ڪائناٺ
نفسے لڪ الفداء بیا جان فاطمہ
دسٺ مرا رها نڪن اےڪشتے نجاٺ
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله 🌹
@defae_moghadas
🍂
🍃🌸
💠فرماندهی که با 40 نفر صدام را تا پشت بستان به عقب راند.💠
#شهید_غیور_اصلی
به هنگام تجاوز صدام به کشور عزیزمان در 31 شهریور 1359 و عبور ارتش بعثی از شهرهای بستان، سوسنگرد و حمیدیه و پیشروی به طرف اهواز به منظور تصرف مرکز استان، با سازماندهی تعدادی از برادران پاسدار و نیروهای مردمی داوطلب و به کارگیری تاکتیک حیرت آوری طی یک عملیات شبیخون، در ساعت 24 روز 9 مهر1359 به مواضع ارتش متجاوز در یک جبهه نسبتاً وسیع در محور جاده حمیدیه ـ سوسنگرد یورش برد.
@defae_moghadas2
🍃🌸
حماسه جنوب،شهدا🚩
@defae_moghadas2
🍃🌸
در این عملیات بسیار نابرابر نیروهای #شهید_غیور_اصلی توانستند با کمک یگان های هوانیروز ارتش ، دشمن که استعداد آن ، دهها برابر نیروهای خودی بود را با اتکاء به #ایمان و #توکل خود به ایزد متعال و تأسی از مکتب #امام_حسین (ع) در هم کوفته و با وارد نمودن تلفات بسیار سنگینی از جمله انهدام و به غنیمت درآوردن دهها دستگاه تانک، آنها را تا پشت شهر مرزی بستان عقب برانند.
@defae_moghadas2
🍃🌸