🍃🌸 از یک سو باید بمانیم تا #شهید شویم و از سوی دیگر باید شهید شویم تا آینده بماند هم باید امروز شهید شویم تا فردا بماند و هم باید بمانیم تا فردا شهید نشود عجب دردی.. چه می شد امروز #شهید می شدیم و فردا #زنده می شدیم تا دوباره شهید شویم؟ #شهید_حمیدرضا_زمانی🕊 @defae_moghadas2

روزهایم یڪ بہ یڪ می‌گذرند ! حال و روزم خنده دار است ... پر شده ام از ادعــــا ! دم ‌از شهــدا می‌زنم ... بہ خیال خودم شهیـــد خواهم شد خوشـا بہ حالشان بدون ادعــــا شهیــد شدند بُعد فاصلہ ام با شهــدا بیداد می‌ڪند ! #شهدا_نگاه_ڪنید_‌به_حال_ما

#چـادرم  را باد نیاورده  که باد ببره چادرم پرچم غیرت همه ی مردان سرزمینم است  که سرخی خونشان را  به سیاهـــــی آن بخشیدن . . . #چادر_خونبهای_شهیدان ─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─

🍃🌸 #آبرو #شهید_حجت_فتوره_چی 🕊 فرمانده محور عملیاتی لشکر 31 عاشورا مدت‌ها در کردستان با ضد انقلاب مبارزه می‌کرد. یکی از همرزمانش درباره این شهید بزرگوار می‌گوید: #شهید_فتوره_چی بارها می‌گفت: خدا نکند #حجت با گلوله کلاش و ترکش شهید بشود. #حجت باید با گلوله توپ کشته شود. و الا آبرویم می‌رود. ⤵

🍃🌸 دعا کنید که من ناپدیدتر بشوم که در حضور خدا روسپیدتر بشوم بریده های من آنسوی عشق گمشده اند خدا کند از این هم شهیدتر بشوم #شهید_حجت_فتوره_چی🕊 @defae_moghadas2

🍃🌸 همرزمانش این جملات را مزاح و شوخی تلقی می‌کردند. در مرحله دوم عملیات والفجر 4 بود که راهی منطقه عملیاتی که #حجت در آنجا بود، شدیم. سراغ وی را از حمید باکری گرفتم و حمید آقا با دست به محلی که پر درخت بود اشاره کرد و گفت شاید آنجا باشد. چون بیسیم اش قطع شده بود. بعد با شهید صالح الله یارلو به جستجوی منطقه‌ای دیگر کردیم تا اینکه #سر_بی_بدن او را پیدا کردیم. بدنش #متلاشی شده بود و قابل جمع کردن نبود. @defae_moghadas2

شعر شهیدان خدا را حفظ ڪردیم امّا شهیدان خدا را یادمان رفت ... #شبتون_شهدایی #یاد_کنید_شهدا_را_باصلوات

سلام ای شهدا ، ای گلبرگ های خونین شلمچه ، ای لبهای سوخته فکه ، ای گلوهای تشنه ، ای تشنه های فرات شهادت ، سلام ، شما رفتید و مائیم و راه نا تمام ! ...  سلام صبحتون شهدایی👋👋👋

🌹🍂🌹🍂🌹 دو رکعت عشق با صفا بود، معلمی انسان ساز و از مدرسین دانشگاه عشق به الله، نونهالان و نوجوانان محله (کوی شهدا )را درس قرآن، ایثار و دفاع از ارزش های اسلامی می داد و به آنها عشق می ورزید. خاطرات زیادی از این شهید در ذهن نونهالان دیروز و جوانان امروز به جای مانده است. جالب ترین خاطره ای که در ذهنم می آید، هنگامی بود که او مقدمات یک اردو را فراهم کرد با هم اردو رفته بودیم وقتی که در کنار رودخانه ای در حال حرکت بودیم به شوخی به روی آب انداختیم و بر سر او فرود آمدیم. شهید"علی جان جشنی" چیزی نگفت و با هدیه چند لبخند، شادی اردو را چند برابر کرد. پس از این ماجرا رفت تا در عملیات "والفجر10"به کاروان شهادت بپیوندد. داودساکی کانون شهیدآوینی اندیمشک حماسه جنوب -شهدا @defae_moghadas2 🌹🍂🌹🍂🌹🍂

🍂 گفت: لوازم را گرفتی؟ - بله ولی اول تلویزیونی که قول دادی بده، ان شاالله شهید بشی! گفت تکرار کن! تکرار کردم. - همین حرف رو تو خواب دیشب به من زدی! - حرفم رد خور ندارد! خنده ای از ته دل کرد و گفت - برو انبار بگیر. گفتم با همین تلویزیون خبر شهادت را ببینم! گفت خدا از زبونت بشنوه! روز بعد شهید شد و... هدیه به شهید علیرضا خرم شکوه #صلوات 🔸 کانال حماسه جنوب. شهدا @defae_moghadas2 🍂