💠💐
#مظلومیت 👇
☘سال ۶۳ در اوج جنگ، آبادان زیر آتش بارهای دشمن بعثی کمر خم کرده بود. بعد از ظهر بود و بچه های بنیاد شهید آبادان برای خاکسپاری تعدادی از شهدا به گلزار شهدا رفته بودند .
بنده تنها در بنیاد حضور داشته و به فکر فرو رفته بودم که با صدای ترمز وانت تویوتایی به خود آمدم .
از روی صندلی بلند شدم واز پنجره اتاق به خیابان نگاه کردم ،ناگهان دیدم مردی مشوش و گریان از وانت پیاده شد.
سریع از پله های ساختمان پایین آمدم و صحنه غم انگیزی را مشاهده کرده که تا هنوز در خاطرم مانده و رهایم نمیکند.
مردی را دیدم که سفیدی دشداشه اش از خون قرمز شده بود و بی تابی میکرد. به طرف او رفتم . ایشان با زبانی فارسی و عربی گفت : فرزندانم شهید شده اند و کسی را ندارد که به کمک او آنها را دفن کنم .
به طرف وانت رفتم .پتوی مندرسی بر روی ۳ کودک کشیده بود و زیر پای آنها هم حصیری بافته شده از برگ نخل خرما پهن بود که آن حصیر هم آغشته به خون لزج شده کودکان شده بود .
پدری که تمام هستی خود را در یک لحظه از دست داده بود.
ادامه دارد ⤵️⤵️
@defae_moghadas2
💠💐
💠💐
ادامه👇
بچه ها سر و بدنی غرق خون و قسمتهایی از بدن آنها تکه تکه ولی متصل به بدن بود .مگس ها زیادی دور جنازه ها را گرفته بود .واقعا صحنه تاثر برانگیزی بود که در آن ایام حضور در جنگ با آن روبرو نشده بودم .
تنها کاری که میتوانستم انجام بدم دلداری پدر بود و ذکر منقبت و مقام والای شهید و اجر مضاعف در صبر به این مصیبت بود تا در این فرصت یکی دونفر از دوستان همکار سربرسند و این پدر داغدیده را در دفن شهدای خود یاری کنیم .
پدر هم از مردان عشایر آبادان که روحیه مذهبی خوبی داشت و درس عاشورا را از منابر حسینه عشیره خود خوب آموخته بود.
در حالی که پدر را از وانت دور کرده و در حال صحبت بودیم خوشبختانه تعدادی از دوستان آمدند.
با همکاری دوستان ،شهدا را در گلزار شهدای مظلوم و غریب آبادان خاکسپاری کردیم .در آن زمان مجرد بودم و معنی مهر فرزندی برایم مفهوم ادراکی نداشت فقط بعنوان یک انسان تالم آن واقعه را در وجودم احساس کردم.
وقتی که دارای فرزند شدم، احساس درک آن بیشتر مرا رنج داده و آن واقعه قسمتی از تالمات ماندگار وجودیم شده است .
روح تمامی شهدای دفاع مقدس خصوصا شهدای مظلوم بی دفاع آبادان شاد ویادشان گرامیباد
*خاطره ای از جانباز دفاع مقدس عبدالسید تنها*
@defae_moghadas2
💠💐
تو به حال
من مسکین
به جفا مینگری ،
من به خاک کف پایت
به وفا مینگرم ،
آفــتابـی تو
و من ،ذره مسکین ضعیف ،
تو کجا و من سرگشته
کجا مینگرم..!!
#صبحتون_شهدائے
🍂🍂🍂🍂🍃
🍂🍃🍃
🍂🍂
🍂
🔹🌸🍃 #زندگینامه🍃🌸🔹
🌹سردار #شهید_خداداد_اندامی
تاریخ و محل #شهادت
جزیره مجنون - 10/1/63
🔹 در تاریخ سوم مرداد سال ۱۳۳۷ در یکی از روستاهای کوهستانی به نام گنجیگان از توابع بخش زیدون بهبهان در خانواده ایی مذهبی به دنیا آمد.
😊 بعد از اتمام دوره ی ابتدائی و دریافت کارنامه قبولی، به علت فقر مالی و نبود امکانات موفق به ادامه تحصیل نگردید، لذا در کارهای روزمره جهت امرار معاش زندگی به پدرش کمک می نمود.
👌 در سال ۵۷ به خدمت سربازی اعزام گردید. بعد از فتوای امام که فرمودند سربازان باید پادگانها را خالی نمایند #شهید اندامی اولین سرباز وظیفه بخش زیدون بودند که به امر امام از ادامه خدمت سربازی و پیروی از طاغوت روی گردانید و برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی به اقیانوس بیکران ملت مسلمان ایران پیوست.
#پیگیر_باشید
@daefae_moghadas2
🍂
🍂
ادامه
#شهید اندامی علاقه خاصی به امام (ره ) داشتند تا جایی که همیشه تاکید داشتند باید باید مسلمین فرمایشات امام را ادامه رساله شریفه ایشان بدانند وحتی در #وصیت_نامه_اش
می گوید:” افتخاردارم که حیاتم در زمان امام خمینی بوده و بفرمان ایشان قدم به جبهه گذاشته ام چون ایشان ازسلاله پاک پیامبراسلام حضرت محمد(ص) و رهرو سید الشهداحضرت امام حسین (ع)
می باشند.”🌸 با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران #شهید اندامی همه برنامه ها و کارهای زندگی را رها نموده و سراسیمه به جبهه های حق علیه باطل شتافت و در کناردوست دیرینه خود سردار #شهید عبدالعلی بهروزی رزمندگان اسلام را در منطقه جنوب فرماندهی نمودند. #شهید اندامی در منطقه جنگی شوش با تفاق همرزم و به گفته شخص #شهید (استادش) #شهید بهروزی و چند تن از سرداران بزرگ اسلام شروع به فعالیت در جهت تشکیل یگان رزمی نمودند و توانستند در کوتاهترین زمان تیپ ۱۷ قم و سپس تیپ ۱۵ امام حسن (ع) راسازمان داده بعنوان یکی از بهترین یگانهای رزمی منطقه جنوب به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی معرفی نمایند.😊 سرانجام در تاریخ ۱۰/۱/۱۳۶۳ به اتفاق جمعی از سرداران تیپ امام حسن مجتبی (ع) در منطقه جزایر مجنون بوسیله هواپیماهای مزدوران عراقی بمباران و به آرزوی دیرینه خود که همان #شهادت در راه خدا بود رسیدند. تنها یادگار #شهید_اندامی یک فرزند دختر می باشد.
🌹 برای شادی روح امام شهدا و شهدا صلوات
@defae_moghadas2
🍂
#مومن_واقعی
#شهید_رحمت_الله_برزو 🕊🌹
چهره ای بسیار معنوی و بشاش داشت .
وقتی دوستان در جبهه به شهادت می رسیدند ایشون به ما صبر می دادند … ، #بشاش …
اما مادرشون نقل می کرد وقتی از جبهه بر می گشتند ،
سلام می کردند و می رفتند توی اتاق ، در را می بستد و دریایی از #گریه…
راوی : حاج ابراهیم زبیدی
#شهید_رحمت_الله_برزو🕊🌹
تاریخ تولد : ۱۳۴۱/۰۳/۱۸
تاریخ شهادت : ۱۳۶۱/۰۲/۱۰
@defae_moghadas2