eitaa logo
حماسه جنوب،خاطرات
5.7هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
73 فایل
سرزمین عشق، جایی جز وادی پر جریان دشت عاشقی نیست بشنویم این قصه‌ی ناگفته‌ی انسانهای نام آشنای غریب را 💥 مجله دفاع مقدس 💥 ------------------ ادمین: @Jahanimoghadam @defae_moghadas2 (کانال‌دوم(شهدا 🔸️انتقال مطالب با لینک بلااشکال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🍂 🔴 عملیات بدر، شرق دجله نیروهای گردان به فرماندهی شهید عبدالله محمدیان حرکت خود را به سمت سه راه خندق، طبق برنامه شروع کردند. ماموریت اصلی ما زدن به ماشین آلات عراق و منهدم کردن آنها بود و جلوگیری از تک فردا. گاهی به فکر نظامی آنها شک می کردیم با این همه آموزش چرا اینگونه عمل می کنند. آنها همه ماشین آلات خود را اعم از تانک و نفربر و کامیون و... را پشت سر هم در مسیری محدود قرار داده بودند که این از لحاظ نظامی کاملا اشتباه بود. ما هم از این اشتباه نهایت استفاده را بردیم. ابتدا عقبه آنها را با آرپی جی زدیم و بعد ابتدای آنها را. آتش عجیبی از آنها بلند شده بود. ماشین آلات وسط، نه راه پیش داشتند نه پس. دو طرف جاده هم بخاطر شیب تند امکان فرار را از آنها گرفته بود. درگیری بالا گرفته بود و سرحوصله تانک های وسط را می زدیم. جهنمی از دود و آتش منطقه را فرا گرفته بود. تیربارهای آنها بخوبی سطح زمین را نشانه گرفته بودند و بی وقفه شلیک می کردند. برای تثبیت این شرایط باید به لشکر 5 نصر وصل می شدیم که باز هم نتوانستیم این کار را بکنیم. احتمال می دادیم عمده تلاش دشمن در آن قسمت باشد و با آنها درگیر شده و اوضاع سختی درست کرده اند. سه راه کاملا در اختیار ما قرار گرفته بود و ماموریت را تمام و کمال انجام داده بودیم. دو سه نفر از نیروهای قدیمی در این عملیات به شهادت رسیدند و جلوتر از خندق جاماندند. ادامه دارد @defae_moghadas 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔹گفتگو با سردار صفوی 2⃣1⃣ 🔅 یکی از محاسن مهم فرماندهی شما فتنه 78 بود که مقام معظم رهبری هم اشاره کردند که دو برنامه ریزی ده ساله از 68 تا 78 و از 78 تا 88 صورت گرفته. چقدر سختی کشیدید و چقدر به عنوان فرمانده سپاه از این فتنه مطلع بودید؟ فتنه ی 78 ترکیبی از عناصر داخلی بود که بعد هم رسانه های خارجی برآن سوار شدند. یک هفته طول کشید و تهران را به آتش کشیدند. برخی از عناصر دولتی در این فتنه دخالت داشتند. برخی عناصر در مجلس دخالت داشتند و تحریک می کردند. برخی از عناصر دولت مانع ورود سپاه شدند. چون یک هفته طول کشید. طبق مصوبه شورای امنیت ملی اگر نیروی انتظامی قادر نباشد آرامش و امنیت را برقرار کند سپاه باید مسئولیت را بپذیرد. ولی وزیر کشور و رئیس جمهور آن زمان مخالف ورود سپاه بودند. آقای دکتر روحانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی تصمیم گرفتند که بعد از یک هفته مسئولیت را به سپاه واگذار کنند. وقتی مسئولیت به سپاه واگذار شد بعد از چند ساعت بدون هیچ خونریزی مسئله تمام شد. من به تمام پاسداران و نیروی انتظامی دستور دادم. وقتی مسئولیت به سپاه واگذار می شود نیروی انتظامی هم در کنترل سپاه قرار می گیرد. من به آنها دستور دادم که هیچ نوع اسلحه ای را به کار نگیرند. بنابراین بدون اینکه یک نفر کشته شود ظرف چند ساعت آرامش و امنیت برقرار شد. خسارت جانی بوجود نیامد اما خسارت سیاسی وجود داشت. از انگلیس خبر می دادند که در ایران یک انقلاب در حال وقوع است. چه در فتنه 78 و چه در فتنه 88 این مسائل به ضرر منافع ملی ما بود و به ضرر مردم ما بود. خسارتی که وارد شد خسارت بزرگی بود. 🔅 شما در سال 88 هم به عنوان یک مقام ارشد کشور از فتنه ای که اتفاق افتاد مطلع بودید. چه تشابهات و تفاوت هایی بین این دو فتنه می دیدید؟ سال 78 مسئله فقط در تهران بود اما در سال 88 به استان های دیگر هم سرایت کرده بود. فتنه هفتاد و هشت ظرف یک هفته تمام شد اما 88 چند ماه طول کشید. در سال 88 خارجی ها بسیار ورود پیدا کردند و تیم داخلی و خارجی با هم یک ارتباطاتی داشتند. بسیاری از عناصر داخلی یک خیانت مسلم کردند. صبر حضرت آقا برای من خیلی مهم بود. یک رهبر صبور، خردمند و دوراندیش بود. اگر این اتفاق در آمریکا و انگلیس هم می افتاد نیروهای امنیتی دخالت می کردند. امنیت یک کشور چیزی نیست که خدشه دار شود. وقتی که امنیت کشورها و حکومت ها به خطر می افتد قوی و شدید برخورد می کنند. چه ایران، چه آمریکا و چه فرانسه، بحث امنیت بحث مهمی است. ادامه دارد @defae_moghadas 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 یاد یاران 🔅 قسمت دوم یادتان هست یکی از همین نوجوانان شناسنامه خواهر بزرگترش را به جای شناسنامه خودش به ستاد اعزام به جبهه داده بود و مسئول اعزام را پیچانده بود؟ آری همون نوجوانی که سعیده را سعید کرده بود و آن را به عنوان شناسنامه خودش قالب کرده بود را می گویم یعنی شهید سعید کرمی که در عملیات نصر چهار در ارتفاعات مشرف به شهر ماووت عراق به شهادت رسید، سید جلال سعادت را یاد کن همون نوجوانی که دور از چشم همه تا پانزده کیلومتری بهبهان از پنجره اتوبوس آویزان شده بود تا حاج عزیز رنجبر مسئول اعزام از اعزامش راضی شده بود و در عملیات کربلای پنج شیمیایی شد و بعداز هفده سال درد جانبازی به شهادت رسید، خوب گوش بسپار! هنوز صدای پاهایشان به گوش می رسد، با صلابت و با اقتدار، یک... دو... سه... و صدای ضربه چهارم پایشان محکمتر و کوبنده تر ، می شنوی صدایشان را ؟، فریاد می زدند ای سرباز... ای جنود الله... پا محکم بر زمین بکوبان سر را جان را به دین فروشان ، و چه خوب سر و جانشان را به دین خدا فروختند ، خوب پستی و بلندی های جاده را نگاه کن ، هیچ کدام نتوانست از صلابتشان بکاهد و مردانه پا بر زمین کوبیدند و رفتند ، آیا حضورشان را درک می کنی؟ کمی آن‌طرف‌تر در میدان صبحگاه مکثی کن و همه جا را خوب نگاه کن ، به پشت تریبون تَرَک خورده و رنگ و رو رفته برو، در جایگاه بایست و همه میدان صبحگاه را از زیر نظر بگذران ، یاد کن روزی که گردان ها با صلابت شانه به شانه هم در میدان صبحگاه محکم و استوار ایستاده بودند و فرماندهانشان در کنار آنها، گردان های سیدالشهدا ، امام حسین ، محرم ، عاشورا ، ذوالفقار ، کربلا ، بیاد بیاور فرمانده گردانها را ، سرداران سعید نجار ، یوسف حمیدی ، محمود محمدپور ، پرویز رمضانی ، علی شیخ رباط ، شهید افضل ، حال که همه را بیاد آوردی صلواتی بفرست و پایین بیا و بیاد آن روزها در کنارشان به احترام قرآن خبردار بایست ، گوش به قاری قرآن بسپار که تلاوت می کند انا فتحنا لک فتحا مبینا ، همه منتظرند بعداز تلاوت قرآن فرمانده تیپ برایشان از عملیات در پیش رو بگوید ، یاد کن از فرماندهان تیپ، سرداران شهید ، حسن درویش ، غلامی ، بهروزی ، شمایلی ، سردار جانباز حسین کلاه کج . فرمانده از عملیات و استقامت در آن می گوید ، حال برگرد و دور و برت را خوب نگاه کن هیچکدام نیستند ، نه گردانی ، نه فرمانده ای ، نه صبحگاهی ، همه جا سکوت و خاموشی ، بعضی هاشان شهید شدند و بعضی ها پروبال شکسته و غصه دار فراق یاران منتظر شهادت هستند ، فقط یادشان در میدان باقی مانده است ، حال که غمگین و دل شکسته و با چشمانی بارانی از میدان صبحگاه بیرون شدی سری هم به سالن گردانها بزن، وارد سالن که شدی گوشه ای بایست و بیاد بیاور شور و حال بچه ها را ، سر و صدا و شوخی و خنده هاشان را ، تخت خوابشان را ببین از تشک های خوش خواب و فنری و فوم و پر قو خبری نیست ، فقط تخته ای خشک در قاب فلزی در دو طبقه ، با پتویی سیاه و نازک سربازی روی آن بعنوان تشک نرم و زیراندازشان ، پتویی هم برای زیر سر و پتویی برای روانداز ، ساده ساده ، این تمام خوشخواب بهترین جوانان وطن بوده است...... «حسن تقی زاده » @defae_moghadas 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🍂 🔴 عملیات بدر، شرق دجله عملیات شب سوم موفقیت آمیز بود و توانستیم مقداری از فشار دشمن را کم کنیم و مانع پاتک آنها شویم. اول صبح بود که باقیمانده بچه ها جسته گریخته و خسته از عملیات دیشب بازگشتند و هر کدام در گوشه ای به خواب رفتند. سراسر منطقه را آرامشی نسبی فرا گرفته بود و تنها هر از گاهی صدای انفجاری از دور بلند می شد و گوم گوم بگوش می رسید که گویا از ماشین منهدم شده مهمات دیشب عراقی ها بود و دیگر صدای معمول جبهه. براستی نقشه عراقی ها چه بود و چه در سر داشتند. یکی از کارهای دشمن در آن سال‌ها، آماده نگه داشتن نیروی آماده به کار و آزادی بود که می توانست در مواقع عملیات ما در هر منطقه‌ای، بسرعت جابجا شود و واکنش سریعی از خود نشان دهد و با قدرت زرهی خود شرایط را به نفع خود عوض کند. با توجه به عملکرد قبلی آنها، کم و بیش منتظر ورود اینچنین نیرویی به منطقه بودیم. وضعیت ما از لحاظ پشتیبانی جالب نبود. تنها وسایلی که می توانستند از راه آبی برای ما بیاورند تجهیزات سبک بود و از ماشین آلات سنگین هیچ خبری نبود. هدف اولیه عملیات گرفتن جاده بصره – العماره بود و تهدید راه مواصلاتی دشمن. هر چند بعضی نیروها در شب اول تا دجله هم رسیدند و وضوی نماز صبح را در آنجا گرفتند ولی حالا روی همان نیم متر مانده بودیم، نه سنگری بود، نه جان پناهی. ولی همچنان گوش به فرمان فرماندهان و آماده برای هر حمله جدیدی به مواضع دشمن بودیم. روز پنجم یا ششم را می گذراندیم . گاهی برای رصد کردن دشمن نگاهی به منطقه می کردیم تا از آنها غاقل نشده باشیم. آن روز صبح هم همین کار را کردیم. در سه چهار کیلومتر آن‌طرف تر خط سیاهی مشاهده می کردیم که خیلی دقیق معلوم نبود. دوربین چشمی را آوردیم و نگاهی به دشمن انداختیم. چیزی که می دیدم تعجبم را برانگیخته بود . چندین ستون از تانک های زرهی کنار هم چیده شده و چون دیواره ای از آهن و فولاد در برابر ما صف آرایی کرده بودند. بالگردی که بر روی آنها در حال پرواز بود نشان می داد فرمانده آنهاست و از بالا آنها را نظم می دهد. بچه های دیگر هم بالای خاکریز آمدند و نگاهی به منطقه کردند. لبخند تلخی روی لب بچه ها نقش بست و متلک هایی که می زدند هم در جای خود جالب بود. یکی می گفت:"کافیه هر کدوم یه تیر مستقیم بزنند، دیگه خاکریزی برامون نمی مونه". یکی دیگر با خنده می گفت: " من که رفتم وسایلم رو جمع کنم برگردم".😅 روحیه ها خوب بود و به هیچ وجه تصور عقب نشینی را هم در سر نداشتیم. آنها هم تحرک خاصی نداشتند. باید صبر می کردیم تا ترفند فرماندهان را برای مقابله با آنها بفهمیم. ادامه دارد @defae_moghadas 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔹گفتگو با سردار صفوی 3⃣1⃣ برخی می گویند که چرا سپاه در فعالیت اقتصادی شرکت می کند. برخی منتقدین می گویند که با این فعالیت های اقتصادی برخی رانت ها برای سپاه ایجاد می شود. اگر بعد از جنگ کشور ما توانسته ده ها سد بسازد، جاده های زیادی را احداث کند. شش فاز در منطقه ی عسلویه باید ساخته می شد. یا کارهای بزرگ سازندگی که در کشور ما انجام شده مانند احداث لوله های آب، گاز اتوبان های بزرگ و سد های بزرگ بخصوص در مناطق مرزی که یک سری مسائل امنیتی خاص دارد و پیمانکاران حاضر نبودند در مناطقی حضور پیدا کنند که یک مقدار مسائل خاص دارد. سپاه در بخش سازندگی خدمات بزرگی را به ملت ما انجام داده . من به عنوان فرمانده ی سپاه به هر واحد مهندسی که در سازندگی شرکت می کردند مثلاً جاده سازی کرده و یا لوله گذاری گاز می کردند می گفتم به هر روستایی که می رسید آن جاده ی روستا را هم ترمیم کنید. اگر مسجد ندارند برای آنها بسازید و مردم همان روستا را هم بکار بگیرید. در استان سیستان و بلوچستان ما راه آهن بم به زاهدان را ساختیم. من به آنجا رفتم و دیدم که از تمام مردم بومی منطقه برای کار و حتی حفاظت استفاده می شود. این بکار گیری مردم بومی هم امنیت آفرین بود و هم خدماتی که به روستا می رسید. این تدبیر رهبری انقلاب اسلامی است که یک نیروی کارآمد بکار گرفته شود. درزمان جنگ هزاران دستگاه لودر و بولدوزر با پول این ملت تهیه شده بود. یا این وسایل باید به پادگان ها برده می شد و خاک می خورد یا در صحنه ی سازندگی کشور مورد استفاده قرار می گرفت. ما ده ها هزار نیروی جوان داشتیم . این نیروهای جوان را می توانستیم در پادگان ها حفظ کنیم؟ حضرت آقا اجازه دادند که از بخشی از نیروها که در مسائل نظامی، هوایی و غیره بکار گرفته نمی شدند استفاده شود. شاید این افراد دو یا سه درصد از پاسداران باشند. دو یا سه درصد از پاسداران ما در بخش سازندگی بکار گرفته شده اند. البته تجهیزات عمده ی ما آمدند. سپاه پاسداران و قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء پیمانکاری های بزرگی از مردم می گیرد. یعنی کارها را به تنهایی انجام نمی دهد. کارها را تکه تکه کرده واز مردم کمک می گیرد. مثلاً یک لوله ی گاز هزار کیلومتر طول دارد. برای اینکه پیمانکاران شخصی را می گیرد و برکار آنها نظارت می کند. من به عنوان کسی که مسائل کشور را می شناسم. عقب ماندگی های بزرگی ما در بخش های زیرساختی داریم. ما الان دربخش راه آهن واقعاً مشکل داریم. ادامه دارد👋 @defae_moghadas 🍂