سلام مابہ لبخند #شهیدان
بہ ذڪر روے سربند شهیدان
سلام مابہ گمنامان لشڪر
بہ تسبیحاٺ یازهراے معبر
همانهایے ڪه عمرےنذرڪردند
اگررفتنددیگربرنگردند...
@defae_moghadas
🍂
🔻 فتح المبین (1)
👈 شروع جنگ را هر چند نوجوان بودم، ولی خوب بیاد دارم. نه تنها از محله و کوچه و محل زندگی خود، که از جو شهر و تحرک جوان ها و مشکلات هم با خبر بودم.
اصلا چهره های نگران مردم و هول و ولا در حرکاتشان بخوبی نمایان بود.
دشمن تا نزدیک اهواز آمده بود از دست کسی هم کاری برنمی آمد. آنقدر نزدیک شده بودند که صدای جنگ را می توانستیم در کوچه و خیابانها بشنویم. آن روزها خیلی به حسینه شهر که محل تجمعات بود می رفتیم. شخصیت های مختلفی می آمدند و می رفتند. روی منبر آنجا می ایستادند و روحیه می دادند تا مردم آرامش خود را حفظ کنند. دکتر چمران و آیت الله خامنهای را خوب بیاد دارم. اینها پیشتازان حضور در جنگ از بین مسیولین بودند. حدود ساعت 9 صبح آمدند و عملاً نشان دادند که از آن دسته مسئولینی هستند که در متن مشکلات در کنار مردم قرار دارند.
یکی از سخنرانان امام جمعه اهواز، مرحوم طاهری بود که با شور و حال خاصی صحبت می کرد. آنروز روی یک جمله خیلی تاکید می کرد که "گلوله هایی که به شهر اصابت می کند خمپاره نیستن بلکه توپ هستند".
مدتها فکرم این شده بود که حالا توپ یا خمپاره، چه تفاوتی دارد. تا اینکه بعدها فهمیدم برد خمپاره نسبت به توپ خیلی کمتر است. معنیش این بود که دشمن خیلی هم به اهواز نزدیک نیست و جای نگرانی وجود ندارد. و تلاش ها این بود که شهر، یک شهر جنگی تلقی نشود و روحیه ها حفظ گردد.
ادامه دارد
@defae_moghadas 👈
🍂
🍂
🔻 فتح المبین (2)
در جبهه ها همه چیز حالت تدافعی بخود گرفته بود. با وجود تحرکات دشمن در مرزها، ارتش غافلگیر شده بود و سپاه تازه پا هم برای جنگ هیچ امکاناتی جر تعدادی نیروی پاسدار نداشت.
دشمن در نهایت آمادگی، و ما در نهایت درماندگی و تنها سرمایه ما نیروها و مردمی بودند که برای حفظ انقلاب حاضر به انجام هرکاری بودند و در رویدادها این را نشان داده بودند.
شهر با وجود تلاش همه مسئولین برای آرام نگهداشتن آن، ولی مسیر پرتلاطم خود را طی می کرد و با افزایش شهدای گلوله باران شهری، بوی مرگ و شهادت حال و هوای یک شهر جنگی را به مردم میداد.
نیروهای مردمی و جوانان مساجد بصورت نامنظم به کمک ارتش رفته بودند و در کارهای خدمه ای یاری می رساندند. سپاه گروه هایی را گاها اعزام می کرد و ضرباتی به بعثی ها وارد می کرد تا تصور نکند راه پیشروی باز است.
تنها نیروی منظم و قدر سپاه اهواز، گردانی بود به نام فرمانده اش، محمد بلالی که گردان هم به همین نام معروف شده بود. ابتدا فقط نیروهای رسمی سپاه در آن بودند و بعد تعدادی نیروی داوطلب به آنها اضافه شد تا به ظرفیت لازم برسند.
ادامه جنگ امکان نداشت مگر با سازماندهی و گسترش نظام گردانی و تیپ و لشکری.
اواخر سال 60 بود که اولین گردان کاملا مردمی از نیروهای جوان مساجد اهواز، دعوت شدند تا گردان نور را تشکیل دهند.
ادامه دارد
@defae_moghadas 👈
🍂
🍂
🔻 گفتگو با سردار صفوی 5⃣1⃣
🔅 من جایی خواندم که در مسئله ی کشته شدن دیپلمات ها در افغانستان شما آماده ی حمله به افغانستان بودید و به نوعی رهبری نظر دادند که این کار انجام نشود.
من نمی خواهم وارد جزئیات شوم. آن زمان من فرمانده ی سپاه بودم. ظرف چهل و هشت ساعت دو لشکر را در مرز افغانستان مستقر کردیم. ما برای اولین بار با هواپیما تانک پیاده کردیم. این کار در تاریخ ترابری هوایی ایران بی سابقه بوده است. آن موقع حضرت آقا مشهد مشرف بودند. ما اجازه خواستیم که به آنها یک گوشمالی بدهیم اما حضرت آقا قبول نکردند و گفتند به مصلحت نیست. با دلایل بسیار منطقی با این کار مخالفت کردند. اما ما این قدرت را نشان دادیم که ظرف چهل و هشت ساعت می توانیم دو لشکر پیاده کنیم درضمن قدرت برخورد را هم داریم اما آقا اجازه ندادند. بعداً من یک اجازه ای از حضرت آقا گرفتم و به صورت دیگری آنها را تنبیه کردیم. و آنها دیگر مشکلی برای ما ایجاد نکردند.
🔅 عده ای کلاً رابطه با آمریکا را رد می کنند، عده ای آن را ضروری می دانند و عده ای نیز می گویند باشرط و شروط بپذیریم. نظر شما چیست؟
آمریکایی ها و صهیونیست ها دو دشمن بزرگ ایران هستند. در این سی و چهار سال که از انقلاب اسلامی می گذرد. البته اسرائیلی ها و انگلیسی ها خیلی خبیث تر هستند. یعنی در خیلی از جاها انگلیسی ها به آمریکاییها خط می دهند. سابقه ی تاریخی انگلیس در ارتباط با ایران، عراق، افغانستان دارد و این منطقه دست انگلیسی ها است. آنها بسیار پیچیده عمل می کنند و بعضی وقت ها عقل آمریکایی ها را این ها بدست می گیرند. آمریکایی ها قدرت، زور و اقتصاد قوی دارند. قدرت نظامی قوی هستند.
تا زمانی که آمریکایی تعهد ندهند که به دنبال براندازی ایران نیستند و این تحریم ها را از سر ایران برندارند ما مشکل داریم. محور اصلی این تحریم ها آمریکا است. آنها یک ستادی را برای این امر درست کرده اند. با این شرایط نمی توان با آمریکایی ها کنار آمد. مگر اینکه آنها شروط ایران را بپذیرند و به عنوان دو کشور مستقل یکدیگر را بپذیرند. البته سیاست خارجی دست رهبر معظم انقلاب اسلامی است. یعنی ما نظامی ها نباید در سیاست خارجی وارد شویم. این تحریم ها از نظر من یک جنگ است و آمریکایی ها باید دشمنی خود را با ما تمام کنند.
آنها با این تحریم ها پوتین خود را بر روی گلوی ملت ما گذاشته اند. در ضمن تجربه ی لیبی باید جلوی چشم ما باشد. آنها تمام آنچه را که داشتند به آمریکایی ها دادند اما آمریکایی ها یک امتیاز هم به آنها ندادند. ما بعد از ماجرای افغانستان به نوعی با آمریکایی ها همکاری کردیم اما آنها هیچ امتیازی به ما ندادند.آمریکایی ها با انقلاب اسلامی صادق نیستند.
بدتر از آن نفوذ صهیونیست ها در آمریکا است. البته من تهدید نظامی را برآورد نمی کنم. آمریکایی ها هرگز مسئله ی افغانستان و عراق را تکرار نخواهند کرد. جمهوری اسلامی نیز آنقدرقوی شده که هر نوع تهدید نظامی را با قدرت برتر پاسخ می دهد. اطمینان دارم که نه صهیونیست ها و نه آمریکایی ها خطر نظامی برای ما نیستند.
#پایان
@defae_moghadas
🍂
🍂
🔻 یاد یاران
قسمت پنجم :
کمی آنطرفتر سری به تدارکات بزن ،
حاج احمد باعثی را یاد کن که به همه جا می رفت و به هر خَیِّری رو می انداخت تا تدارکات تیپ را فراهم کند تا کمبودی نداشته باشیم،
یادت هست چقدر دغدغه تامین تدارکات ما را داشت و مانند مادری دلسوز در فکر ما بود؟
حال کمی آنطرفتر بالای تپه برو و گذری هم به آشپزخانه تیپ داشته باش.
حاج لطف الله منادی را بیاد داری تمام تلاشش این بود که غذایی گرم هرچند ساده ولی سالم برایمان مهیا کند؟ حتی در عملیات ها هم غذای گرم به ما می رساند، حاج اکبر مواساتی پدر بزرگوار سردار مواساتی را یادت هست در نانوایی تیپ با دیگر همکارانش نان گرم سفره ما را تهیه می کردند؟ و واقعاً که چقدر زحمت داشت فراهم کردن ناهار و شام و صبحانه به موقع برای بچه ها، کمی آنطرفتر برو سری به دفتر فرماندهی تیپ بزن ، نه ، نه ، نگران وقت قبلی نباش اصلاً نیازی به وقت قبلی نیست فرمانده همیشه با روحیه باز و چهره ای بشاش از تو استقبال می کند ، نیازی هم به خبردار ایستادن و پا جفت کردن نیست ، فرمانده خاکی تر از این حرفهاست ، او حتی اگر کنار دیگر بچه ها نشسته باشد کسی نمی داند که کی فرمانده است و کی فرمانبر ، پس نگران احترام نظامی نباش ، آنها آنقدر در کنار بچه ها بودند که در کنار هم و با هم شهید شدند ، هر کجا که گذر کنی همین وضع را می بینی ، سادگی و بی آلایشی ، ولی با اقتدار و با صلابت.
آری اینجا قدمها را آهسته بردارید که هر گوشه اش یاد و خاطره شهیدی سرافراز است و یادآور جوانمردیِ مجاهدانی سلحشور و مخلص و عاشق در تیپی بنام امام حسن مجتبی علیه السلام ، پس قدمهایت را آهسته بردار و خوب تفکر کن ، ان شاءالله شهدا ما را در آن دنیای وانفسا از یاد نبرند و ما را هم شفاعت کنند ..... آمین
از دلنوشته های برادر رزمنده
«حسن تقی زاده»
@defae_moghadas
🍂