eitaa logo
حماسه جنوب،خاطرات
5.7هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
72 فایل
سرزمین عشق، جایی جز وادی پر جریان دشت عاشقی نیست بشنویم این قصه‌ی ناگفته‌ی انسانهای نام آشنای غریب را 💥 مجله دفاع مقدس 💥 ------------------ ادمین: @Jahanimoghadam @defae_moghadas2 (کانال‌دوم(شهدا 🔸️انتقال مطالب با لینک بلااشکال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 🔻 _اماکن و مناطق جنگ ❣ خرمشهر، (پادگان دژ) پادگان دژ در شمال خرمشهر و شرق جاده اهواز - خرمشهر واقع شده است. این پادگان با استعداد یک گردان مستقل (گردان ۱۰۱)، وظیفه حراست از دژهای مرزی را بر عهده داشت و در طرح های نظامی قبل از انقلاب پیش بینی شده بود که در صورت حمله عراق به خوزستان، درهای مرزی با انجام عملیات تاخیری فرصت لازم را برای حضور لشکرهای نیروی زمینی ارتش فراهم آورند. به همین منظور در پادگان دژ که فرماندهی دژهای مرزی را نیز بر عهده داشت، سلاح و مهمات کافی برای یك مقاومت ۴۸ ساعته ذخیره شده بود؛ اما پس از هجوم ارتش عراق از این تجهیزات استفاده بهینه نشد و در حالی که مدافعان خرمشهر در مضیقه شدید بودند، سلاح و مهمات لازم در اختیار آنان قرار نگرفت تا آنکه پادگان دژ در ۲۳ مهرماه 1359 سقوط کرد و سلاح های باقی مانده در پادگان غارت شد. نیروهای دشمن که در کیلومتر 7 جاده اهواز-خرمشهر قرار داشتند، در روز ۲ مهرماه بر روی پادگان آتش گشودند که این امر موجب تخلیه سربازان پادگان شد. اما با حضور به موقع مدافعین و تجدید روحیه سربازان و بهره گیری از معدود تفنگهای 106 موجود در پادگان، مقاومت در پادگان همچنان ادامه یافت. در روز ۷ و ۸ مهرماه پادگان زیر آتش شدید توپخانه ارتش عراق قرار گرفت. در روزهای پایانی مرحله سوم هجوم دشمن، تعدادی از کماندوهای عراقی به امید آزادی اسرای خود که گمان می کردند در پادگان نگهداری میشوند، شبانه به این پادگان شبیخون زدند و یکی از افسران آن را با چاقو به شهادت رساندند. در پی این حادثه گروهی از نیروهای ژاندارمری در پادگان مستقر شدند. دشمن سرانجام با آغاز مرحله چهارم هجوم خود در " با تانکهای تیپ ۲۶ زرهی و نیروهای پیاده خود پادگان دژ را محاصره کرد و حدود بیست نفر از مدافعان آن، از جمله یک افسر را به اسارت در آورد و تفنگهای 106 و سایر تجهیزات موجود را غارت کرد. این پادگان تا آزادسازی خرمشهر همچنان در اشغال دشمن قرار داشت. @defae_moghadas 🍂
@defae_moghadas
وضو بگیر به رسم شهدا اول وقت دلبری کن ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#اروند_خاطرات📚 خاطرات رزمندگان عمليات والفجر ۸ (فاتحان فاو) پديدآور : به اهتمام بنياد حفظ آثار و نشر ارزش هاي دفاع مقدس استان مازندران. موضوع : جنگ ايران و عراق، ۱۳۵۹-۱۳۶۷-- خاطرات. @defae_moghadas
حماسه جنوب،خاطرات
#اروند_خاطرات📚 خاطرات رزمندگان عمليات والفجر ۸ (فاتحان فاو) پديدآور : به اهتمام بنياد حفظ آثار و نش
📙📘📗 اروند، رودخانه ی بزرگی است در جنوبی ترین نقطه ی سرزمین ایران، که در کنار آن بزرگ ترین نخلستان جهان قرار دارد. در آن سوی رود، در سرزمین همسایه، نخلستان های بصره همه جا را پوشانده. در این سو، نخلستان های اروند کنار، مردمانی را که به دیدار این سرزمین می آیند، به دیار مدینه می برد. این نخل ها چه غم ها که بر دل آدمیان نمی گسترانند! اگر پای بر این سرزمین بگذاری و از میان جاده هایی که در میان نخلستان ها می گذرد عبور کنی، به سرزمینی می رسی که از سال 1364 خاطراتی فراموش ناشدنی دارد. در آن سال، در میان این جنگل انبوه و نی زار بی پایان، صدها سنگر گروهی ساخته شده بود و بسیجی ها، در میان نخل ها آماده بودند تا عملیات دیگری را آغاز کنند.... 📚 @defae_moghadas
اروند خاطرات.pdf
حجم: 501.2K
📚 خاطرات رزمندگان عمليات والفجر ۸ (فاتحان فاو) موضوع : جنگ ايران و عراق، ۱۳۵۹-۱۳۶۷-- خاطرات. @defae_moghadas
صبحانه اگر هست از آن خوانِ بهشتی یڪ لقمه به مـا اهلِ زمین هم بچشانید ...
‍ 🍂 🔻 یادش بخیر شهید آشناگر به حالت شهید عبدالحسین آشناگر (اولین نفر ایستاده از راست) دقت نمایید👆. ⏪ گاهی وقت ها بعد معنوی و حال و هوای بعضی از بچه های جنگ بسیار با تواضع و خضوع و خشوع همراه می شد که این حالت در حرکات و سکناتشان به وضوح نمایان می شد. ⏪ در مقابل آنها، افرادی بودند که خیلی پرتحرک و شلوغ و اهل شوخی بودند و به آنها تکه می انداختند و سر بسرشان می گذاشتند. ⏪ این حالت شیرین و طنزی که عبدالحسین مدتی بود در عکس ها به خود می گرفت در اصل، تکه ای بود که به این جماعت می انداخت و باعث خنده 😄 جمع می شد. کانال حماسه جنوب @defae_moghadas 🍂
از علـی ... به جامانده ها ؛ هنوز هم شهادت می‌دهند اما به " اهل درد " نه بی‌خیال ها ...