🍂
🔻 طنز جبهه
🔅 آب شنگولی
تو جبهه بچهها سعی می کردن برای هر چیزی اصطلاحی خنده دار بتراشن تا کمی از سختی ها که البته همش شیرین بود کم کنن و محیطی شاد برا خودشون بسازند. بعضی ها رو که استعداد بیشتری توش به کار رفته، براتون به مرور ارسال می کنیم 👋
مثلاً آب شنگولی رو برای نوشیدنی های خوش طعم مثل کمپوت سیب و گلابی و گیلاس و آلبالو بکار می بردن. نوشابه. ساندیس. مایعات خنک و مطبوعی که توی هوای گرم، وقتی از آسمون گویی آتش می بارید، حال بچه ها رو حسابی جا می آورد، شنگولشان می کرد، خصوصاً در گیرودار عملیات و اون راهپیمایی های بعضاً هفت هشت ساعته 😰
@defae_moghadas
🍂
حماسه جنوب،خاطرات
🍂🍂 🔻ملاصالح قاری 5⃣9⃣ 👈 بخش پنجم : محکومیت به اعدام جلسه تمام شد و بعد از دادگاه و سه روز اقامت
🔴 سلام، صبح جمعه همگی بخیر
دوستانی که خاطرات ملاصالح رو دنبال می کنن لطفا قسمت ویرایش شده 95 رو مجددا مطالعه کنند. بخشی رو جابجا زده بودیم که اصلاح شد.
🍂🍂
🔻ملاصالح قاری 6⃣9⃣
👈 بخش پنجم : محکومیت به اعدام
وقتی کمی آرام شدم، علت را پرسیدم. قاضی در جوایم ماجرای برگشتن سید ابوترابی و نامه اش را برایم گفت.
زبانم قفل شده بود. هیچ کلامی نمی توانستم بر زبانم جاری کنم. نفس راحتی کشیدم؛ نفسی که از لحظه اسارتم در عراق و بازداشتم در ایران و طی شش سالی که در قفس بودم، از سینه ام بیرون نیامده بود.
همانجا سجدۂ شکر به جا آوردم. می دانستم یک روز پرنده غمگین روحم نغمه شادی سر خواهد داد و آن همین امروز بود که قاضی حکم برائتم را اعلام کرد و نامه سید ابوترابی را برایم خواند.
هرچند صبر تلخی داشتم، در همه روزهایی که در زجر و ناراحتی به سر می بردم، خدا من را به حال خود وانگذاشته بود.
متن نامه این بود:
بسمه تعالی. برادران گرامی با سلام و تحیت. و با آرزوی سلامتی و موفقیت شما عزیزان. در مورد برادر آزاده متعهد، آقای ملاصالح قاری، فرزند مهدی با کارت اسارت به شماره ۳۳۵۹ که در سال ۱۳۶۴ از اسارت رهایی یافتند. متأسفانه تا امروز به عنوان آزاده از طرف شما شناخته نشده اند. نمی دانم شما علم غیب دارید که ایشان خیانت کرده است و ما بی اطلاع هستیم؟! پیش از همه، بنده خودم از وضعیت ایشان اطلاع دارم. مطمئن باشید به حرمت خون پاک شهدا ایشان کم ترین خیانت و یا همکاری با بعثیان کافر نداشته، بلکه نهایت فداکاری و همکاری و همراهی را با برادران اسیر ما نموده است.
بنده شخصا به جای همه از ایشان خجالت میکشم. آیا نیاز است مقام معظم رهبری با بزرگوار دیگری در این رابطه اقدام فرمایند که چندین نامه در این مورد تأثیر نداشته و...
پیگیر باشید در
در پیام رسان ایتا👇
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
❣🌸❣🌸❣🌸
#عملیات_رمضان👇
✍ این عملیات در تاریخ بیست دوم تیر ماه تا هفتم مرداد ماه ۱۳۶۱ و در پنج مرحله در محور شرق بصره به صورت گسترده با فرماندهی مشترک سپاه و ارتش انجام شد. این عملیات نخستین عملیات نظامی ایران پس از آزادسازی خرمشهر در سوم خردادماه ۱۳۶۱ میباشد.
👈 همچنین این عملیات یکی از بزرگترین عملیاتهای زرهی نظامی زمینی پس از جنگ جهانی دوم بهشمار میرود. نیروهای ایرانی از روش یورش موج انسانی در این عملیات استفاده نمودند.
👈 عملیات رمضان در شب ۲۱ رمضان در ساعات ۲۱ و ۳۰ دقیقه شامگاه ۲۳ تیر ماه ۱۳۶۱ با رمز یا صاحب الزمان ادرکنی در منطقه عملیاتی شلمچه و شرق بصره آغاز شد.
@defae_moghadas
❣🌸❣🌸❣🌸
🔴رزمندگان خرمشهر
▪️شهیدمهدی روشنگر
▪️ایاد برام زاده
▪️نیروی اعزامی
▪️شهیدمرید بابااحمدی
▪️سیداحمدمحمودی
@defae_moghadas
🍂🍂
🔻ملاصالح قاری 7⃣9⃣
👈 بخش پنجم : محکومیت به اعدام
تابستان ۱۳۶۹ از راه رسیده بود. علی فلاحیان، دیدارش با سید ابوترابی را برایم چنین تعریف کرد:
- همه منتظر ورود هواپیمای حامل اسرا بودیم. هواپیما بر زمین نشست و در خروجی باز شد، اسرا از پله های هواپیما پایین آمدند. در سالن استقبال، من و مسئولان کشوری در انتظار ورود آقای ابوترابی بودیم.
بعد از ورود سید به سالن اصلی، سیل خبرنگارها و عكاسها هجوم آوردند. سید در آغوش من و دیگر مسئولان جای گرفت. فرصت مناسبی بود تا صحت وسقم حرفهایت را بدانم. لحظه همراهی با او گفتم: سید! ملا صالح را که در استخبارات مترجم بود، میشناسی؟
سید با گشاده رویی گفت: بله کاملا میشناسم! خدماتش به اسرا خیلی زیاد بود. در واقع فرشته نجات و همدمی برای آنها در آن شرایط سخت و ترسناک بود. مختصری از رفتاری که با تو در دو سال گذشته شده بود، برایش گفتم و او از این ماجرا دلخور و متأسف شد. با این جواب خیالم راحت شد از این که نه تنها خیانت نکرده ای، بلکه نوری در تاریکی اسارت بچه ها در زندانهای رژیم بعثی بودی.
چند روزی از آمدن اسرا گذشته بود که سید ابوترابی از طرف رهبر انقلاب به سمت نماینده ایشان در امور آزادگان تعیین شد. او در پی فرصتی بود که با رهبری دیداری داشته باشد و گزارشی از وضعیت اسیران دربند رژیم بعثی به ایشان بدهد. خیلی زود این دیدار رخ داد و سید به دیدار آقا رفت. او آنجا ضمن دیدار با آقا درباره من و خدماتم به اسرا به ایشان گزارشی داد و ایشان سفارش کرد که من تبرئه شوم. به دنبال این دستور، سید ابوترابی نامه شدیداللحنی برای دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی نوشت و آنها هم من را از همه اتهامات تبرئه کردند.
پیگیر باشید در
در پیام رسان ایتا👇
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂