eitaa logo
حماسه جنوب،خاطرات
5.6هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
73 فایل
سرزمین عشق، جایی جز وادی پر جریان دشت عاشقی نیست بشنویم این قصه‌ی ناگفته‌ی انسانهای نام آشنای غریب را 💥 مجله دفاع مقدس 💥 ------------------ ادمین: @Jahanimoghadam @defae_moghadas2 (کانال‌دوم(شهدا 🔸️انتقال مطالب با لینک بلااشکال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌿🌹 🌿🌹 🌹 صبح را با شما آغاز میکنم که عطر یادتان معطر کند تمام زندگی‌ام را
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ 🍂 @Hemasehjonob1 🔻 طنز جبهه 🔅 پياده روی قبل از عمليات والفجر 10، يك گردان بسيجی از شهرستان لردگان استان چهارمحال و بختياری، با پای پياده به سوی جبهه حركت كردند. وقتی به خوزستان رسيدند، خبرنگارها با اشتیاق به سراغشان رفتند تا سوژه نابی دشت کنند. يكي از آن‌ها پرسيد: «انگيزه‌ی شما از اين‌كه اين همه راه را پياده آمديد، چه بود؟  رزمنده‌ی جوان که بدش نمی آمد خستگی در کند و به اطرافیان را بخنداند، دستی به سرش كشيد و با لهجه‌ محلی خود پاسخ داد: «اي آقا چی بگوم برات، ما همه بد ماشینیم، اگه با ماشين اومده بوديم تهوع بهمون دست میداد، برا همين گفتیم پياده بیايم.»😅 کانال حماسه جنوب، @defae_moghadas 🍂
هدایت شده از حماسه جنوب،خاطرات
گمشده هور 👇
🍂🍂 🔻 3⃣5⃣ ❣ سردار حاج علی هاشمی جلسه ای ترتیب داده ایم تا با بچه ها دوستانه دور هم بنشینیم و آنها حرف هایشان را بزنند. علی اکبر خیلی عصبانی می آید و در جلسه می نشیند. از همان اول شروع کرده به داد و بیداد، می گوید: - تو از بچه ها پله ی گوشتی درست کردی، بچه ها شهید شدند، تو درجه هات بالاتر رفته. سرم پایین و پایین تر می رود. نمی خواهم الآن جوابی بدهم. خودم هم شرایط روحی خوبی ندارم و شنیدن این حرفها داغم را تازه تر میکند. بلند می شود، کمی بد و بیراه می گوید و می رود، حسن کنار دستم نشسته است چهره اش برافروخته شده، می گوید: - بزنمش؟ - بزنمش؟ اشاره میکنم که بنشیند. فضا کمی آرام شده رو میکنم به بچه ها - تمام حرف هایی که على اكبر زد درست بود. اما من یک آرامش قلبی دارم پیش خدای خودم راضی هستم که اگر روزی از من پرسیدند که چرا این طور فرماندهی کردی من بگویم که به تكليف عمل کرده ام. شما هم همینطور باشید این بچه ها که شهید شدند من هم ناراحتم. اما باید بدانیم ما به تكليف عمل کرده ایم و همین را هم از ما می خواهند. جلسه تمام شده است. حسن دارد از سنگر بیرون می رود. صدایش میکنم، - حسن، برو زنگ بزن به على اكبر بگو ناهار درست کنه داریم با بچه ها میریم خونش. به نیروها هم بگو همه جمع شند قراره برای ناهار خونه على أكبر بريم. کمی تعجب می کند اما به روی خودش نمی آورد. - علی هاشمی، زنگ زدم گفتم ما داریم میایم خونتون یک ضرر دادی، چرا جلسه رو ول کردی؟ ولی هنوز عصبانیه میگه نمیخوامتون، بابا نمی خوامتون. من هم بهش گفتم: میدونی که ما دست بردار نیستیم تا آشتی نکنی و برنگردی، فایده نداره. - یکی دو ساعت دیگه آماده باشید میریم مثل همیشه سفره که پهن می شود و دور هم می نشینیم، غم ها بلند می شوند و می روند، بچه ها با هم شوخی میکنند و می خندند، كينه و کدورتی نمانده و على اكبر هم آشتی کرده، بچه ها می گویند: - اصلا چه ربطی داره دیگه به ما جنگیدن؟ جنگ بين هاشمی هاست. این طرف که تو هستی علی، آن طرف هم که فرماندهی شرق دجله رو سلطان هاشم گذاشتند خودتون با هم کنار بیاین. داریم از خانه بیرون می آییم، دست على اكبر را میگیرم. سرش را انداخته پایین، دستش را که می فشارم، نگاهم میکند، - على اكبر تا تو باشی دیگه قهربازی در نیاری. مجبور میشی این همه مهمون داری کنی. - قدمتون سر چشم فرمانده. تا باشه از این مهمونی ها. ما که از خدامونه در ماشین که می نشینیم رو میکنم به بچه ها تا دوباره سفارش خانواده ی شهدا را بکنم، . - حتما وقتی مرخصی میرید به خانواده ی شهدا سر می زنید دیگه؟ انتظاری که از شما ندارند، تازه یک لیوان شربت هم جلویتان می گذارند ولی در عوض خوشحال میشند که حداقل فراموش نشدند. . - بله على هاشمی حواسمون هست.| - خوبه، خدا رو شکر، سید، حالا که "سجاد" هم امروز افتخار داده و با ما اومده، زحمت بکش، من و سجاد را بذار دم خونشون. همراه باشید با کانال حماسه جنوب @defae_moghadas http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂 🍂
آموزش غواصی در پلاژ قبل از عملیات کربلای 4 @defae_moghadas
"پنج شنبه" است... می شود محضِ رضایِ خدا ، "نگاهت" را خیراتِ دلم کنی؟
🍂 🔻 شکارچیان تانک و عکاس شکارچی 👇نیروهای گردان شهید ملاقلی از تیپ ۸۴ اصفهان در شامگاه عملیات محرم ( خوزستان ، محور عین خوش زبیدات ۱۰ آبان ۱۳۶۱ ) 👈 عکاس: عبدالمحمد منصورزاده / اهواز
@defae_moghadas
برجسته ترین نکته ای که این عکس را سر پا نگه می دارد ، چراغ های روشن موتورسیکلت هاست! این چراغ ها، مهمترین عناصر تشکیل دهنده عکس را به وجود آورده اند. سه چراغ جلو را اگر به هم وصل کنیم قاعده مثلثی می شود که راسش چراغ پشتی است. راس مثلثی که مانند یک پیکان نگاه بیننده را به سوی خورشید هدایت می کند! و جالب اینکه خورشید نیز مانند یکی از چراغ هاست!! این وحدت عناصر ( چراغ موتورسیکلت های مردان و قرص خورشید) و هم سویی و یک شدن آنها ، مردان موتورسوار را همچون خورشید قدرتمند و بر حق جلوه می دهد. @defae_moghadas 🍂