🍂
🔻 سر لشكر علی العويد الگاوی
احمد ایزدی
يكی از اسرای عراقی سر لشكر علی العويد الگاوی بود. زمانی كه ما از او بازجویی مي كرديم خیلی جالب بود. چرا كه وقتی به تاريخچه زندگی او نگاه می كرديم می ديديم زمانی كه او به خدمت سربازی ارتش عراق درآمده است، اصلاً ما بدنيا نيامده بوديم.
حالا حساب كنيد كه دو تا بچه می رفتند و از او بازجوئی می كردند. حالا او را چطور اسير كرده بودند و چه ذلتی كشيده بود بماند...
@defae_moghadas
🍂
🍂
🔴 سلامی و عرض ارادتی 👋
صبح شما نورانی به نور حضرت حق
صبح آمد و مرغ صبحگاهی
زد نغمه، بیاد عهد دیرین
خفاش برفت با سیاهی
شد پر همای روز، زرین
🔴 در جمع دوستان رزمنده، و بعد از فراغت از یک روز سخت کاری، همه در گروهی جمع شده ایم و یاد روزهای قدیم می کنیم و خاطرات، نقل مجلس ما می شود.
راوی این شبهایمان، نوجوان دلاور آن روزها، حاج داریوش یحیی هستند که به زیبایی هر چه تمام تر نگارش می کنند و جمعی را به اشک ریزان ایام اسارت و گرفتاری در بند کرکس های بعثی می نشانند.
دعا کنیم عمری باقی باشد تا این خاطرات تلخ و شیرین را بزودی نگین روایت های کانال حماسه جنوب کنیم.
روزتون پرکار ❤️🍃لب تون خندان
🍂
🍂
🔻 طنز جبهه
🔅 الحمار
پشت بیسیم بودم.
داشتم با موج ها ور میرفتم.⚡️
یهو صدای چند تا عراقی که داشتن صحبت می کردن رو شنیدم. یکم گوش کردم و چیزی نفهمیدم.
شاسی بیسیم رو فشار دادم و به قول خودم خواستم فحششون بدم.
گفتم: الحمار....الحمار....! 🗣😝
یکی از برادرای اطلاعات از اون پشت بر وزن "الحمار" گفت "الزهر مار"، خط رو لو دادی .....!😡
اومدم پیش فرماندمون گفتم اگه یکی خط بیسیمو لوبده چی میشه...!
باترس گفت نکنی اینکارو ها😱!! اعدامت می کنن.
بالاخره نوجوون بودیم و با دستکاری شناسنامه رفته بود جنگ😅 و از این شیطنت ها زیاد داشتیم...!
🔸 کانال حماسه جنوب
@defae_moghadas
🍂