eitaa logo
حماسه جنوب،خاطرات
5.7هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
73 فایل
سرزمین عشق، جایی جز وادی پر جریان دشت عاشقی نیست بشنویم این قصه‌ی ناگفته‌ی انسانهای نام آشنای غریب را 💥 مجله دفاع مقدس 💥 ------------------ ادمین: @Jahanimoghadam @defae_moghadas2 (کانال‌دوم(شهدا 🔸️انتقال مطالب با لینک بلااشکال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 می‌تپد قلبم به عشق روضه‌هایت یا حسین افتخارم این بود هستم گدایت یا حسین❣ ریزه خوار سفره‌ی ماه محرم هستم و پایه هر مجلس و بزم و عزایت یا حسین❣ هر کجا پرچم به نامت خورده باشد می‌روم می‌کنم تا پای جان گریه برایت یا حسین❣ @defae_moghadas 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 کلکسیون جنگ پسر فوق‌العاده بامزه و دوست داشتنی بود. بهش می‌گفتند «آدم آهنی» یک جای سالم در بدن نداشت. یک آبکش به تمام معنا بود. آن‌قدر طی این چند سال جنگ تیر و ترکش خورده بود که کلکسیون تیر و ترکش شده بود. دست به هر کجای بدنش می‌گذاشتی جای زخم و جراحت کهنه و تازه بود. اگر کسی نمی‌دانست و جای زخمش را محکم فشار می‌داد و دردش می‌آمد، نمی‌گفت مثلاً (آخ آخ آخ آخ آخ) یا ( درد آمد فشار نده) بلکه با یک ملاحت خاصی عملیاتی را به زبان می‌آورد که آن زخم و جراحت را آن‌جا داشت. مثلاً کتف راستش را اگر کسی محکم می‌گرفت می‌گفت: « آخ بیت‌المقدسم» و اگر کمی پایین‌تر را دست می‌زد، می‌گفت: «آخ والفجر مقدماتیم» و همین‌طور «آخ فتح‌المبینم»، «آخ کربلای پنجم و...» تا آخر بچه‌ها هم عمداً اذیتش می‌کردند و صدایش را به اصطلاح در می‌آوردند تا شاید تقویم عملیات‌ها را مرور کرده باشند. 🔸 کانال حماسه جنوب @defae_moghadas 🍂
@defae_moghadas
🍂 من ندانم با که گویم شرح درد قصه ی رنگ پریده ، خون سرد هر که با من همره و پیمانه شد عاقبت شیدا دل و دیوانه شد قصه ام عشاق را دلخون کند عاقبت، خواننده را مجنون کند آتش عشق است و گیرد در کسی کاو ز سوز عشق، می سوزد بسی قصه ای دارم من از یاران خویش قصه ای از بخت و از دوران خویش یاد می آید مرا کز کودکی همره من بوده همواره یکی السلام علیک یا اباعبدالله، روحی فدای 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 راز لبخند شهید کنجکاو لبخند شهید حقیقی هنگام دفنش بودم و در ذهنم فرضیه می ساختم تا اینکه دست روزگار مرا به پای خاطرات مادر شهید نشاند. او می گفت: هیچ‌گاه ندیدم که پایش را جلو ما دراز کند هیچ‌گاه ندیدم صدایش را بلند تر از صدای ما کند هیچ‌گاه ندیدم غیبت کند و غیبت گوش کند هیچ‌گاه ندیدم.... متانت، حیا، صبر، توجه به فقرا و... و به همین سادگی، سالک شدند و عارف و مستجاب الدعوه •┈┈••✾•🍃🌺🍃•✾••┈┈• ساقی حدیث سرو و گل و لاله می‌رود وین بحث با ثلاثه غساله می‌رود می ده که نوعروس چمن حد حسن یافت کار این زمان ز صنعت دلاله می‌رود شکرشکن شوند همه ی طوطیان هند زین قند پارسی که به بنگاله می‌رود طی مکان ببین و زمان در سلوک شعر کاین طفل یک شبه ره صد ساله می‌رود 🔸 کانال حماسه جنوب @defae_moghadas 🍂
@defae_moghadas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 روضه شبانه کانال حماسه جنوب روضه خواندن خود امام حسین (علیه السّلام) مرحوم آیت الله تکابنی در مواعظ المتقین می نویسد: سلمان فارسی تو کوچه ها و پس کوچه ها عبور می کرد، دید آقا امام حسین (علیه السّلام) در سن کودکی، گوشه ای دور از بچه های دیگر ایستاده اند و گریه می کنند. سلمان جلو رفت، سؤال کرد یابن رسول الله ! جانم به فدای شما، آیا اتفاقی افتاده است، اینچنین گریه می کنید؟ ابی عبدا… جواب نداد، باز سلمان اصرار کرد، گفت آیا کسی شما را اذیت کرده، دائم سؤال می کرد. آخر پسر زهرا فرموده باشد: سلمان ! اگر بگویم طاقت شنیدنش را نداری، عرضه داشت یابن رسول ا… ! مگر نشنیدید پیغمبر فرمود: سلمان از ما است به من بگویید چی شده است؟ شروع کرد وقایع کربلا را تعریف کند. ای سلمان ! یک روز من بزرگ می شوم، گذر من به کربلا می خورد، خدا به من یک پسر می دهد، اسم او علی اکبر است، سلمان فرشته ها صف می بندند جمال این پسر را ببینند،  اما همین پسر را تو کربلا جلوی من می کشند … 😭😭 سلمان ! خدا یک پسر دیگر به من می دهد اسمش علی اصغر است. این پسر را با لب تشنه وقتی از لشگر برای او آب می خواهم او را روی دستم با تیر سه شعبه می کشند.😭😭 سلمان ! خدا به من یک برادر می دهد اسم او عباس (علیه السّلام) است کنار نهر آب او را با لب تشنه می کشند ….😭😭 سلمان نگاه می کرد، دید گریه ی آقا شدیدتر شد، نفس بند آمد صدا زدند ای سلمان ! زینبم …😭😭😭 اینقدر گفت  …. سلمان آخر کار سؤال کرد، آقا جان ! شما که همه کاره ی خلقت هستید اراده کنید همه چیز را عوض کنید. آقا امام حسین (علیه السّلام) فرموده باشند: سلمان درست می گویی، ولی  من دوست دارم فدایی دوستانم بشوم، دوستانم فردا دور هم جمع بشوند اسم من را بیاورند … شفاعت دوستانم را فردا بکنم نگذارم در آتش جهنم بسوزند. 🙏 سلمان ! نشونه ی دوستان من دو چیز است، یکی  اشک چشمشون، یکی هم دلهای آنهاست که برای کربلا پر می زند، برای دیدن کربلا می میرند …😭😭 یا حسین، دست ما رو هم بگیر و ردیف آزادشدگان از آتش قرار ده ❣😔❣ @defae_moghadas 🏴