🏴🏴
💠 نواهای ماندگار
نوحه زیبای
🔴 ای تشنه کام مذبوح عطشان
بابا حسین جان، بابا حسین جان
حاج صادق آهنگران
_🍃🌹🍃_
مدت: 5:15
حجم: 1:25 مگابایت
در کانال حماسه جنوب
@defae_moghadas
🏴
🏴🏴
🏴 روضه مجازی کانال
حماسه جنوب
🔴 السلام علیک یا اباعبدالله الحسین 👋
مرحوم
شیخ جعفر شوشتری می گوید: در روز عاشورا، چهار جا، چهار عضو بدن ابی
عبدالله به خاطر بی آبی از کار افتاده بود، که حتی شاید اگر آب هم می
دادند، کار از کار گذشته بود و فایده نداشت.
اولین
جایی که از عطش از کار افتاد چشمان امام حسین (علیه السّلام) بود،😭 امام
صادق (علیه السّلام) می فرماید: جدّ ما در روز عاشورا، از شدت عطش چشمانش
آسمان را دود می دید.
دومین
عضو، لبهای آقا بود😭، می دونی چرا؟ حمیدبن مسلم می گه دیدم لب های حسین
علیه السلام مانند دو چوپ خشک شده به هم می خورد، دیدم از لبهای حسین داره
خون می آید.😭😱
سومین عضو زبان حضرت بود، همان زمان که علی اکبر را بغل گرفت، زبان در دهان علی گذاشت، علی اکبر دید بابا از خودِ او تشنه تر است.😭😭
چهارمین
عضو جگر حسین بوده، هلال بن نافع می گوید، آمدم نزدیک گودال، جنگ تمام
شده، از بالای گودال نگاه کردم، دیدم لبهای حسین تکان می خورد، نزدیک تر
رفتم، گفتم شاید حسین نفرین می کنه، دیدم می گوید: «لشگر جگرم از تشنگی می سوزد»😭😭😭
از گودال آمدم بیرون، سریع رفتم آب آوردم، دیدم شمر داره بیرون می
آید، گفت کجا می روی، گفتم می روم پسر فاطمه را سیراب کنم، گفت زحمت نکش،❣❣❣
من سیرابش کردم …😭😭😭😭
🏴
نشسته سایه ای از آفــــــــــــتاب بر رویش
به روی شانهی طوفان رهاست گیسویش
ز دوردست، سواران دوباره میآیند
که بگذرند به اسبان خویش از رویش
کجاست یوسف مجروح پیرهن چاکم
که باد از دل صحرا میآورَد بــــــویش
کسی بزرگتر از امــــــــــــتحان ابراهیم
کسی چنان که به مذبح بُرید چاقویش
نشسته است کنارش کسی که می گرید
کسی که دست گرفته به روی پـــــهلویش
😭😭😭😭😭
🍂
🔻 الاغی 🐴 كه امداد غیبی شد
_🍃🌺🍃_
بعد از عمليات محرم، دشمن به خاطر بازپس گيری مناطقی كه از دست داده بود، چند بار پاتك كرد كه با مقاومت خوب و جانانه بچهها روبرو شد و عقب نشينی كرد.
بعد از اين كه آتش دشمن كمی فروكش كرد بچهها از اين فرصت استفاده كردند و روبروی پل زبيدات مشغول استراحت شدند. من هم به اتفاق يكی از برادرهای آرپيجی زن مشغول آموزش و یادگرفتن نحوه شلیک آرپيجی شدم.
خيلي دوست داشتم با آرپيجی شلیک کنم. لذا موشك آرپيجی را روی آن نصب كردم و بعد از توضيحات لازم دنبال هدفی گشتم. كمی از بچهها فاصله گرفتم. همين طور كه می گشتيم چشمم به يك الاغ افتاد. خنديدم و گفتم: بيا ببين چی پيدا كردم.
می خواستم به تخته سنگی که کنارش بود بزنم و عکس العملش را ببینم.
ماشه را چكاندم. موشك شليك شد و نرسيده به تخته سنگ، داخل شيار افتاد و منفجر شد.
با انفجار موشك آرپيجی متوجه شدم يك عده از نيروهای عراقی پا به فرار گذاشتند. با ديدن نيروهای عراقی فهميدم كه آنها قصد غافلگير كردن بچهها را داشتند كه به خواست خداوند این الاغ نقشههای آنان را برملا كرد.
سيد محمد هاشميان
کانال حماسه جنوب
@defae_moghadas
🍂
🔴 سلام، سلام، سلام
اجر همگی با اباعبدالله !
گاها به این فکر می افتم که واقعاً این چه روح بلندیه که تو کارهای دلی وجود داره و مثل موتور هشت سیلندر کارها رو پیش میبره!
گاهی فکر می کنم......ما که تو جنگ هیچی نداشتیم، نه رهبر نظامی، نه ارتش بروز شده آماده، نه تجهیزات، نه حمایت، نه پشتیبانی نه....تازه غافلگیر هم شدیم،
در عوض دشمنمون هم فرمانده نظامی قدر و قلدری داشت، هم نیرو، هم تجهیزات، هم پشتیبانی و.....
این ایمانه شده بود همه چیز ما، حالا چطور این قدرت ناپیدای نهان در سینه ها بر اون همه امکانات پیروز شد جای تامل داره؟
چی شد که تونستیم در سخت ترین شرایط بخندیم و شاد باشیم و نترسیم ؟
..... و چه شد که فعلا این شیوه کنار گذاشته شده و بواسطه لیبرال های موج سوار، راه رو به بیراهه می ریم.......بگذریم
یه خاطره گرم گرم، از دوست آزاده مون که برامون فرستاده بود رو تا چند دقیقه دیگه تقدیم شما دوستان می کنیم تا با روحیه اسرا در اسارت بیشتر آشنا بشیم.👋
🍂
✍ لجن زار
یه روز، که به خاطر ندارم به چه علت و بهانه ای،
چند نفرمان را از آسایشگاه بیرون بردند و در محوطه شروع به زدن کردن.
سینه خیز و کلاغ پر و... همه از نفس افتاده بودیم و لحظه شماری می کردیم تا دست از سرمان بردارند.
روبه روی آسایشگاه نگهبانها، لجن زاری بود که گفتند همگی بروید داخل لجن ها! همگی رفتیم داخل لجن ها و غلت خوردیم. همانجا هم ما را زدند و گفتند به سروصورت همدیگر لجن بمالید و....
ما هم این کار را انجام دادیم. از یک نظر شکل مان خنده دار شده بود و از طرفی هم چنان این لجن به ما می چسپید و چنان بدنمان آرام گرفته بود که دوست داشتیم ساعتها داخل آن بمانیم،
بیچاره عراقی ها که با تعجب به ما خیره می شدند که خدایا، اینها دیگه کی هستن 😳
رمضان جوان
@defae_moghadas
🍂