24 نفر از نیروهای گردان بلالی اهواز هستند که 14نفر از آنها به فیض شهادت نایل آمدند.
@defae_moghadas
🍂
🔻آشنایی با هور
من، شاه حسينی و شهید عبدالله محمديان و يكے دو نفر از فرمانده گروهانها با يك خودرو به سمت جزاير و هور رفتيم.
فضای آنجا هنوز برای ما غريب بود. وقتی طبيعت آنجا را میديديم اصلاً برایمان قابل تصور نبود كه ما چطور ميتوانيم اينجا عمل كنيم. اينجا خاك ندارد، زمين ندارد، اصلاً تانك چه میشود؟ خمپاره چه میشود؟ توپخانه چه میشود؟ اصلاً نيروها چه میشوند؟
فضا برايمان غريب بود ولی وقتی بچههای اطلاعات که از دوستان ما بودند را میديديم آرامش میگرفتيم.
وارد منطقه "طَبُر" يا شطعلی شده بودیم. يكے از اين دو منطقه كه مقر خود بچههای اطلاعات عمليات قرارگاه نصرت بود در يك فضای بسيار استتار شدهای قرار داشت.
نقشهها را به ما نشان دادند و هور را برايمان تشريح كردند. ما را با فضا و نقاط و پوشش آن آشنا کردند. بعد يك سری شرايط اوليه هور را برايمان تعريف كردند كه هور چطور است....
👈 گزیده ای از کتاب "ستاد گردان"
تاریخ شفاهی حاج محسن پویا
کانال خاطرات
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
اربعین.mp3
زمان:
حجم:
3.44M
🍂
🔴 نواهای ماندگار
❣ حاج صادق آهنگران
🎤 تقدیم به اربعینیان حرم حسینی
🔴 به ما بپیوندید ⏪
هر شب با یک نوحه خاطره انگیز از دوران نورانی دفاع مقدس 🔴
در کانال حماسه جنوب
@defae_moghadas
🍂
هدایت شده از گسترده رایگان1k➖
🍂 محفلی برای گفتن و
شنیدن از شهدا
👈 کرامات 👌
👈 وصیتنامه های ناب
👈 تصاویر خاص
👈 خاطرات شنیدنی
http://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣ @defae_moghadas2
🍂
یادش بخیر، زمانی که بر سینه می زدیم و اشک می ریختیم و می گفتیم
" حسین حسین میگیم میریم ڪربلا "
و امروز به همان روز رسیدیم، کربلا رفتن ما، مدیونِ همان ؛
" حسیـن حسیـن " گفتنهاست ...
#لبیـڪ_یاحسـین
#هر_زائر_اربعین_نایب_یک_شهید
@defae_moghadas
🍂
🍂
💠 هفتاد ضربه کابل!
🔻در اسارت تنبیه کسانی که برای امام حسین علیهالسلام عزاداری میکردند، سنگین بود.من و حیدر هر کدام به هفتاد ضربه کابل محکوم شدیم.
وقتی هفتاد ضربه کابل را نوشجان کردیم، حیدر با همان لهجه ترکی و دوست داشتنیاش دوبار تکرار کرد: «سیدی! سنیننه وین جانی ایکی دانا شالاق ویر،/ جون مادرت دوتا کابل دیگه هم بزن!»
- کابل به سرتون خورده، گیج شدید، خواهش نمیخواد.
- نه اتفاقا خیلی هم حالم خوبه و میدونم چی میگم.
🔻حامد در حالی که، به هر کداممان دو کابل دیگر کوبید، گفت: «این هم دو کابل دیگه، یالا برید گم شید، از جلو چشمم دورشید.»
وقتی برمی گشتیم بازداشتگاه، گفتم: «حیدر! مثل اینکه راستی راستی حالت خوش نیست، چرا گفتی دو کابل دیگه بزنن؟!»
- حضرت عباسی نفهمیدی؟!
- نه، نفهمیدم!
- آقا سید! خواستم رُند بشه، ارزشش رو داشت که به خاطر اربعین آقا امام حسین علیهالسلام هر کدوممنون هفتاد و دو کابل بخوریم، خدا وکیلی ارزش نداشت؟!
📚 از کتاب پایی که جا ماند
کانال حماسه جنوب
@defae_moghadas
🍂