🍂
🔻بازتاب خارجی
پیروزی رزمندگان در سوسنگرد
👈 راديو آمريكا : سنگين ترين جنگهای دوماهه اخير در سوسنگرد جريان دارد عراق در پی گشودن جبهه جديد ، قبل از زمستان است . بخش عربي راديو لندن ، در صورت تصرف سوسنگرد ، عراق قادر خواهد بود ارتباط اهواز با تهران را قطع كند و جنگ دورنمای خطرناكتری خواهد يافت .
👈 تايمز لندن : احتمالاً عراقيها كوشش دارند قبل از زمستان نيروهاي خود را جهت تصرف اهواز متمركز كنند .
👈 آسوشيتدپرس: از نظر تاكتيكی، بعد از جنگ خرمشهر اين عمده ترين درگيريهای طرفين است . از نظر استراتژيك در صورتی كه عراق سوسنگرد را بگيرد ، راه برای حملة گاز انبری به اهواز باز خواهد شد .
🔸 کانال حماسه جنوب
@defae_moghadas
🍂 🍂🍂
🍂
🔻 بنیصدر! وای به حالت!
پدر و مادرم میگفتند بچهای و نمیگذاشتند بروم جبهه.
یک روز که شنیدم بسیج اعزام نیرو دارد، لباسهای «صغری» خواهرم را روی لباسهایم پوشیدم و سطل آب را برداشتم و به بهانهی آوردن آب از چشمه زدم بیرون، پدرم که گوسفندها را از صحرا میآورد داد زد: «صغرا کجا ؟»
برای اینکه نفهمد سیفالله هستم سطل آب را بلند کردم که یعنی میروم آب بیاورم. خلاصه رفتم و از جبهه لباسها را با یک نامه پست کردم.
یک بار پدرم آمده بود و از شهر به پادگان تلفن کرد. از پشت تلفن به من می گفت: «وای به حالت بنی صدر! وای به حالت! مگه دستم بهت نرسه.»
کانال حماسه جنوب
@defae_moghadas
🍂
🍂
🔻 #خاطرات_یک_گشت 2⃣1⃣
📝 خاطرات ارسالی
رزمندگان
یک شب شهید چیت سازیان فرمانده واحدمان برای رزمندگانی که در چنگوله برای شناسایی آماده شده بودند، جلسه توجیحی گذاشتند. این جلسه مربوط به منطقه تحویلی به ما از طرف قرارگاه بود. ایشان در آن جلسه فرمودند: محدوده گشت و شناسایی خط اوّله، امّا اگر توانستید و تا جادهّ آسفالته که تمام خطوط مرزی دشمن را در در سرتاسر جبهه هایش کشیده شده بروید، بهتر است. چون اگر زمانی عملیات مرحله دیگری داشته باشد، حدّاقل ما یک راهکار برای دسترسی سریع به جادّه داشته باشیم.
بیس زیرسازی جادّه، پٌرازقلوه های ۵گرمی بود.تیم ما که شناسایی شیار تقی مَردِه و تپه های مشرف بر آن را در دست داشت، هرگز نمی توانست در عمق بعد از خط اوّل دشمن برود و باید هماهنگ با تیپ و لشگرهای کناریمان کار میکردیم. امّا تیمی که پیزولی را شناسایی میکردند تا جادّه رفتند و بعد از ۲روز دیگر برگشتند.
ادامه دارد...
@defae_moghadas
🍂
🍂
🔻 #خاطرات_یک_گشت 3⃣1⃣
📝 خاطرات ارسالی
رزمندگان
بعد از اینکه محدوده خودمان را حسابی از دیدگاه نگاه کردیم، برای رفتن به گشت فردا شب، شروع به آماده کردن تجهیزات انفرادی و تیم مان شدیم. شب مسئول تیم مان برایمان صحبت کرد. در این شناسایی ۷ نفر بودیم و مسئولیت ها هم مشخّص بود. فردا ساعت های ۵ بعد ظهر از کنار رودخانه چنگوله که عمق کمی داشت و از دید دشمن هم دور بود، گذشتیم. آنجا منطقه ای رملی بود با داشتن درصد کمی از رطوبت باران، در آخرین روزهای بهمن ماه. امّا بچّه ها در آمادگی کامل بودند، با کفش های کتانی، و استتار شده با لباس بومی منطقه ایلام. ساعت حدودا ۱۰شب بود که به تپه گرگی رسیدیم. مسافت از آنجا تا سنگرهای دشمن که بر روی تپّه هایی که ارتفاع آنها به ۷۰۰ -۸۰۰ متر میرسید کم بود. جای خوبی برای دیدگاه تاکتیکی بود و حسّابی میشد سنگرهای دشمن را که بر روی ارتفاعات بود را دید زد.
شب اوّل تا گرگی رفتیم و برای نماز و غذا و استراحت آنجا ماندیم. علّت جلو نرفتن تیم این بود که، شب از نیمه گذشته بود و زمان برای جلو رفتن و برگشتن نداشتیم. بعد از گرگی به سمت دشمن تمام مسیر صاف بود، ولی موانع برای ما نا آشنا و عبور از شیار فصلی که در اختیار دشمن بود، که در زمستان آب حاصل از بارشهای ارتفاعات از آنجا می گذشت، زمان بر بود. تازه بعد از آن هم چند ردیفی سیم خاردار حلقوی بود که باید آن را هم رد می کردیم. و بعد از آن هم به میدان مینی میرسیدیم که تأسیس آن به زمان طاغوت برمیگشت. پس اگر در روز آنجا به هر دلیلی می ماندیم، هیچ راهی را برای فرار از دید دشمن نداشتیم.
ادامه دارد....
@defar_moghadas
🍂