eitaa logo
حماسه جنوب،خاطرات
5.7هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
73 فایل
سرزمین عشق، جایی جز وادی پر جریان دشت عاشقی نیست بشنویم این قصه‌ی ناگفته‌ی انسانهای نام آشنای غریب را 💥 مجله دفاع مقدس 💥 ------------------ ادمین: @Jahanimoghadam @defae_moghadas2 (کانال‌دوم(شهدا 🔸️انتقال مطالب با لینک بلااشکال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 👇 🔻با وصول اين نامه، امام خمينی (ره) پاسخی به اين شرح مرقوم كردند: 🍃بسمه‌تعالی🍃 برادر عزیزم!‌ از سلامت شما خوشحال و از خداوند تعالی خواستارم به زودی به وطن خود مراجعت نمایید. قلم من قاصر است كه از دلاوری و بزرگواری شما عزیزان قدردانی نمایم. امید است از دعای خیر برای همهء شماها غفلت نكنم. والسلام علیكم. عبد درگاه خدا صحیفه امام . جلد 19 . صفحه 416 @defae_moghadas 🍂
حماسه جنوب،خاطرات
🍃💠🍃💠🍃💠🍃💠🍃💠🍃 خاطرات رزمنده اندیمشکی پرویز پور حسینی ( عملیات کربلای 4) 🔻قسمت نهم بعد از نماز مغر
🍃💠🍃💠🍃💠🍃💠🍃💠 آبراه هجرت خاطرات رزمنده اندیمشکی پرویز پور حسینی ( عملیات کربلای 4 ) 🔻قسمت دهم دسته ما اول گروهان ایستاده بود . فرمانده چگله و معاونش برادر محمد یوسفی هم حضور داشتند . در کنار ساحل اروند شروع به حرکت کردیم . در مسیر حرکت ، عده ای کنار نهر نشسته بودند و دعای توسل می خواندند . مداح آنها با دیدن ما گفت : اینا برادران غواصند ... دارند میرن ... آنها را دعا کنید ! بعد از طی مسافتی به دستور فرمانده ایستادیم . وقتش شده بود . باید وارد آبی می شدیم که هفتاد کیلومتر در ساعت سرعت داشت و به ببر خشمگین معروف بود 😱 وارد آب🏊🏊🏊 شدیم . فین هایمان را پوشیدیم و هر کدام یک قسمت از طناب را گرفتیم . برادر طاهری به ما توصیه کرد خواندن آیه یادمان نرود . هدف در این عملیات تصرف جزیره سهیل در خاک عراق بود . نیروها از چهار معبر باید این خط را می شکستند که توسط گروهان های مشخصی صورت می گرفت : 1⃣ابتدا گروهان نجف از گردان کربلا در بالای جزیره 2⃣بعد گروهان حدید از گردان حمزه 3⃣بعد ما ، یکی از گروهانهای گردان بلال 4⃣و در آخر گروهان غواص گردان عمار در ضمن شکستن خط و حفظ منطقه ؛ ما باید سنگرهای عراقی را هم پاکسازی می کردیم و جزیره را به تصرف در می آوردیم تا نیروهای آبی - خاکی بقیه عملیات را انجام بدهند . 🔴 ادامه دارد ⏪ __/\_______ حماسه جنوب، خاطرات @defae_moghadas 🍃💠🍃💠🍃💠🍃💠🍃💠🍃
🍂 🔻 نوشتم تا بماند روزنوشت های آیت الله جمی امام جمعه فقید آبادان •┈┈••✾•🍃🌺🍃•✾••┈┈• 59/8/12 صدای آمریکا امروز تمام خبرش مرتبط به انتخابات ریاست جمهوری امریکا است که امروز برگزار شده و همچنین در رابطه با مسئله گروگانها. امروز سالروز تبعید امام به ترکیه و همچنین سالروز تصرف لانه جاسوسی توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام و سالروز کشتار دانشجویان عزیز در رژیم منفور پهلوی [است]. دارم خود را آماده می کنم به رادیو رفته و پیامی دهم. به اتفاق برادرم رسول به رادیو رفتم. آنجا اندکی نشسته و یک کوپ چای صرف کردم. سپس به استودیو رفته و پیامی در رابطه با ۱۳ آبان، سالگرد تبعید امام خمینی و همچنین اولین سالگرد عمل انقلابی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام دادم. ساعت نزدیک ۱۲ بود از رادیو آمدیم ستاد هماهنگی فرمانداری. عبدالرسول پایین ایستاد من رفتم بالا سری بزنم. دیدم آقای دکتر شیبانی پای تلفن نشسته و مشغول صحبت است. پهلوی او نشستم. شاید دقیقه ای طول کشید که صدای انفجاری وحشت زا تمام شیشه ها[ی] در و پنجره را خرد کرد. بی اختیار از اتاق بیرون پریدیم، در خیابان فریاد آقای حجازی بلند بود. به سرعت پایین آمدم. خیابان وضع وحشت انگیزی داشت. سطح خیابان مملو از شیشه خوردهای [= خرده هایی] بود که از در و پنجره عمارتهای مجاور ریخته بود. آقای صابری یکی از اعضای فعال جهاد سازندگی را دیدم که ترکش بمب خورده و پشت رل ماشین در حال اغما است. آمدم جنب اتومبیل برادرم رسول. دیدم رسول افتاده، غرق در خون. دل و روده هایش بیرون ریخته. مثل اینکه یک دستش هم قطع شده و در دم جان داده. نگاهی به برادر شهیدم کردم و استرجاعی بر زبان جاری کردم. نوش جانش باد نعمت شهادت. چند دقیقه جسد بی جان و غرقه در خون برادرم در سطح خیابان افتاده بود تا ماشینی آمد و او را به سردخانه انتقال داد. حقیقتی که غیرقابل انکار است اینکه، مرگ برادر آن هم به این وضع، فوق العاده تأثر زاست. آخر این برادر من به طور عادی در خیابان ایستاده کنار ماشینش، ناگهان چنین مورد اصابت خمسه خمسه صدام کافر قرار می گیرد. از برادرم رقت انگیز تر آن پیرزن و پیرمرد و اطفالی هستند که در خانه هایشان خوابیده در حال خواب، خانه های محقرشان از اصابت راکتهای صدام بر سرشان خراب می شود و بعضا اجسادشان زیر آوار می ماند. کانال حماسه جنوب @defae_moghadas 🍂
🍂 🔻 خاطرات شهدا دروغ مصلحتی! آتش سنگین دشمن بچه هارا زمین گیرکرده بود، عبدالقادر بلندشد و در حالی که فریاد میزد تپه آزاد شد به سمت دشمن دوید، نیروهایش با شنیدن این جمله دنبالش دویدند و تپه تصرف شد! بدنش مثل آبکش سوراخ سوراخ شده بود. گفتم این چه کاری بود؟ گفت اگه بچه ها همان جامانده بودن درو میشدن، این جور هم زنده ماندن، هم تپه آزاد شد! هدیه به شهید عبدالقادر سلیمانی صلوات  🔸 کانال حماسه جنوب @defae_moghadas 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 اصطلاحات سنگری 👈 بــرادر مُستحَـب : رزمنــده ای کـه بفهمـی نفهمــی محـاسن داشــت . 👈 بـرادر واجــب : رزمنــده ای کـه محـاسنِ کـامل و بلنــدی داشــت 👈 بـوی چلـوکباب : بـوی شـبِ عملیـات . 👈 تجــدیدی : مجـروح شـدن و بـه شهــادت نـرسیــدن . 👈 پـلاستیک پلـو :  غذایی که به جای ظرف ، داخلِ پلاستیک می ریختن و به خط می فـرستـادن . 👈 موقعیتِ سلطان‌بانو ؛ منزل، خانه، زندگی با خانواده و عیال و فرزندان، 🔸 کانال حماسه جنوب @defae_moghadas 🍂
@defae_moghadas
🔴 دوستان با یه خاطره صوتی با لهجه شیرازی همراه باشید که خیلی با حاله 👌😅
چه زیباست روز خود را با یاد یڪ شهید آغاز ڪنیم بہ یادشان باشیم و بہ یقین بہ یادمان خواهند بود. پرچمت بر بام دلم افراشتہ باد اے شهید✋ سلام صبحتون بخیر و شهدایی
؛💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 ؛🍃🌺🍂 ؛🌿🍂 ؛🌸 زمــان چــه زود مــیــگــذرد، هنــوز هم در مــیــان رمــل ها ، لــابــلــاے نــیــزارها و تــپــه هاے ایــن ســرزمــیــن، اگــر بــه مــشــام دل بــجــویــے، عــطــر خــاطــرات بــهتــریــن فــرزنــدان آدم را مــیــتــوان اســتــشــمــام ڪــرد. خاطراتی که هر کدام دفتریست راهگشا برای آینده ای بهتر 🌸 @defae_moghadas 🌾🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍂 🔻 یادش بخیر..... یادش بخیر جنگ و روزهای سختش... هر روز صبح ساعت های 4.30 صبح صدای بلندگو های 📡📡بوقی چادر تبلیغات با نوای قرآن شروع صبحی دوباره را به ما نوید می داد. ✳️ آروم آروم بلند می شدیم. به طرف تانکرهای 🚛 آب کنار چادرها حرکت می کردم. نگاهی به اطراف اردوگاه می انداختم. یادمه بچه ها اسم اردوگاه پشت پادگان کرخه رو حصیر آباد گذاشته بودند😅. چراغ های نفتی چادر ها یکی یکی پر نور تر می شد. ✳️در هر کدوم از چادرها 🎪 یکی خارج می شد. همین موقع ها بود که ابراهیم سمیع تو میکروفونی که به دستش بود داد می زد عجلو باالصلاه🙏....برادران. ..مهیا شوید برای نماز جماعت. ✳️ وقتی وارد چادر🎪 نمازخونه می شدم نور ضعیف و گوشه های تاریک نماز خونه رد پای بچه های نماز شب خوان گردان رو می دیدی که هنوز در سجده بودند و شونه هاشون مثل بید می لرزید....الهی العفو اونا آهنگ خاصی رو برای ما بوجود می اورد..... کاش یک بار دیگه صفای اون روزا تکرار می شد....... 😔یادش بخیر.... 🎤علی کوهگرد حماسه جنوب @defae_moghadas 🍂