🍂🍂
🔻ملاصالح قاری 2⃣7⃣
👈 بخش سوم: مترجم صدام
مأموران من را کشان کشان به اتاق رئیس زندان بردند. به شدت عصبانی بود و چوب دستی اش را در مشتش می فشرد. با چشمان از حدقه بیرون زده، با چوبش چنان ضربه ای به من زد که سوزشش تمام وجودم را گرفت و همه روزهای شکنجه و درد را دوباره جلوی چشمانم زنده کرد. فریاد میزد:
- اخير طلعت خیانتک!؟ (بالاخره خیانتت برایمان رو شد)
قلبم فروریخت, سرم گیج رفت. دهانم از تعجب باز مانده بود. نفسم تند میزد:
- سیدی! گلی، انا شمسوي؟ (قربان! بگو من چه کار کرده ام؟)
چشمانش مثل دو کاسه خون شده بود. فریاد زد:
- باز هم می گویی چه شده؟! چکار کرده ای؟! رو به سرباز کرد و گفت:
- روح جيبه!؟ (برو او را بیاور)
سکوت کرده بودم و از شدت ترس و ناراحتی می لرزیدم و جای ضربه چوب خیزرانش را می ساییدم و قلبم به شدت می تپید. چشمم به در بود که ناگهان با دیدن آن سرباز خائن، نزدیک بود قلبم بایستد. با عجز نالیدم: دخیلک یا ربی!
او داخل آمد و سلامی نظامی داد. صدای ضبط شده من را برای مأموران بعثی ورئيس استخبارات پخش کرد. دنیا دور سرم چرخید. زبانم بند آمده بود. دیگر نمی توانستم از خودم دفاعی کنم. روی زمین نشستم و سر به زیر انداختم. اعدامم را حتمی می دیدم و دیگر نای ایستادن هم نداشتم. خودم را به خدا سپردم. با فریادی که ابووقاص کشید، مأموران به طرفم یورش آوردند و بعد از ساعت ها کتک کاری از جا بلندم کردند و به سلول انفرادی بردند. در سلول تاریک به رویم بسته شد. انگار با بسته شدن در، تمام امید و آرزوهایم پر کشید.
غمگین و ناراحت درون سلول تاریک سرم را بر زانو گذاشته بودم و باخدا نجوا می کردم. متحیر از فریبی بودم که آن خائن خودفروخته به من زده بود. باورم نمیشد آن ملعون جاسوس استخبارات قاطی اسرا آمده بود تا من را لو دهد. خدایا! حالا که دستم رو شده با من چکار میکنند؟!
پیگیر باشید در
در پیام رسان ایتا👇
@defae_moghadas
🍂
#بسم_رب_الشهدا
شهید احمد ظریفیان
محل تولد : ابادان
تاریخ تولد : ۱۳۳۶/۸/۱۰
تاریخ شهادت : ۱۳۵۹
محل شهادت : جاده ابادان _ماهشهر
نحوه شهادت : مفقودالاثر
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
#زندگی_نامه 👇
👈حجت الاسلام احمد ظریفیان اولین روحانی جاوید الاثر در دوران دفاع مقدس است. او در دهمین روز آبان سال ۱۳۳۶ هجری شمسی، در شهر آبادان دیده به جهان گشود.
از اوان طفولیت، استعداد بسیار، توجه فوق العاده و روحیات شگرف معنوی، «احمد» را از دیگران متمایز می کرد.وی تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در زادگاه خویش با موفقیت به اتمام رساند. در سفری که در سال ۱۳۵۴ برای زیارت و به همراه خانواده به شهر مقدس قم کرد، فضای معنوی زندگی طلاب علوم دینی او را مجذوب و شیفتۀ خود ساخت.
چنانچه پس از بازگشت از قم، خود را مهیا ساخت و جهت کسب معارف اسلامی و تحصیل علوم اهل بیت (ع) راهی این شهر مقدس و مدرسۀ علمیۀ قدیریه شد.
@defa_moghadas
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
ادامه 👇
👈در حوزۀ قم از وجود اساتید بزرگوار فقه و اصول و تفسیر بهره مند شد. در نخستین ایام سال ۱۳۵۶،«احمد» به سنت حسنۀ ازدواج روی آورد که ثمرۀ این پیوند مبارک فرزندی است به نام محمد حسین که به یادگار مانده است.
با اوج گیری نهضت اسلامی، فعالیت های این روحانی مجاهد نیز وارد مرحلۀ جدیدتری گردید. از انتقال اعلامیه های امام راحل به شهرهای مختلف به ویژه شهر آبادان تا تشکیل هسته های مبارزه علیه رژِم منحوس پهلوی و هدایت و ارشاد عموم مردم به خصوص جوانان ، همه و همه تنها بخشی از مجاهدت های آشکار اوست.
بی شک نقش تاثیر گذار و حساس وی در خروش دیگر بارۀ ملت علیه رژِم و حماسه آفرینی در فاجعه سینما رکس آبادان از تارک بلند تاریخ سترگ انقلاب اسلامی محو نخواهد شد.
@defa_moghadas
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
ادامه👇
👈آنگاه که انقلاب اسلامی ایران به ثمر رسید و ایمان و وحدت کلمۀ امت در سایۀ رهبری خردمندانه امام دست اجانب را از مرزو بوم کوتاه کرد، دشمن با تحریک کومله ها در رودبار و سیاهکل و با طراحی عائله کردستان به توطئه ای شوم دست زد. آنجا بود که این عارف مجاهد برای مبارزه و خنثی سازی مکر دشمن وارد عرصۀ مبارزۀ نظامی و سیاسی شد.
تنها پس از گذشت کمتر از بیست ماه از پیروزی انقلاب بود که دشمن بعثی با حمایت استکبار جهانی به ایران اسلامی حمله کرد و او تکلیف شرعی و وظیفۀ انقلابی خویش را با حضور در جبهه های نبرد و دفاع از کیان اسلام و نظام اسلامی دید و سرانجام در چهلمین روز جنگ تحمیلی آنگاه که برای دومین بار عازم جبهۀ جنوب بود، در جادۀ آبادان- ماهشهر و در روز ولادتش در ۲۳ سالگی ناپدید شد.
#برای شادی روح امام شهدا و شهدای گرانقدر صلوات 🌸
@defa_moghadas
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🔻امام خمینی (ره) :
#مهران را هم #خدا آزاد ڪرد
#دهم_تیرماه
سالروز آزادسازی مهران
عملیات ڪربلای یڪ ۱۳٦۵
با رمز یاابوالفضل العباس (؏)
@defa_moghadas