eitaa logo
حماسه جنوب،خاطرات
5.7هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
72 فایل
سرزمین عشق، جایی جز وادی پر جریان دشت عاشقی نیست بشنویم این قصه‌ی ناگفته‌ی انسانهای نام آشنای غریب را 💥 مجله دفاع مقدس 💥 ------------------ ادمین: @Jahanimoghadam @defae_moghadas2 (کانال‌دوم(شهدا 🔸️انتقال مطالب با لینک بلااشکال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
باز به شب جمعه دیگری رسیدیم و سفره باز الهی نمیدونم چرا شبهای جمعه حال دیگری دارد. حال و هوایی که بارها و بارها تجربه شده ست و باز درکش برایمان نامفهوم است.
لحظاتی قاتی با آرامش، کمی معنویت، مقداری دلتنگی و نمی بغض وا نرفته که سالهاست جمع شده و باز نمی شود.
گاهی خودم را به دست گذشته می سپارم و ذهنم را متمرکز سالهای نچندان دور می کنم تا چیزی را به یاد بیاورم.
شب های جمعه...... شب های😢 جمعه.....شب های جمعه...... دعاهای کمیل و هق هق بچه ها و....سجده های طولانی و..... قایم شدن در پناه کلاه اورکت ها و چفیه ها و....تاریکی بیابان جبهه و گوم گوم خمپاره ها
حسینه شهر اهواز و......نوای محزون حاج صادق و....خیابان های خلوت و.....ایست و بازرسی های پایگاه های بسیج و.... باز گوم گوم خمپاره ها
فراغ بال فردا و....جمع بچه ها و.... شوخی و سر و صدای دوستانه ای که فقط صدایشان در اعماق ذهنمان جا خوش کرده و...... عکس های یادگاری جبهه.
یادش بخیر آن ایام برای عملیات دیگری آماده می شدیم. به ابتکار فرمانده هان، خیمه ها را دایره ای یا به قول خودشان عاشورایی چیده بودیم و روی هر کدام بیرقی قرار دادیم
وسط محوطه همیشه از آن شهدا بود، اولین کارمان بعد از علم کردن چادرها، ساختن قبور شهدایمان بود و روی هر کدام پرچمی..... نمی خواستیم حتی لحظه ای از آنها غافل شویم و فراموششان کنیم.
آنها باید پیش چشمانمان می بودند تا راه را فراموش نکنیم و حاصل خونشان را مصادره نکنیم.
شب ها گرد آنها فانوس روشن می کردیم و سینه می زدیم و نامشان را در نوحه ها می خواندیم و این کارا چقدر صفا داشت و بقول امروزی ها چه حالی می داد 😭