✍ یاد شرهانی انداختیم چه روزهای خوشی! چقدر لذت بخش بود زمانی که با موتور می آمدم تا ببینم کمبود مخابراتی یا فرکانسهای جدید را می دادم. تپه ای بود که دشمن آنرا در تیررس داشت چقدر لذت می بردم زمانی که گلوله های تیربار دشمن شروع به نواختن میکرد و من رد میشدم. خوشم می آمد و این را یک پیروزی میدانستم که تیر دشمن مانع تردد ما نمیشود و به ما هم اصابت نمیکرد. البته غافل نشویم که نگه دارنده ما کس دیگر بود و از معجزه های الهی جا دارد یادی بکنیم. از تمام شهدای شرهانی و یاد برادرم عبدالصاحب نیکزاد که در منطقه شرهانی با او آشنا شدم. با امید نیکزاد عقد برادری خوانده بودم که او از من سبقت گرفت و عروس شهادت را در آغوش گرفت. روحش شاد و با شهدای کربلا محشور گردد.

کانال شرهانی، تپه 175 شهــــ🌹ــــدا بامعرفتند. پا که در مقتلشان گذاشتی قسمشان بده به رفاقتشان و یقین کن حاضرند باز هم جان بدهند از شهدا بخواه تا دستت را بگیرند @defae_moghadas

🔻۱۶ مرداد ۱۳۶۴ ▫️سالروز عملیات قدس ۵، با رمز مبارک "یا علی ابن ابی طالب (ع)" در جبهه جنوبی ( هورالهویزه ) گرامی باد... 🚩نثار شهدای والامقام این عملیات #صلوات

‍ 🍂 🔻 روح احمد زمستان سال ۱۳۶۴ بود. هوس دیدن دوستانم در گردان جعفر طیار به سرم زده بود. زحمت راه را به تن خریدم و به راه افتادم. یک به یک آشناها را پیدا کردم و ساعتی انرژی گرفتم و قصد برگشت کردم. محمدرضا حقیقی (شهیدی که موقع دفن لبخند زد) گفت من تا درب پادگان می رسانمت. هنگام برگشتن به یکی از بچه ها گفتم عکسی به یادگار از ما بگیرد. وقتی عکس را ظاهر کردم صحنه جالبی اتفاق افتاده بود. سایه ای از عکس احمد هویزی در عکس ما و روی هم افتاده بود. گویی کسی با فتوشاپ های امروزی عکس را درست کرده. وقتی بچه های مسجد عکس را دیدند تا مدت ها می گفتن این روح احمد هویزی است؟ خداوند رحمت کند احمد هویزی را، ایشان دو ماه بعد در عملیات والفجر ۸ بهمراه شهید حقیقی در منطقه فاو به درجه رفیع شهادت رسید. ( روحش شاد ). بهرام یار احمدی @defae_moghadas 🍂

@defae_moghadas

🍂🍂 🔻 #گمشده_هور 6⃣3⃣ ❣ سردار حاج علی هاشمی بالأخره جزيره آرام شد.... نیروهای خسته به عقب برگشته اند. دوباره ما مانده ایم و بچه های نصرت که حالا دیگر خیلی اسرار آمیز نیستند و بومی های منطقه. در جلسه ای که با فرماندهی کل برگزار شد قرار شد که مسئولیت حفظ جزایر را قرارگاه نصرت بر عهده بگیرد ولی در عین حال به کار شناسایی های برون مرزی هم ادامه بدهد. تمام چیزها مثل قبل بود ولی حفظ جزایر مسئولیت سنگینی است که روی دوشم گذاشته اند. این منطقه بچه های زیادی را از ما گرفته و خون بهای آنها حفظ مجنون است، حدود ۱۰۰ تا 150 حلقه چاه نفت در جزیره هست که از هر جهت برای ما اهمیت دارد، مقر قرارگاه را به موقعیت شهید بهشتی منتقل کرده ایم. برادران ارتش هم در اینجا پایگاه دارند. قرار شده است تا مدتی یک ستاد مشترک بین لشکر ۹۲ ارتش و سپاه در اینجا زده شود. سرهنگ رامین، فرماندهی ارتش، مرد بسیار منضبط و منظمی است. اصول نظامی را خوب می داند و پای بند آموزش های کلاسیک است، ولی ما سپاهی ها خیلی درگیر این چیزها نیستیم اما لازم است در این مدت که با برادران ارتش در اینجا مستقر هستیم، به اصول آنها احترام بگذارند تا مشکلی پیش نیاید. طبیعی است که خیلی کار ما را قبول ندارند. در اولین جلسه با فرماندهان ارتش کاملاً آشنا شده ام. الآن در ستاد مشترک جلسه ی دوم در حال برگزاری است. حبیب که از نیروهای ستادی نصرت است را صدا میکنم. - حبيب، لباس های تمیز و مرتب و اتو کشیده ات رو بپوش میخوایم بریم جلسه - كجا على؟ - با فرماندهان لشکر ۹۲ جلسه داریم. آماده شو بیا - من نمیتونم على، آنها خیلی منضبط و مقرراتی اند. می ترسم بیام کارها خراب شه - تو کاریت نباشه. می آیی و قراره نماینده ما در ستاد مشترک بشی. پس سعی کن اعتماد به نفس داشته باشی و آبروی ما رو حفظ کنی. خودم مرتب کن، اگه میشد یک آرایشگاهی هم میرفتی بد نبود. - مگه چه خبره؟ جلسه است دیگه خواستگاری که نمیریم. - نه تو نمیدونی وقتی میری پیش ارتشی ها باید درست و حسابی تحویلشون بگیری همراه باشید با کانال حماسه جنوب @defae_moghadas http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂 🍂

#گردان_کربلا سال 63، پشت پادگان کرخه، چادر تسلیحات از راست، آزادی، سیروس حیدری، صالح شوشتری، اسدی، شهید صادق نوری، رضا شامیر، سید مجید شاه حسینی، شهید عبدالرحمن سلیمان پور، مقدم @defae_moghadas

🍂🍂 🔴 نواهای ماندگار 👈 حاج صادق آهنگران 👉 ❣ نوحه‌خوانی جنگ 💠 پاسداران رزمنده قهرمان کانال حماسه جنوب 👇 @defae_moghadas 🍂

السلام ای خاكريز جبهه‌ها نام سبز تو عزيز سینه ها السلام ای آتش خمپاره‌ها السلام ای جسم پاره پاره‌ها السلام ای عشق‌بازان صبور السلام ای خاك گرم بدر و هور... @defae_moghadas 🍂

🔴 سلام و عرض ارادت و خیر مقدم خدمت دوستان جدید گاهی با عکسهایی از بچه‌های جنگ برخورد می کنیم که نکته خاصی دارن و اونها رو از بقیه متمایز می کنه. در "یک عکس، یک خاطره" امروز، عکسی رو می بینید که میشه اسمش رو گذاشت "دسته ملی" و اگه بخوایم امروزی تر اسم گذاری کنیم باید بگیم "نمایندگان واقعی ملت" خاطره صوتی برادر فرامرزی رو از این عکس گوش کنید تا بهتر متوجه منظورم بشید. 👇👇