eitaa logo
حماسه جنوب،خاطرات
5.6هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
72 فایل
سرزمین عشق، جایی جز وادی پر جریان دشت عاشقی نیست بشنویم این قصه‌ی ناگفته‌ی انسانهای نام آشنای غریب را 💥 مجله دفاع مقدس 💥 ------------------ ادمین: @Jahanimoghadam @defae_moghadas2 (کانال‌دوم(شهدا 🔸️انتقال مطالب با لینک بلااشکال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 یادش بخیر از آموزش هایی که به بچه های گردان می دادند یکی این بود که طرز راه 🚶🚶رفتن همدیگر را به خاطر بسپاریم تا در شب تاریک از روی نحوه راه رفتن افراد آنها را بشناسیم.😳 مثلا می گفتند سهیل ملک زاده چطوری راه میرود؟ و سید باقر (بمب روحیه) عملا نحوه راه رفتن او را نمایش می داد 😂😂😂😂 و مقداری هم اغراق آمیز و کمی هم با گردش کمر و... و چقدر مضحک و خنده دار..... دیگر با قهقهه های بچه‌ها کلاس قابل جمع کردن نبود. سروش قشونی حماسه جنوب @defae_moghadas 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 "لبخند آخر" در مرحله اول کربلای 5 بودیم و شدت حملات دشمن. با هزار دردسر جان پناهی کنده بودیم و با زحمت به صورت چمباتمه نشسته بودیم. سید باقر هم از راه رسید و با قلدری خودش را در آن سوراخ جا داد و نفس ما بند آورد. پتویی داشتیم که هم برای گرم شدن و هم جلو گیری از ریزش خاکریز بر سر و رویمان کشیده بودیم. ولی شدت انفجار خمپاره ها و رگبار تیربار و تیرهای مستقیم مجال خواب را از همه ما گرفته بود. حس ما حس فرود آمدن عمود آهنینی بود که هر از گاهی بر سرمان فرود می آمد. در همین گیر و دار رزمنده ای بالای جان پناه ما آمد و آرپی جی پشت آرپی جی به سمت دشمن شلیک می کرد و خاک و آتش عقبه را نصیب ما می کرد. به او گفتم که دوبار از یک سنگر شلیک نکن که تو را شناسایی نکنند ولی او کار خود را می کرد و توجهی به ما نداشت. ما آرام به زیر پتو خزیدیم و ........ صدای انفجار شدیدی پشت خاکریزی که بودیم ما را تکاند و دود و خاک و باروت را به ما چشاند. تا چشم باز کردم متوجه آن رزمنده شدم که از خاکریز به سمت ما سُر می خورد و پایین می آمد. صورتش در مقابل من قرار گرفته بود. نگاهی به چهره اش انداختم. هنوز زنده بود و تا چشمش در چشمم قفل شد، مهربانانه لبخندی زد و چشم هایش را برای همیشه بست. و سالهاست که شیفته همان لبخند ملیح و خدایی آخرش هستم. حسن اسدپور 🔸 کانال حماسه جنوب @defae_moghadas 🍂
@defae_moghadas
🍂 🔻 روزهای پر تلاطم سوسنگرد سپاه پاسداران خوزستان در گزارش خود، وضعیت سوسنگرد را این چنین توصیف می کند: 🔻 «از روز هفتم مهر فعالیت دشمن در محور سوسنگرد افزایش یافت و اجرای آتش سنگین روی شهر شروع شد به طوری که بسیاری از تاسیسات و ساختمانها اعم از نظامی و اقتصادی ویران شد. اسلحه های موجود بین مردم پخش شده است. هنگام عصر، شهر به محاصره نیروهای عراقی در آمده و تلاش دشمن ساخت پل روی رودخانه کرخه است.» 🔻 عراقی ها موفق شدند با اجرای آتش سنگین روی شهر و اطراف آن، با نصب پل بر روی رودخانه کرخه وارد سوسنگرد شوند و با ۱۰ کیلومتر پیشروی تانک های خود را مستقر کنند. 🔻 نیروهای خودی با عجله سنگرهایی برای مقاومت تدارک دیدند مسلم بود که حرکت دشمن تداوم خواهد یافت. در این میان تعدادی از رزمندگان که سنگین ترین سلاح أنان آر. پی جی ۷ بود، تصمیم گرفتند علیه دشمن عملیات کنند. این حمله که بعدها به شبیخون اول با عملیات غیور اصلی موسوم شده با آن که از نظم مناسبی برخوردار نبود، موجب وحشت عراقی ها شد و آنان را وادار به عقب نشینی کرد. @defae_moghadas 🍂
@defae_moghadas
🔻نیروهای بعثی همیشه سعی داشتند از نظر تاکتیک دنبال دو هدف باشند الف - بستن راه های مواصلاتی ما و غلبه بر آنها ب - دست یافتن به نقاط مرتفع، قبل از رسیدن فصل باران 🔻 نکته مهم این که محور حمیدیه - سوسنگرد - بستان از هر دو خصوصیت برخوردار بود. زیرا اولا در صورت محاصره اهواز، این جاده میتوانست بهترین مسیر تدارک رسانی باشد. ثانیا طبق مطالعاتی که در ۶۰ سال گذشته انجام شده بود مشخص شد که این محور در طول شش دهه زیر آب نرفته است. لذا عراق علاقمند بود به سوسنگرد دست یابد و سپس حمیدیه را به اشغال خود در آورد که اگر به این اهداف برسد بیرون راندن دشمن بسیار مشکل خواهد بود @defae_moghadas 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
غریب را 👈 خاطرات 👈.....خنده ها 👈.........گریه ها 👈.......توسل ها 👈......تهجدها 👈... شهادتها اگر دل تنگ بچه های جنگی،. بسم الله 👇 http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂