هدایت شده از حماسه جنوب،شهدا🚩
🍃◾🍃
سلام بر آن کسى که
فرشتگانِ آسمان
بر او گریستند
سلام برآن کسى که
خاندانش پاک ومطهّرند
سلام بر پیشواى دین
سلام بر امام حسین(ع)
سلام صبحتون کربلایی
#عاشورا_برشما_تسلیت_باد
#محرم_در_جبهه
محرم سال ۱۳٦۲
مراسم متفاوت عزاداری
شاه حسین گویان (شاخسی)
رزمندگان لشکر عاشورا در جبهه
شهیدان محمود دولتی و احد مقیمی
در تصویر دیده میشوند
تانکر آب رسیده بود
نمی تونست
بیاد توی تنگه
پشت یه تپه
وایساده بود
بیست و پنج شش متریمون
گفتمـ ؛ اخوی پاشو،
تو رو خدا پاشو دیگه
آب رسیده ، اوناهاش
پشت اون تپه ست،
ببینش!
چند متر بیای
میرسی به آب
مگه نمیگفتی
آب میخوای؟
پاشو دیگه...
گریه امـ گرفته بود...
از حال رفته بود
هر چه صداش میکردمـ
جوابمـ رو نمی داد
🌷 شهید شده بود
💦 از تشنگی ...‼️
هدایت شده از حماسه جنوب،شهدا🚩
در این پنجشنبه دلگیر روز عاشورا
به یاد شهدای دشت کربلا ...
و باز خاطرات
باز اشک و حسرت
باز بی قراری
باز جای خالی، مسافران بهشتی
🌷هدیه به روح پاک شهدا صلوات
🍂
🔻 بهانه عفو
بـا یـاد صبـح یـازدهم، صبح بی حسین
هر روز صبح، شام غریبان زینب است
هرکس که پا نهد به عـزا خانۀ حسین
بر او کرم کنید که مهمان زینب است
سرهای نوک نیزه همه دستههای گل
تنهای پاره پاره،گلستـان زینب است
آن نیزهای که خصم به قلب حسین زد
زخمش هنوز بردل سوزان زینب است
بـا یـاد صبـح یـازدهم، صبح بی حسین
هر روز صبح، شام غریبان زینب است
وقتی که گفت با سپه کوفه «اُسکُتوا»
دیـدنـد کـائنات بـه فـرمان زینب است
وقتی رقیــه را بـــه ره شــام میزدنـد
دیـدم حسیـن، دست بـه دامان زینب است
یـاللعجب مگــر کـه قیـامت بـه پا شده
بـر نیـزه آفتـاب درخشــان زینب است
مـه بـــر فــراز چــرخ چـراغ خــرابــههــا
خورشید نوک نیزه ثناخوان زینب است
روز جــزا بـهـــانــۀ مـــا از بـــرای عـفــو
خون حسین و دیدۀ گریان زینب است
@defae_moghadas
🍂
🍂
🔻 از سفر برگشتگان
🍂 بعد از اتمام عملیات والفجر مقدماتی وارد جنگل امقر شدیم و هر کس گوشه ای رفت و از خستگی خوابش برد. آن شب را گذراندیم. بعضی رسیده بودند و از بعضی دیگر خبری نبود و جای خالی آنها خیلی احساس می شد. صبح همه را به خط کردند. دسته ما از سی و چند نفر، شده بود ده نفر. 😭😭 ، انفجاری کنار دسته ما اتفاق افتاده و بسیاری از بچه ها را بهشتی کرده بود. 😭😭 شهید مجدزاده، شهید غلامرضا یزدانی، شهید خوانساری و....
🍂 چند روزی آنجا بودیم ولی چه بودنی!
😔 شب حرکت به سمت اهواز رسیده بود. وسایل را جمع کردیم که برگردیم. بغض سنگینی در گلوها جمع شده بود. نمیدانم کسی می تواند این حس را در خودش ایجاد کند که بی رفیق برگشتن یعنی چی؟ 😭😭😭😭
(زینب جان فدای آنهمه سختی تو وقت برگشتن 😭)
🍂 بالای وسایل توی کمپرسی نشستیم و موقع حرکت یکی از بچهها نوحه ی، ای از سفر برگشتگان کو شهیدان ما.... که قبلا حاج صادق خوانده بود را شروع کرد به خواندن .هق هق بچه ها بالا گرفت . 😭 تاریکی آن شب، آنهم مظلومانه عقب کمپرسی، با وضعیتی خسته، چقدر مزید بر علت شده بود. گریه که نه... زجه میزدند و اشک می ریختند و با این وضعیت ماموریت به پایان رسيد.😭.
(امان از دل زینب و آنهمه سختی😭)
جهانی مقدم
گردان کربلا ل7
@defae_moghadas
🍂
همان نوحه حاج صادق آهنگران 👇