ارباب خوبم سلام
روزی دیگراست
و عطر کــــربلا
عجب شش گوشه نابت
بوسیدن دارد آقا..!
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یااَباعَبْدِاللهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَه
@defae_moghadas
🍂
🍂
🔻 طنز جبهه
🔅 روبوسی
روبوسی شب عملیات، و خداحافظی آن، طبیعتاً باید با سایر جداییها تفاوت میداشت.
کسی چه میدانست، شاید آن لحظه، همهی دنیا و عمر باقیماندهی خودش یا دوست عزیزش بود و از آن پس واقعاً دیدارها به قیامت میافتاد.
چیزی بیش از بوسیدن، بوییدن و حس کردن بود. به هم پناه میبردند.
بعضیها برای اینکه اینجو را به هم بزنند و ستون را حرکت بدهند، میگفتند: «پیشانی، برادران فقط پیشانی را ببوسید، بقیه حقالنسا است، حوریها را بیش از این منتظر نگذارید»😂
@defae_moghadas
🍂
🔴 سلام، یه مطلبی دیدم تو گروه بچه های جنگ که گفتم شما هم ببینید و دشمن رو یکم درک کنید. 😄 آخه اونا هم دل دارن بهرحال
👇
👇
👇
👈 دلار که سقوط آزاد کرد
👈 سکه ۱/۵میلیون افت کرد
👈 خودرو ارزون شد
👈 کویت هم زد تو دهن عربستان
👈 قیمت نفت هم رفت بالا
👈 تروریستای کومله رو سپاه با موشک زد
👈 قالیشویی هم که نتانیاهو رو رسوا کرد
👈 دادگاه مفسدین اقتصادی داره برگزار میشه
👈 حاج قاسم و بچه ها هم که رسیدن سر مرز اسراییل بلندی جولان
👈 مواضع تروریستا رو سپاه با موشک زد
👈 پهپاد بچه های یمن فرودگاه دبی رو بمبارون کرد
👈 امام خامنه ای هم که قراره پنجشنبه همین هفته با ۱۰۰هزارنفر از بسیجیان در ورزشگاه آزادی دیدار کنه
👈 طرح اغتشاشات جواب نداد و شکست خورد
👈 ۳۲محموله سلاح و مهمات در شرق کشور هم که کشف شد
👈 با هوشیاری رانندگان اعتصاب هم که رفع شد
👈 سربازان فداکار هم که تو اهواز سنگ تمام گذاشتن
👈 اربعین هم که نزدیکه و ان شاءالله بهتر از پارسال
👈 ان شاءالله ظهور هم نزدیکه
👈 محرم هم که هست امام فرمودن: هرچه داریم از محرم و صفر است
🔻 حالا شما خودتو بذار جای یه ضد انقلاب اشرافی غریزده......، از درون متلاشی نمیشی؟ فشار بهت نمیاد؟ 🇮🇷
🍂👋
🍂
🔴 نواهای ماندگار
💢 حاج صادق آهنگران
┄┅═══✼🌸✼═══┅┄
🔰 سرود فوق العاده
⏪ تخریب چی برگرد
تو صاف بودی ساده جنگیدی
اما جواب آینه ها سنگه
از وقتی که رفتی خوب فهمیدیم
سنگر عوض می شه ولی جنگه
┄┅═══✼🌸✼═══┅┄
🔻 شعر: قاسم صرافان
🔻آهنگ و تنظیم: مهدی زنگنه
🔻 زمان اجرا: 1394
🔻 حجم: 758kb
🔻 مدت آهنگ: 3:12 دقیقه
تقدیم به شما
┄┅═══✼🌸✼═══┅┄
در کانال حماسه جنوب
@defae_moghadas
🍂
🍂
🔻 من با تو هستم 5⃣1⃣
خاطرات همسر سردار شهید
سید جمشید صفویان
ولیعهد خمینی!
دو، سه ماهی از ازدواجمان می گذشت که رفت و آمدش به جبهه بیشتر شد، معلوم بود قرار است عملیاتی انجام شود. بهمن ماه ۶۲ بود که خداحافظی کرد و رفت. نزدیک عملیات بود و نمی توانست بر گردد. با رفتنش، احساس بی کسی عجیبی به من دست داد. گویی که با رفتنش تمام دنیا را با خودش می برد. از وقتی که باردار شده بودم وابستگی ام به او بیشتر شده بود.
با اینکه خانواده ی خودم و شوهرم، همه دور و برم بودند؛ اما احساس می کردم با رفتن سید جمشید، انگار همه ی فک و فامیلم و همه ی دنیا را از من گرفته اند و در این دنیا هیچ کس را ندارم! تمام دنیا روی قلبم سنگینی می کرد. دیگر خانه را هم جارو نمی کردم... او که رفت تا دو روز غذا نخوردم. وقتی شنیدم که در آب سرد شنا می کنند، من هم دیگر بخاری اتاق را روشن نکردم.
بالاخره عملیات شروع شد. عملیات خیبر بود. با شنیدن مارش عملیات تپش قلب پیدا کردم. هرلحظه منتظر صدای زنگ با صدای ماشینی بودم که بیاید دم در و خدای نکرده به ما خبری بدهد.
این بار سفرش خیلی طولانی شده بود. بعضی وقت ها که دلم می گرفت، می رفتم کنار باغچه ی حیاط می نشستم و فکر می کردم و غصه میخوردم. به یاد یکی از دوستانم افتادم که طلبه بود. او بایک معلم ازدواج کرده بود و در قم زندگی می کردند. می گفتم خوش به حالش؛ الآن با خیال راحت در کنار شوهرش زندگی می کند. نه دلتنگی شوهرش را دارد و نه خبری از موشک و بمباران است. من هم با کسی ازدواج کرده ام که هیچ وقت خانه نیست و باید این همه سختی بکشم.
دو روز مانده بود به عید ولی خبری از سید جمشید نبود. این اولین عید بعد از ازدواجمان بود. خانواده ام هم منتظر بودند تا سید جمشید از جبهه برگردد و طبق رسم و رسوم، اولین عیدی را بیاورند. خیلی چشم انتظار بودم که بیاید ولی با پیام امام مبنی بر اینکه به خاطر عيد جبهه ها را خالی نکنید، دیگر از آمدنش ناامید شدم. روز عید در خانه ی سید جمشید بودم. من و پدر و مادرش و یکی از برادرهایش پای تلویزیون، منتظر تحویل سال نو بودیم. ساعت حدود دو بعدازظهر بود که سال تحویل شد. عید را به همدیگر تبریک گفتیم. طبق معمول، تلویزیون ابتدا سخنرانی و پیام امام و بعد هم پیام رئیس جمهور ورئيس مجلس را پخش کرد. بعد از تمام شدن پیام ها، این جمله آمد: تبریک یک رزمنده به ملت ایران... من بلافاصله گفتم: «چقدر خوب میشد اگه اون رزمنده، سید جمشید باشه..."
برادر شوهرم خندید و گفت: «الآن هر کی پای تلویزیونه می گه خوبه بچه ی من یا شوهر من باشه.»
تا این حرف را زد دیدیم تصویر سید جمشید روی صفحه ی تلویزیون ظاهر شد. سوار یک جیپ بود و می خواست پیام نوروزی بدهد.
همراه باشید با قسمت بعد 👋
@defae_moghadas
🍂
هدایت شده از حماسه جنوب،شهدا🚩
ahvazi:
#فردااستادیومآزادی
#دیداربارهبرانقلاب ♥️
مآهَمہ سربـآز توإیم
ائ همہ ئ جان و تن
هم بہ فداےِ تو و هم
جــان بہ فداےِ وطن 🍃😍
#اجتماعدشمنشکن 👊