eitaa logo
دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
12هزار دنبال‌کننده
703 عکس
123 ویدیو
5 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال اشعار آیینی حسینیه: 👉 @hosseinieh_net با کمالِ احترام، تبادل و تبلیغ نداریم🙏🌹 کانال ما در تلگرام: 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://t.me/dobeity_robaey
مشاهده در ایتا
دانلود
ابری شد و با ناله‌ی جانکاه گریست با مهر به نوحه بود و با ماه گریست چل سال بیاد خاطرات پدرش با آه نفس کشید و با آه گریست@dobeity_robaey
چه جوری خاطره‌هام یادم بره سنگای به روی بام یادم بره سی سالِ دیگم اگه گریه کنم محاله بازارِ شام یادم بره :: خرابه برامون آشیونه بود ماجرای غربتِ زمونه بود حرفی از گرسنگی نمی‌زنم توی "شام" شامِ ما تازیونه بود :: آتیشِ قلبِ کباب، حرمله بود باعث رنج و عذاب حرمله بود توی راه، رباب به آب لب نمی‌زد مأمورِ تقسیمِ آب حرمله بود :: کسی می‌شه ببینه و جون نده؟ آه و ناله شو به آسمون نده؟ می‌دیدم ربابو گِریه‌ام می‌گرفت دستاشو بسته بودن تکون نده :: سنگِ غم شکسته بال و پرم و تا دیدم آتیش و اهلِ حرم و روزی صدبار می‌میرم زنده می‌شم که گذاشتم توی خاک خواهرم و ✍ @dobeity_robaey
بیاور با خودت نور خدا را تجلی‌های مصباح الهدی را به پا کن کربلایی در دل ما تو که تا شام بردی کربلا را ✍ @dobeity_robaey
همینکه آب می‌دید گریه می‌کرد یه طفلو خواب می‌دید گریه می‌کرد میون کوچه بازار مدینه اگه قصاب می‌دید گریه می‌کرد@dobeity_robaey
شبِ شادی، شبِ غم گریه می‌کرد به اندوهی دمادم گریه می‌کرد کتاب عمر او تقویم روضه است محرم تا محرم گریه می‌کرد@dobeity_robaey
از داغ غمش زجر کشیدید شما هی روضه شنیدید و چکیدید شما... پس وای به حال چشم‌هایم، ای وای من دیده‌ام آنچه را شنیدید شما@dobeity_robaey
می‌شینه پا می‌شه گریه می‌کنه یه جا تنها می‌شه گریه می‌کنه به یاد شلوغی تو قتلگاه هر جا دعوا می‌شه گریه می‌کنه باباشو غریب گیر آوُرده بودن گلو‌شو با خنجر آزرده بودن کار دفن بدنش آسون نبود نانجیبا سرشو بُرده بودن کفنی واسه تن بابا نداشت حتی همراه خودش عبا نداشت دلش اصلا نمی‌خواس اینجوری شه چاره‌ای به غیر بوریا نداشت وقتی یاد اون دقایق می‌کنه حق داره گریه‌ی هق هق می‌کنه صحنه‌هایی رو که آقامون دیده عاشق از شنیدنش دق می‌کنه آرزوش بود که دلی بی‌تاب نشه دست عمه اسیر طناب نشه توی مجلس یزید دعا می‌کرد حرمله روبرو با رباب نشه بغضشو توی گلو فرو می‌کرد با یزید خیلی بگو مگو می‌کرد تو وجود خواهرش ترس و که دید مرگشو از خدا آرزو می‌کرد ✍ @dobeity_robaey
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
باید جواب ابرهه سجیل باشد باید هدف‌ها قلب اسرائیل باشد@hosseinieh_net
میان رفت و آمدهای قایق‌های سرگردان به غیر از کشتی‌ات راه نجاتی نیست در عالم@dobeity_robaey
کشته‌ست مرا ناله‌ی روحانی تو بیچاره شدم از این پریشانی تو ای سر! که به دِیْر سَرزَده آمده‌ایی عیسی به فدای زخم پیشانی تو@dobeity_robaey
علی بن ابی طالب دلش سوخت امامِ از نظر غایب دلش سوخت مسلمانان! کجا سرگرم بودید؟ که از این داغ، یک راهب دلش سوخت@dobeity_robaey
عاقبت با تو فقط ختم به خیر است آقا سند مستندم راهب دیر است آقا@dobeity_robaey