eitaa logo
دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
12.1هزار دنبال‌کننده
715 عکس
130 ویدیو
6 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال اشعار آیینی حسینیه: 👉 @hosseinieh_net با کمالِ احترام، تبادل و تبلیغ نداریم🙏🌹 کانال ما در تلگرام: 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://t.me/dobeity_robaey
مشاهده در ایتا
دانلود
این کیست که بین قتلگاه افتاده چون ماه، میان یک سپاه افتاده تا راه به دشمنان ببندد تنها با درد به سمت خیمه راه افتاده ✍ @dobeity_robaey
تقدیم به بر ظلمت شب، نور جلی باید داد دل را به ولایتِ ولیّ باید داد از حال شهیدان حرم فهمیدم سر را به حسین بن علی باید داد ✍ @dobeity_robaey
رفتي و صبحِ محشرِ من خواهد آمد بعداز تو غم، دور و بر من خواهد آمد آنكس كه بر پيراهنت رحمی نكرده‌ست حتماً سراغ معجر من خواهد آمد@dobeity_robaey
مظلومِ تمام عالمیْن است حسین جان داده‌ی کینه‌ی حُنیْن است حسین بی سابقه آن ذبیح را می‌کشتند! انگار نه انگار حسین است حسین@dobeity_robaey
از مرز میان کفر و ایمان‌ می‌گفت از آدم و دام‌های شیطان می‌گفت در کرببلا حسین را می‌کشتند در گوشه‌ی حجره خواجه عرفان می‌گفت ✍ @dobeity_robaey
قَدْ عَجِبَتْ‏ مِنْ‏ صَبْرِكَ‏ مَلَائِكَةُ السَّمَاوَات افتادی زخمی و غریب و عطشان بر پیکر تو زدند شمشیر و سنان با شیوه‌ی "قتلِ صَبر‌" کشتند تو را گشتند ملائکه ز صبرت حیران ✍ پ‌ن: (قتل صبر) امام سجاد علیه السلام در خطبه کوفه فرمود: ﴿أنَا ابْنُ مَنْ قُتِلَ صَبْراً﴾ ترجمه: منم فرزند کسی که به قتل صبر کشته شد. مرحوم طریحی در مجمع البحرین ذیل واژه صبر ذکر کرده است که قتل صبر یعنی: ﴿جان داری را زنده نگهدارند و آن قدر به او ضربه بزنند تا بمیرد﴾. ↳ @dobeity_robaey
دل من داغدار رفتن توست به روی خاک این صحرا تن توست تمام گرگ‌ها در قتلگاه‌اند چه دعوایی سر پیراهن توست@dobeity_robaey
فَرَمَاهُ حَرْمَلَةُ بْنُ الْکَاهِلِ الْأَسَدِیّ( علیه اللعنة)بِسَهْمٍ، فَوَقَعَ فِی نَحْرِهِ فَذَبَحَهُ… و شاید زبان حال سیدالشهدا (ع) در گودی قتلگاه با شش ماهه‌اش این بود: ای صورت قرص ماهت آیینه‌ی من دشمن چو گرفت در دلش کینه‌ی من یک تیر سه‌شعبه رفت در حنجر تو یک تیر سه‌شعبه رفت در سینه‌ی من… @dobeity_robaey
عقولٌ قاصرٌ عن کُنهِ مَجدِه وَ اَنعَمنا وفَضَّلنا بِحَمدِه چه معراجی از این گودال رفتی! فَسُبحان الّذی أسری بعبدِه@dobeity_robaey
من کشته‌ی عشقم؛ به منایت سوگند! احرامى اشکم؛ به صفایت سوگند!  بیش از همه، اى قبله‌ی حاجات! حسین!  محتاج توأم؛ به خاک پایت سوگند! اى نوکری‌ات مرام دیرینه‌ی من! تابیده ز خاکسترت آیینه‌ی من روى تو و نام تو همیشه است؛ حسین!  در دیده‌ی من، ایده‌ی من، سینه‌ی من ای گشته ز کامت آب، ناکام، حسین! با نام تو آب گشته ادغام، حسین! اى شیعه که آب خنکى می‌نوشى! کن یاد لبش که داده پیغام، حسین من گَرد نشسته روى دامان توأم هرجا که روم حسین! مهمان توأم   کشتند تو را تشنه‌لب، اى خون خدا! من سوخته‌ی آن لب عطشان توأم اى ماه! در آفتاب کشتند تو را با بغض ابوتراب کشتند تو را  سوزد دل خواهرت که لب‌تشنه، حسین!  در بین دو نهر آب کشتند تو را روزى که حسین دست کس می‌گیرد دست دو جهان به یک نفس می‌گیرد گر قدر غلامی‌اش ندانیم، بدان! درّى که به ما سپرده، پس می‌گیرد آن گاه که در بستر خون، خفت حسین لبّیک زد و جواب بشْنفت حسین  بانوى خمیده قامتى را دیدند می‌زد به سر و سینه و می‌گفت: حسین وقتى که گناه، پشت بشکست از حر احسان حسین، نقشِ حر بست از حر  یک جلوه ز آقایى مولا این جاست حر راه از او گرفت و او دست از حر ✍مرحوم @dobeity_robaey
یکباره میان راه پایش لرزید مبهوت شد، از بغض صدایش لرزید زینب به چه خیره شد که این‌گونه زمین از نالۀ وامحمدایش لرزید؟@dobeity_robaey
گیرم که بمانیم بر آن پیمان هم گیرم برویم تشنه در میدان هم دِینی دارد حسین بر گردن ما دِینی که ادا نمی‌شود با جان هم ✍ @dobeity_robaey