eitaa logo
دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
11.9هزار دنبال‌کننده
702 عکس
122 ویدیو
5 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال اشعار آیینی حسینیه: 👉 @hosseinieh_net با کمالِ احترام، تبادل و تبلیغ نداریم🙏🌹 کانال ما در تلگرام: 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://t.me/dobeity_robaey
مشاهده در ایتا
دانلود
غم به دل راه نده من به غَمَت حساسم دو پسر آوردم پایَش اُفتد خودِ من چند نفر عباسم دو پسر آوردم شاعر: @dobeity_robaey
این دو در روزِ مبادا همه‌ی جانِ منند دو حسین و حَسنند این دو امیدِ من و تیغمو طوفان منند دو حسین و حسنند شاعر: @dobeity_robaey
تا نفس دارید بهر غربتش کاری کنید آبرو داری کنید از ابو فاضل مدد گیرید و سالاری کنید آبرو داری کنید شاعر: @dobeity_robaey
وای اگر امروز جنگیدن به من واجب شود کربلا خیبر شود زینب کبری علی بن ابیطالب شود کربلا خیبر شود شاعر: @dobeity_robaey
یک نفس جام بلایت را خودم سرمیکشم زینب کبری منم برهواخواهی تو از خیمه لشگر میکشم زینب کبری منم شاعر: @dobeity_robaey
دلي لبريز اشک و آه دارد نگاهي سوی قربانگاه دارد شده آمادهٔ حج حسينی که با خود دو ذبيح الله دارد شاعر: @dobeity_robaey
بودند چه مردانه ولایت-باور لبریزِ شجاعت و به امر مادر- رفتند به میدان! چه تماشا دارد رزم ِ نوه های دختریِ حیدر! شاعر: @dobeity_robaey
شیرهایِ حرمِ فاطمه را آوردم دو جوان آوردم ، دو جوان آوردم ذوالفقارِ دودَمِ فاطمه را آوردم دو جوان آوردم ، دو جوان آوردم شاعر: @dobeity_robaey
از روی تیغ علی تیغی دو پیکر ساختم  با دو حیدر آمدم ؛ با دو حیدر آمدم از پسرهایم برایت دو دلاور ساختم با دو حیدر آمدم ؛ با دو حیدر آمدم شاعر: @dobeity_robaey
و در شهر غریب، از وطن می‌گویم از عشق و مُساوات، سخن می‌گویم آموختم از مادرشان این دَم را در ماه حسین، از حسن می‌گویم شاعر: @dobeity_robaey
تو رفتی...بعد تو تنهاترینه غمت با سینه مولا عجینه تنت رو داره با قد کمونش یه جایی میبره زینب نبینه *** تلظی کرد با اون جون خسته لباش هر لحظه میشد باز و بسته همینکه تیر شد پرتاب دیدن حسین فاطمه از پا نشسته شاعر: @dobeity_robaey
به روی برگ گل شبنم نشسته به سوگ تشنه ای زمزم نشسته به روی حنجر ششماهه با تیر سه تا بوسه کنار هم نشسته * پر قنداقه را در خون کشیدند ز دستان سحر، مهتاب چیدند دل آهن به حال آن گلو سوخت که با تیر سه شعبه ، سر بریدند * از فرط عطش نفس بگیرد ،سخت است رحمی دل دشمن نپذیرد سخت است این را همه ی حرمله ها می دانند بر دست پدر ، پسر بمیرد سخت است * عطش را روی لب تفسیر داری نخوابیدی ، ولی تعبیر داری نمی دانم چه کرده تیر با تو؟ که بر حنجر ، خط شمشیر داری شاعر: @dobeity_robaey