#حضرت_زینب_س_شام_غریبان
خدایا عمر من پایان گرفته؟
و یا باران اَلرَّحمان گرفته؟
مگر این دشت احیا دارد امشب؟
که هر نیزه به سر قرآن گرفته!
✍ #یوسف_رحیمی
↳ @dobeity_robaey
#امام_سجاد_ع_شهادت
#امام_سجاد_ع_مصائب
در کوفه دلت شکست از درد و بلا
در شام شکست حرمتت واویلا
آنقدر بلا به جانت آمد... گفتی:
"ای کاش که مادرم نمیزاد مرا"
با گریه تمام روز تو شب شده بود
از هرم بلا، تنت پر از تب شده بود
با دیدن "بوریا" به خود میگفتی
ای کاش تنش کمی مرتب شده بود
✍ #محمدحسن_بیات_لو
↳ @dobeity_robaey
#امام_زمان_عج_مناجات
دردا! غم تنهایی ما، دور از تو
باید برسیم تا کجا، دور از تو؟
برگرد که قامت زمان را خم کرد
سنگینی این ثانیهها، دور از تو
✍ #فائزه_زرافشان
↳ @dobeity_robaey
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
یک روز به هیئت سحر میآید
با سوز دل و دیدهی تر میآید
یکروز به انتقام هفتاد و دو شمس
با سیصد و سیزده قمر میآید
✍ #عباس_احمدی
↳ @dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#امام_زمان_عج_مناجات
با ناله و آه... ياریات خواهم كرد
تا آخر راه... ياریات خواهم كرد
گر لطف تو شاملم شود بعد از این...
با ترکِ گناه... ياریات خواهم کرد
✍ #سیدمجتبی_شجاع
↳ @hosseinieh_net
#تنور_خولی
وحی است و به خاکیان نزولی دارد
ماه است و به چاهها حلولی دارد
از ظاهر خاکستریاش هیچ نپرس
این سر خبر از تنور خولی دارد
✍ #سیدحسین_متولیان
↳ @dobeity_robaey
#تنور_خولی
آخر چه شده ز خانه دور افتادی
تو دور ز خواهرِ صبور افتادی
زینب به میان خیمه میسوزد و تو
ای وای بمیرم به تنور افتادی
✍ #جواد_حیدری
↳ @dobeity_robaey
#امام_حسین_ع_مناجات
#زیارت_کربلا
اسم حرمت آمد و بیتاب شدم
از شوق زیارت تو بیخواب شدم
حرف از عطش دیدن ششگوشه که شد
با یاد لبان خشک تو آب شدم
✍ #یوسف_رحیمی
↳ @dobeity_robaey
#صلوات
افتادهی راه عشق را یاری کن
در فتنهی روزگار دینداری کن
چشمت که به ذریهی زهرا افتاد
ذکر صلوات بر لبت جاری کن
✍ #سیدمجتبی_شجاع
↳ @dobeity_robaey
#امام_سجاد_ع_مصائب
در کوفه دلت شکست از درد و بلا
در شام شکست حرمتت واویلا
آنقدر بلا به جانت آمد... گفتی:
ای کاش که مادرم نمیزاد مرا
با گریه تمام روز تو شب شده بود
از هرم بلا تنت پر از تب شده بود
با دیدن بوریا به خود میگفتی
ایکاش تنش کمی مرتب شده بود
✍ #محمدحسن_بیات_لو
↳ @dobeity_robaey
#امام_سجاد_ع_مصائب
میشینه پا میشه گریه میکنه
یه جا تنها میشه گریه میکنه
به یاد شلوغی تو قتلگاه
هر جا دعوا میشه گریه میکنه
باباشو غریب گیر آوُرده بودن
گلوشو با خنجر آزرده بودن
کار دفن بدنش آسون نبود
نانجیبا سرشو بُرده بودن
کفنی واسه تن بابا نداشت
حتی همراه خودش عبا نداشت
دلش اصلا نمیخواس اینجوری شه
چارهای به غیر بوریا نداشت
وقتی یاد اون دقایق میکنه
حق داره گریهی هق هق میکنه
صحنههایی رو که آقامون دیده
عاشق از شنیدنش دق میکنه
آرزوش بود که دلی بیتاب نشه
دست عمه اسیر طناب نشه
توی مجلس یزید دعا میکرد
حرمله روبرو با رباب نشه
بغضشو توی گلو فرو میکرد
با یزید خیلی بگو مگو میکرد
تو وجود خواهرش ترس و که دید
مرگشو از خدا آرزو میکرد
✍ #علی_ذوالقدر
↳ @dobeity_robaey
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#خونخواهی_هنیه_عزیز
باید جواب ابرهه سجیل باشد
باید هدفها قلب اسرائیل باشد
✍ #علی_اصغر_شیری
↳ @hosseinieh_net