⚘﷽⚘
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: یکشنبه - ۲۳ شهریور ۱۳۹۹
میلادی: Sunday - 13 September 2020
قمری: الأحد، 24 محرم 1442
🌹 امروز متعلق است به:
🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام
🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها)
💠 اذکار روز:
- یا ذَالْجَلالِ وَالْاِكْرام (100 مرتبه)
- ایاک نعبد و ایاک نستعین (1000 مرتبه)
- یا فتاح (489 مرتبه) برای فتح و نصرت
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
🍀معنای زنده بودن من،
با تو بودن است...
نزدیک
دور
سیر
گرسنه
رها
اسیر
دلتنگ
شاد...
🌿آن لحظه ای که بی تو سر آید، مرا
مباد...
❤️سلام تمامِ زندگیِ ما...
#سلام
#امام_زمان
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
🔅 #هر_روز_با_قرآن
📖 صفحه 494
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
⭕️ #حدیث_روز
💠حضرت اباعبدالله الحسین عليه السّلام فرمودند:
مَن عَبَدَ اللّهَ حَقَّ عِبادَتِهِ آتاهُ اللّهُ فَوقَ أمانِيِّهِ و كِفايَتِهِ.
🔰 هر كه خدا را، آنگونه كه سزاوار اوست بندگى كند، خداوند بيش از آرزوها و كفايتش به او عطا كند.
📚بحار الأنوار، جلد ۷۱، صفحهی ۱۸۳
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
💌🕊💌🕊💌🕊
💌🕊💌🕊💌
💌🕊💌🕊
💌🕊💌
💌🕊
🕊
#قرار عاشـــ❤ـــقی
کانـــال#دوست شــ❤ـــهید من
معرفی#شهید_محمد_حمیدی
💌
💌🕊
💌🕊💌
💌🕊💌🕊
💌🕊💌🕊💌
💌🕊💌🕊💌🕊
⚘﷽⚘
با یاد دمشق غرق غم می باشم
در بین همین نوحه و دم می باشم
با پرچم سرخ یا اباعبدالله
سرباز مدافع حرم می باشم
لعنت الله علی من عاداک یا زینب
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ با یاد دمشق غرق غم می باشم در بین همین نوحه و دم می باشم با پرچم سرخ یا اباعبدالله سرباز مداف
⚘﷽⚘
نــام :محمد
نـام خـانوادگـی :حمیدی
نـام پـدر :حمید
تـاریخ تـولـد :۱۳۵۸/۶/۱۰
مـحل تـولـد :تهران
سـن :۳۶ سـال
دیـن و مـذهب :اسلام شیعه
وضـعیت تاهل :متاهل
مـلّیـت :ایرانی
جـزئیات شـهادت
تـاریخ شـهادت :۱۳۹۴/۴/۱
کـشور شـهادت :سوریه
مـحل شـهادت :درعا
نـحوه شـهادت :توسط تروریست های تکفیری
مـحل مـزار :بهشت زهرا(س)
وضـعیت پـیکر :مـشـخـص
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :۲۶
ردیـف :۷۹
شـماره :۱۸
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
شهید «محمد حمیدی» در سال ۱۳۵۸ متولد شد. او به ابوزینب معروف بود، در مسیر دمشق درعا در جنوب سوریه بر اثر انفجار مین به کاروان شهدای مدافع حرم پیوست. شهید حمیدی به شجاعت و دلیریِ خاصی شهرت داشت. یکی از اطرافیان او نقل کرده است که جایی در حین مبارزه نیروها در حال عقب کشیدن بودند اما شهید حمیدی برعکس همه نیروها، اسلحه خود را برداشت و به دل دشمن زد و دو نفر از این نیروهای تکفیری را نیز به اسارت گرفت و بسیاری را نیز به هلاکت رسانید.
یکی از دوستان شهید «محمد حمیدی» از قول مادر این شهید مدافع حرم روایتی نقل کرده و میگوید: بار آخر که محمد زخمی شد و برگشت، به مادرش گفته بود لیاقت شهادت نداشتم چون تو از ته قلبت راضی به رفتن من نیستی! دلت را با خدا صاف کن تا خدا مرا ببرد. همین اتفاق هم افتاد. گویی مادرش خواسته محمد را اجابت کرد. وقتی رفت دیگر برنگشت و در مسیر دمشق درعا، در جنوب سوریه به شهادت رسید.
محمد حمیدی در نبرد با ترورویستهای داعش به فیض شهادت نائل آمد؛ از این شهید بزرگوار یک فرزند سه ساله بهنام “طه” به یادگار مانده است.
مادر شهید خلقیات پسر شهید ش میگوید: محمد بسیار مهربان، صبور، آرام و رازنگهدار بود. ۹ ساله بود که در کلاس قرآن ثبتنام کرد. مادر دوستش را دیدم گفت خیالت راحت با پسرم قرآن میآموزند. خیلی خلاق، بیباک، پرجنب و جوش و نترس بود. کنجکاوی محمد در وسایل برقی و هوش و استعدادش قابل توجه بود. یک رادیوی کوچک درست کرده بود و موجش را انداخته بود روی رادیو. عاشورای ۹۳ نذری پخته بودند و برایمان آورده بود. گفت مادر مرا ببخش و حلال کن. شاید سال آخر نذری باشد!
خواهر شهید هم می گوید : یک بار سیزده بدر به باغی رفته بودیم. در یک باغ پرندهای کوچک از لانهاش در بالای درخت پایین افتاده بود. درخت خیلی بلند بود. محمد پرنده را دستش گرفت تا داخل لانهاش بگذارد. به محمد گفتم چکار میکنی؟ گفت میخواهم ببرمش تا مادرش نگران نشود. ما را چند ساعت در آن باغ نگه داشت تا مطمئن شود مادر پرنده میآید یا نه.
وقتی شهید حمیدی به سوریه میرود، لقب ابوزینب به ایشان داده میشود. پدر خانواده در این خصوص میگوید: ابوزینب نام یکی از مجاهدان عرب زبانی بود که دوستی زیادی با پسرم داشت. بعد از شهادت این سردار عرب زبان، به پسرم لقب ابوزینب داده بودند. پسرم دفعه اول که رفت سوریه پشتش ترکش خورد و مجروح شد. سه ماه بعد برای بار دوم اعزام شد. این بار از ناحیه پا مجروح شده بود. از یک سمت تیر خورده بود و از سمت دیگر خارج شده بود
خواهر شهید ادامه میدهد: رفته بودیم از پای عمل کرده مادر عکس بگیریم و منتظر نوبت بودیم. ناگهان همسرم آمد دنبالمان تا ما را به خانه برگرداند. شهادت محمد را به من خبر داد. در ماشین به خواهرم خبر شهادت محمد را گفتم. مادر را نیز اینطور آماده کردیم: مگر نمیگویی سر و جانم فدایت یا حسین، حالا وقت آن است ثابت کنی، بچهات فدای خواهرش حضرت زینب شده. بیدرنگ مادر گفت: تمام زندگیام فدای این خاندان. قبل از اینکه به پدر چیزی بگوییم با گریه و نالههای مادر متوجه شهادت محمد شد. خواهر ادامه داد: محمد و محمدها هدیه قدمهای آقا امام زمان… محمد میگفت میخواهم بروم افتخار بچهام باشم. امروز محمد مایه افتخار همه شد.
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•