eitaa logo
دوست شــ❤ـهـید من
987 دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
68 فایل
🌹🌿بسم الله الرحمن الرحیم🌿🌹 #شهید_محمود_رضا_بیضائی: «اذا کان المنادی زینب (س) فأهلا بالشهادة» " «اگر دعوت کننده زینب (س) باشد، سلام بر شهادت»! #خادم_کانال: @gharibjamandeh
مشاهده در ایتا
دانلود
⚘﷽⚘ . آن روز همه خود را آماده عملیات می کردند . شب قبل از عملیات همه اراده ها جمع شده بود تا صدای ظالم را خفه کند . آن شب ، فرمانده محترم لشکر زرهی قزوین به من گفت : خوشا به حالت که با این بچه ها سر و کار داری. از ارتباط صمیمی شما با یکدیگر متوجه علاقه مشترکتان می شوم. به حالتان غبطه می خورم ، چون ما در میان شما ، فرمانده و فرمانبر جایی ندارد . فرمانده محترم درست می گفت : چنین بود ، من آن سعادت بزرگ را هر لحظه با بچه ها احساس می کردم. بعد ، عملیات فکه با رمز مقدس یا سید الشهداء ، آغاز شد . بچه ها ی لشکر با شجاعت بسیار جنگیدند . حاج حسین فعالیتهای بسیاری انجام می داد چند ساعت پس از شروع عملیات ، با خبر شدم که معاون گردان حضرت علی اصغر (ع) مجروح شده و فرمانده گردان که حاج حسین بود ، به شهادت رسیده است . این اخبار بسیار تلخ و جانگداز بود و واقعا مرد باید طاقت کوه می داشت تا در اثر این قبیل خبرها از پای در نیاید. چه زمان تاریکی بود . وقتی خبر را شنیدم ، باور کردن این خبر برای من مشکل بود . از آنان که از این موضوع مطلع بودند ، درخواست کردم که به بچه های دیگر گردان خبر ندهند و اگر جویای احوال حاج حسین شدند ، به آنها بگویند که حاج حسین مجروح شده است . چرا که نمی خواستم که همه روحیه خود را ازدست بدهند . خودم نیز سعی می کردم تا بر تمام حرکاتم تسلط پیدا کنم و این کار چقدر دشوار بود . شهادت حاج حسین برای من دشوار بود . چون یکی از با لیاقت ترین فرماندهان را از دست می دادم . اما واقعا مرد بزرگی بود و لیاقت داشت که نام شهید بر او اطلاق شود . خداوند روحش را با ارواح طیبه محشور گرداند . •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوست شــ❤ـهـید من
‍ ⚘﷽⚘ ✫⇠ #دختر_شینا ✫⇠قسمت :3⃣2⃣1⃣ #فصل_سیزدهم گفتم: «نصف جان شدم. بگو چی شده؟!» گفت: «چطور این غذا
⚘﷽⚘ ✫⇠ ✫⇠قسمت :5⃣2⃣1⃣ گفتم: «اِ... همین طوری می گویی ها! شاید جنگ دو سه سالی طول بکشد.» گفت: «نه، خدا نکند. به هر جهت، آنجا خیلی بیشتر به من نیاز دارند. اگر به خاطر تو و بچه ها نبود، این چند روز هم نمی آمدم.» گوشت ها را گذاشتم توی ظرفشویی. شیر آب را باز کردم رویش. دوباره گفتم: «به خدا خیلی گوشت خریدی. بچه ها که غذاخور نیستند. می ماند من یک نفر. خیلی زیاد است.» رفت توی هال. بچه ها را روی پایش نشاند و شروع کرد با آن ها بازی کردن. گفتم: «صمد!» از توی هال گفت: «جان صمد!» خنده ام گرفت. گفتم: «می شود امروز عصر برویم یک جایی. خیلی دلتنگم. دلم پوسید توی این خانه.» زود گفت: «می خواهی همین الان جمع کن برویم قایش.» شیر آب را بستم و گوشت های لخم و صورتی را توی صافی ریختم. گفتم: «نه... قایش نه... تا پایمان برسد آنجا، تو غیبت می زند. می خواهم برویم یک جایی که فقط من و تو و بچه ها باشیم.» آمد توی آشپزخانه بچه ها را بغل گرفته بود. گفت: «هر چه تو بگویی. کجا برویم؟!» گفتم: «برویم پارک.» ✫⇠ ✫⇠قسمت :6⃣2⃣1⃣ پرده آشپزخانه را کنار زد و به بیرون نگاه کرد و گفت: «هوا سرد است. مثل اینکه نیمه آبان است ها، خانم! بچه ها سرما می خورند.» گفتم: «درست است نیمه آبان است؛ اما هوا خوب است. امسال خیلی سرد نشده.» گفت: «قبول. همین بعدازظهر می رویم. فقط اگر اجازه می دهی، یک تُک پا بروم سپاه و برگردم. کار واجب دارم.» خندیدم و گفتم: «از کی تا به حال برای سپاه رفتن از من اجازه می گیری؟!» خندید و گفت: «آخر این چند روز را به خاطر تو مرخصی گرفتم. حق توست. اگر اجازه ندهی، نمی روم.» گفتم: «برو، فقط زود برگردی ها؛ و گرنه حلال نیست.» زود خدیجه و معصومه را زمین گذاشت و لباس فرمش را پوشید. بچه ها پشت سرش می رفتند و گریه می کردند. بچه ها را گرفتم. سر پله خم شده بود و داشت بند پوتین هایش را می بست. پرسیدم: «ناهار چی درست کنم؟!» بند پوتین هایش را بسته بود و داشت از پله ها پایین می رفت. گفت: «آبگوشت.» آمدم اول به بچه ها رسیدم. تر و خشکشان کردم. ادامه دارد...✒️ •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘﷽⚘ 📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: شنبه - ۰۲ مرداد ۱۴۰۰ میلادی: Saturday - 24 July 2021 قمری: السبت، 13 ذو الحجة 1442 🌹 امروز متعلق است به: 🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم 💠 اذکار روز: - یا رَبَّ الْعالَمین (100 مرتبه) - یا حی یا قیوم (1000 مرتبه) - يا غني (1060 مرتبه) برای غنی گردیدن ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹شق القمر حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم 📆 روزشمار: ▪️2 روز تا ولادت امام هادی علیه السلام ▪️5 روز تا عید الله الاکبر، عید سعید غدیر خم ▪️17 روز تا آغاز ماه محرم الحرام ▪️26 روز تا عاشورای حسینی ▪️41 روز تا شهادت امام سجاد علیه السلام •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘ باز هم شنبه و ... یک هفته ی دیگر ؛ یعنی ... باز هم دیده ما ... لایق دیدار نشد سلام موعـ❤️ـود مهربانم ... •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘ ⭕ 🌺 رسول خدا صلی اللّه علیه و آله: «اِذا قامَ العَبدُ مِن لَذیذِ مَضجَعِه وَ النُعاسُ فی عَینَیهِ لِیرضی رَبَّهُ بِصَلاةِ اللَّیلِ باهَی اللّهُ بِهِ المَلائِکةَ وَ قالَ اشهَدُوا اَنّی قَد غَفَرتُ لَهُ» آن هنگام که بنده از خواب ناز برخیزد با آن که خواب در چشمان اوست، تا با خواندن نماز شب رضای خداوند را طلب کند. خداوند به او در بین ملائک مباهات می کند و می گوید: شاهد باشید که من او را آمرزیدم. 📚 وسائل الشیعه، جلد 5، صفحه 276 •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘ صبح، طلوع آفتاب است در نگاه تو؛ و من، بزرگترین مزرعه آفتاب گردان...🌻💛 •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘ 🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ 🌸🍃 ۱۸۶ ڪلام حق امروز هدیہ به روح: •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•