✨'قصّہ اسارت'✨
"عݪے اصغـــر" دستهایش ترکش خورده بود. عفونت دستها به حدی رسیده بود که قانع شدند او را به بهداری اردوگاه ببرند.
بعد از چند ماه توانستم هرطور شده به بهداری بروم تا عݪے اصغر را که هم استانیام بود ببینم.
آنجا از پزشکیار ایرانی پرسیدم: "عݪے اصغر کو"؟
او با دلی پر از اندوه، آهی کشید و پتوهایی که کناری افتاده بودند را نشانم داد.
جنازهاش را تازه برده بودند💔
دیگـــر من ماندم و اشکهاین، از حسرت دیر رسیدن...
#پلاڪ
توکل یعنی تو، کُل رو داری.. حالا وقتی کُل
رو داری، ناراحت چی هستی؟ دلشوره چیو
داری؟ از چی میترسی؟
خودت و زندگیت رو بدونِ هیچ تردیدی به
خداوند بسپار👌🏽✨
« البته خدا بهترین نگهبان و مهربان ترینِ
مهربانان است » یوسف/۶۴
شبتون در پناهش..
#پلاڪ
✨✨✨✨✨✨✨
@eshgss110
✨✨✨✨✨✨✨
صبح تنهــــا با لبخندهاے تو آغاز مے شود🙃
#پلاڪ
✨✨✨✨✨✨✨
@eshgss110
✨✨✨✨✨✨✨
'♥️𖥸 ჻
اگر کسی چشمِ زیبابین نداشته باشـه،
خدا هر چقدرم بهش نعمت بـده، بازم
کم و کاستیهـا و نقصهـا رو بیشتـر
میبینه! آدمی که داشتههاشو میبینه
بیشتر از زندگیش لذت میبره✨
ما حواسمون به هَستها نیست!
#پلاڪ
✨✨✨✨✨✨✨
@eshgss110
✨✨✨✨✨✨✨
ـــــــ ـ علـے بن محمد متولد شد ؛ مدینھ
مبارکتـ باد ؛ مبارکت باد، لحظہهاۍ سبز
ولادت ؛ اینك بہ خود بِبـٰال کھ خورشید
را بہ میهمانـےآوردھاۍ ؛ بہخود ببال کھ
اینك تمام آسمان، مهمان توست💚!(: