یکی از اساتید حرف قشنگی میزند
میگفت...
تقویم رو که باز کنی اول غدیره بعد عاشورا
همین داره بهمون میگه
درک نکردن غدیر...
کمرنگ شدن غدیر...
نبودن مردم پای غدیر...
باعث شد عاشورا رخ بده... 💔
#غدیر
حرفش حقیقتا خیلی قشنگ بود(:
حواسمون باشه اول غدیرِ بعدش محرم برای غدیر کم نزاریم
رفقا..
4.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تکلیف بیقراری این دل چه میشود؟!
اصلاً شما اگر که نخواهی ببینمت . .
¹⁴- مشمول دعای خیر پیامبر اکرم ‹ص›
#فایدهدعاکردنبرایظهورامامزمانعج
🌱_•
@eshgss110
____
موافقید بعد از نزدیکِ ۲۰ روز یه پارت از رمان همسفران عشق بذارم؟😃
#پلاڪ
✧بـَرایَم از ؏ِشق بِخـوان✧
✨✨✨✨✨✨✨✨ ✨✨✨✨✨✨✨ ✨✨✨✨✨✨ ✨✨✨✨✨ ✨✨✨✨ ✨✨✨ ✨✨ ✨ #همسفران_عشق #پارت_87 عماد: کم مانده بود از ترس جان ب
✨✨✨✨✨✨✨✨
✨✨✨✨✨✨✨
✨✨✨✨✨✨
✨✨✨✨✨
✨✨✨✨
✨✨✨
✨✨
✨
#همسفران_عشق
#پارت_88
محمد:
بچههای بررسی صحنهی جرم در محوطهی سبزِ بیمارستان حاضر بودند..
به سرعت خودم را رساندم.
انتظار چنین صحنهای را نداشتم.
سه جنازه دراز به دراز افتاده بودند.
کارت شناساییام را نشان دادم و از نوارهای زرد گذشتم.
کامیار با دیدنم به سمتم آمد.
نفس زنان سلام داد.
_سلام...چه خبره؟
_سه نفر از کادر تو محوطه به قتل رسیدن؛ مدیر بیمارستان و یه جراحم تو اتاق مدیریت
البته جراح زندهاس؛ منتقلش کردیم یه بیمارستانِ دیگه.
_اسمش چیه؟
_کیوان اختر
نزدیک یکیاز جنازهها شدم و ملافهی سفید را کنار زدم.
_نحوهی قتل؟
_به جز مدیر بیمارستان که با آمپول هوا کشته شده بقیه با جراحت چاقو...
بلند شدم.
_بریم سراغ دوربین مدار بسته...
......
دستم را محکم روی میز کوبیدم.
_نادره...
بیچارهها زهر ترک شدهاند!
_کامیار... برو مراقبِ کیوان اختر باش...تا وقتی قضیه معلوم نشده فرضیه رو بر این میذاریم که برمیگرده...
بالافاصله با سرهنگ تماس گرفتم.
_چه خبر؟
_بالای نود درصد مطمئنم ضارب نادره
_بگرد دنبال علتش
_چشم فقط مشکل اینه که پروندهی قتل مربوط به ستاد ما نمیشه!
_هماهنگ میکنم.
عماد:
یک ساعت بیشتر نیست که رسیدهایم تهران...
همان دقایق اول عباس به خاطر یک تماس مجبور شد از ما جدا شود.
روی صندلی انتظار نشستم.
از رفتار دکترها مشخص بود کمیل حال خوشی ندارد و این نگرانم میکرد.
با اتمام معاینه به سمت دکتر هجوم بردم.
چیزی روی کاغذ مینوشت که از آن سررشته نداشتم.
_دکتر تشخیصتون چیه؟!
سرش را بالا گرفت و نگاه تاسف باری کرد.
_فعلا مطمئن نیستم.
از آزمایش و عکسا متوجه شدم مادهای که وارد بدنش شده ترکیبی از مواد شیمیایی، مخدر و یه ویروسه که باعث اعتیاد و فلج تدریجی میشه.
حتی ممکنه ریهاشو از کار بندازه!
_فلج؟!!!
_بله... این ماده نود و نه درصد ساختگیه.
تا وقتی بهوش نیاد و نگه چه مقدار و چطور این ماده وارد بدنش شده کاری نمیشه کرد.
تا حالا همچین موردی نداشتیم.
_امیدی هست؟
لبخندی برای آرام شدنم زد.
_هنوز که اتفاقی نیفتاده! صبر داشته باشید.
این مورد رو حتما با گروه پزشکی درمیون میذارم.
_ممنونم...
حسین:
صدای اطرافم به شکل وحشتناکی گوشم را آزار میداد.
با حس سنگینیِ جسمی روی دستم چشمان باز کردم.
چند دقیقهای صبر کردم تا سوزش چشمانم کم شود و تاری دیدم از بین برود.
به قلــــــــــم: فاطمه بیاتی
✨✨✨✨✨✨
@eshgss110
✨✨✨✨✨✨
فیلم مصلحت
یکی از جذاب ترین فیلم هاست؛
از نظر داستان و همچنین طرز ساخت ؛
ولی متاسفانه:/
چون به نفع یکسری از بزرگواران نیست
چراغ خاموش اکران میشه و چراغ خاموشم از داره پرده برداشته میشه!!
کاملا بی صدا ..
حتی در زمانی که در سطح شهرتهران تبلیغ شد...
به ساعتی نکشید که بیلبورد هاشو جمع کردن!!
خلاصه
به خاطر اینکه عموم اطلاعی از اکران این فیلم ندارن
و
فروش هم نداره، از پرده سینما برداشته میشه...
فیلمی که سه سال تو توقیف بوده ؛
با سانسور اومده بیرون؛
به طوری که اسمش هم مصلحت نظام بوده
داستان فیلم رو بخوام توضیح بدم:
در یک کلمه عدالته
و همون جمله خودمون که اگه عدالتو برا دیگران میخوای برای خودتم باید بخوای
خلاصه
یه همتی بکنین
دست زن، بچه ، پدر، مادر ورفقا رو بگیرین برین ببینین !
از این فیلم و فیلم های از این قسم
باید حمایت شه!!
اینم نوعی جهاد تبیین و روشنگریه
چه روشنگری بهتر از عدالت
تا بقول خوده کارگردان این فیلم آقای حسین دارابی از این فیلم حمایت کنید تا کارگردانان دیگه جرئت کنند ؛از این قسم فیلم بسازند!
¹⁵- احسان است به امام زمان ‹ع›
#فایدهدعاکردنبرایظهورامامزمانعج
🌱_•
@eshgss110
____
⭕️مصلحت⭕️
داستان این فیلم در اوایل دهه 60 و پس از انقلاب رخ میدهد.
در هسته مرکزی داستان آیتالله مشکاتیان یکی از مقامات بلندپایه قوه قضاییه قرار دارد که پسری به نام مهدی دارد.
مهدی در درگیریای خیابانی مرتکب قتل میشود اما اطرافیان مشکاتیان قصد دارند تا برای حفظ مصلحت، شخص دیگری را مقصر قتل قرار دهند.
فیلم روایتگر تقابل سخت بین احساسات و عواطف پدرانه و خانوادگی، حفظ مصلحت سیاسی کشور و عدالت واقعی است.
#مصلحت
✧بـَرایَم از ؏ِشق بِخـوان✧
⭕️مصلحت⭕️ داستان این فیلم در اوایل دهه 60 و پس از انقلاب رخ میدهد. در هسته مرکزی داستان آیتالله
حسین دارابی برای ساخت این اثر برنده دیپلم افتخار بهترین کارگردان اول شد و این نشانگر این است که کارگردان در همان اول راه حرفهای خود موفق شده است. علاوه بر آن وحید رهبانی نامزد جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و نازنین فراهانی بهترین بازیگر نقش اول زن شدند که نشانگر عملکرد خوب بازیگران این فیلم است. آقای دارابی در انتخاب بازیگران هوشمندانه عمل کرده، اکثر این هنرپیشگان پیش از این در آثار سیاسی-امنیتی حضور پیدا کرده و چهرههایی آشنا هستند.
#مصلحت
16.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آنونس رسمی «مصلحت» ساخته جدید سازمان هنری رسانه ای اوج؛
🔹«مصلحت» روایتی از یک پرونده مشکوک و پر رمز و راز است که مصلحت سیاسی نظام، مسیر رسیدگی به آن را با فراز و نشیبهای مختلفی روبرو میکند.
#مصلحت
¹⁶- رفع غمگینی اهل بیت و ۱۴ معصوم ‹ع›
#فایدهدعاکردنبرایظهورامامزمانعج
🌱_•
@eshgss110
____
✧بـَرایَم از ؏ِشق بِخـوان✧
🌒 #نقطه_صفر قسمت ۱۰ _میدونی چقدر حسرت میخوردم که یه بار این خوشگلو بگیرم دستم؟ شانه بالا می
🌒
#نقطه_صفر
قسمت ۱۱ (آخر)
عکس حرم امام رضاست...
همان عکسی که مقابل حوض حرم گرفتیم.
چشمان مادر سخن میگوید...
انگار این بار راضیست.
دلم میخواهد فریاد بزنم.
این عشق با من و خانوادهام چه کرد؟!
زمزمه های مادر بیش از پیش در گوشم نجوا میشود.
🌿+اللهم و من على ببقاء ولدى و باصلاحهم لى و بامتاعى بهم...
~پروردگارا بر من منت گذار و فرزندانم را نگاه دار و آنان را فرزندانی صالح قرارده و مرا از آنان بهره مند ساز~
با نشستنِ چاقو زیر گلویم، وحشتے مرگ وجودم را احاطه میکند.
چشمم به مادری میافتد که چادر سفیدش را محکم نگه داشته.
با غم نگاهم میکند.
_چشماتو ببند...
ناخودآگاه چشمانم روی هم میرود.
تنها ذکری که یادم میآید« یا ثامنالائمه »
است.
جاری شدن خون از گلویم برابر میشود با افتادن در آغوش مادر.
دیگر صدای سلمان و قهقهه هایش را نمیشنوم.
خودم را سپردهام به دستان مادر.
به نوازشهایی که به دست فراموشی سپرده شده بود.
به یکباره بوی عطرِ حرم تمام هوش و حواسم را از سر میپراند.
اینجا همان بهشت حقیقیست؛ همان نقطهی صفرِ عالم...
مقابل حرم میایستم و دست روی سینه میگذارم.
چه چیز بهتر از اینکه خریدارم ضامن آهوست؟(:
مادر دستم را میفشارد و زمزمه میکند...
تمام دریاهای جهان سراباند و ما همگی پسر نوح ایستاده بر قله.
التماس میکنیم ولی به کشتیات پناه نمیبریم!
نرو که گر بروی ما میمانیم و کورسویی امید که خاموش خواهد گشت !
بی تو اما کدام دست، درختان زمستانزده را بیدار خواهد کرد؟
کدام خیابان ردپاهایت را به یادگار نگه خواهد داشت؟
و کی و کجا ثانیهها به احترامت خواهند ایستاد؟!
من همان روز که از تو رو برگرداندم، بدبخت شدم. . .(:
این داستان ادامہ دارد...
🌿بهقلــــــــم فاطمه بیاتے