یک کیلومتر از مدینه در دل ایران
تقصیر کوچهها نیست آدمها بوی کربلا میدهند، عطر نجف را دارند و رایحه کاظمین از تار و پود لباسشان به مشام میخورد. آدمهایی که سالها مجاور اهلبیت علیهالسلام در عراق بودند و روزی با بیرحمی تمام و به دست صدام اخراج شدند. سال 1350 معاودین؛ عراقیهای ایرانیتبار اخراج شده به وطن بازگشتند و در مجاورت حضرت شاهعبدالعظیم یک کربلای کوچک برای خود ساختند و زندگی بین دو وطن را شروع کردند.
از آنجایی که عشق به اهلبیت هم در خون ایرانیشان است و هم در ریشههای عراقیشان، هر سال و در هر مناسبتی سفرهدار ولادت یا شهادت ائمه در خیابان دولتآباد میشوند اما برای امام حسن علیهالسلام این سفرهداری کریمانهتر است! سفرهای که یک کلیومتر کش میآید و تمام اهل محل، چه ایرانی، چه افغانی و چه عراقی را دورهم جمع میکند.
@fars_zendegi _link
میراث عشق
کتاب «حا سین نون» اثر سید مهدی شجاعی، روایتی مستند و ادبی از یازده سال پایانی زندگی امام حسن مجتبی (ع) است که به بررسی صلح ایشان با معاویه و کرامت اخلاقیشان میپردازد. این اثر با زبانی هنرمندانه، خواننده را با ابعاد انسانی، اجتماعی و تاریخی شخصیت امام حسن (ع) آشنا میکند. مطالعه این کتاب فرصتی است برای درک بهتر حقیقت زندگی کریم اهلبیت (ع) و الهام گرفتن از سیرهی ایشان در زندگی امروز.
@fars_zendegi _link
فوتبال یا خانواده؟! انتخابی متفاوت از ترابی
فوتبال برای خیلیها یعنی شهرت، ثروت، قراردادهای چندمیلیاردی. برای همین هم مستطیل سبز کم و بیش ستارههایی را به خودش دیده که روزی در اوج بودند اما جایی در میان همین هیاهوها، زندگیشان را از دست دادند. بعضیها درگیر حاشیه شدند، بعضیها آنقدر در سودای موفقیت غرق شدند که نفهمیدند چه چیزی را فدا میکنند و خیلیها، با تمام افتخاراتشان، وقتی به عقب نگاه کردند، دیدند آرامش و خانوادهشان را جا گذاشتهاند.
اما گاهی، یک بازیکن انتخابی میکند که بیرون از این معادلات است. برخلاف آنهایی که مسیرشان را فقط پول و پیشنهادهای جذاب تعیین میکنند، بعضیها اولویتهایشان فرق دارد. برای آنها، جایی که در آن راحت باشند، مهمتر از رقمی است که پای قرارداد نوشته شده. مثل مهدی ترابی که این روزها میان شایعات و واقعیتهایی که درباره بازگشت او به پرسپولیس منتشر میشود، یکی از خبرنگاران اعلام کرده که او برای راحتی و آسایش همسرش قصد جدایی از تراکتور را دارد. تصمیمی که چیزی فراتر از یک نقل و انتقال فوتبالی است.
@fars_zendegi _link
مطالبه جدی
قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت مصوب سال ۱۴۰۰، تسهیلاتی مانند دورکاری مادران باردار، اختیاری بودن نوبتکاری شب برای والدین نوزاد، آموزش مجازی برای دانشجویان مادر و تأمین مهدکودک در ادارات را الزامی کرده است. با این حال، بسیاری از این احکام اجرایی نمیشوند و آگاهی عمومی از آنها پایین است. اجرای کامل این قانون، گامی اساسی در حمایت از خانوادهها و افزایش جمعیت است.
@Fars_zendegi -Link
لطفا این گوشت مسموم را نخورید!
وحشتناک است. فکرش را کنید که دهانتان پُر باشد از گوشت برادر مُردهتان و هر چند دقیقه که زبانتان به حرفهای جور و ناجور بچرخد، گوشتهای بیشتری از تن برادرتان را بکَنید و بخورید! فقط تصور کنید که در حال انجام این کار باشید؛ چه حسی پیدا میکنید؟ واقعا حاضرید دهانتان مزه گوشت مرده بدهد؟ یا طبق فرمایش خداوند در آیه ۱۲ سوره حجرات، اکراه دارید؟
ماجرای این آیه برمیگردد به دو نفر از اصحاب پیامبر صل الله علیه و آله و سلم که در سفری مشترک همکاروان بودند. وقت غذا که میرسد یکی از آنها برای تهیه میرود اما دیر میآید و در این مدتِ تاخیر، نفر دیگر به طعنه و پشت سرش میگوید: «تنبل است دیگر؛ معلوم بود اگر رفت دیر میآید.» این حرف دهان به دهان میپیچد تا به گوش پیامبر رحمت صل الله علیه و آله و سلم میرسد که فلانی پشت سر فلانی چنین و چنان گفته با اینکه همسفر بودهاند. رسول خدا هم با ناراحتی میفرمایند: «شما از گوشت برادر خود خوردهاید!»
@fars_zendegi _link
جشن گردگیری طاقچه
خانهتکانی، آیینی قدیمی و گرهخورده با نوروز، زمانی پر از خاطرات شیرین و همدلی بود؛ از تکاندن خانه تا گردگیری طاقچه و پختن آش رشته. امروزه، هرچند با ابزارهای مدرن کارها آسانتر شده، اما آن حس صفا و دورهمیهای خانوادگی کمتر دیده میشود. شاید تمیزی خانهها بیشتر شده باشد، اما دلها همچنان نیاز به خانهتکانی دارند.
@fars_zendegi _link
بوی عیدی؛ از تخممرغ رنگی تا گوشی هوشمند
عیدی دادن و گرفتن، از زیباترین سنتهای نوروزی است که هم یکدنیا شور و اشتیاق دارد و همنسلها را به هم پیوند میدهد. اما به نظر میرسد این سنت سرشار از مهر، باگذشت زمان تغییر و تحولات بسیاری را تجربه کرده و به دلیل توقعات، چشموهمچشمیها و... کمرنگ شده است و میتوان آن را در تفاوت میان سادگی کودکان درگذشته و خواستهها و توقعات کودکان امروزی مشاهده کرد.
@fars_zendegi _link
سن ازدواج بالا رفت، توقعات پایین نیامد!
ازدواج برای خیلی از جوانها دیگر یک ضرورت نیست، بلکه گزینهای است که میتوان دربارهاش بیشتر فکر کرد، بیشتر صبر کرد و شاید هیچوقت انتخابش نکرد! هر سال سن ازدواج بالاتر میرود و با آن، وسواسها، تردیدها و ترسهای تازهای شکل میگیرد.
کم نیستند دخترها و پسرهایی که به بهانههای مختلف ازدواجشان را به تاخیر انداختند و حالا تقویم سن و سالشان ورق خورده و دیگر از آن دوران پرشور جوانی فاصله گرفتهاند. هرچند پختهتر شدهاند و آگاه تر، هرچند خودشان را بهتر میشناسند و میدانند که از زندگی مشترک چه میخواهند اما وسواس ازدواج در سن بالا به جانشان نشسته است و هیچ موردی خوبی به چشمشان نمیآید.
@fars_zendegi _link
موسای بحث برانگیز
اگر کودک شما پس از تماشای یک فیلم تاریخی، سؤالاتی عجیب درباره تولد، معجزات یا حتی مرگ و مجازاتها از شما بپرسد، چه واکنشی خواهید داشت؟ آیا آماده پاسخگویی به کنجکاویهای او هستید؟
اکران عمومی فیلم «موسی کلیمالله»، روایتی سینمایی از زندگی حضرت موسی (ع)، بار دیگر نشان داد که چگونه آثار تاریخی و مذهبی میتوانند کودکان و نوجوانان را تحت تأثیر قرار دهند. این فیلم که صحنههای حماسی، معجزات الهی و مفاهیم عمیق را به تصویر میکشد، علاوه بر تحسین، چالشهایی را نیز برای خانوادهها ایجاد کرده است.
چگونه باید درباره این فیلمها با فرزندانمان صحبت کنیم؟
آیا تمام صحنههای این فیلم برای کودکان مناسب هستند؟
اگر فرزندمان دچار ترس یا سوءبرداشت شد، چگونه باید او را راهنمایی کنیم؟
@fars_zendegi -Link