آخرین باری که نامه نوشتید کِی بود؟ 🔹نامه‌ها را کنار هم می‌چینم. کاغذهایشان تقریبا کهنه و قدیمی شده و بعضی قسمت‌ها، جوهر خودکار، رنگ پس داده، اما دوستشان دارم. چه روزهای زیادی که منتظر آمدن پستچی، بارها و بارها جلوی درِ خانه ایستادم. 🔹مگر چه حسی در نامه نوشتن و نامه گرفتن وجود دارد که نامه‌ها را از یادمان نمی‌بَرَد؟ و تازه، چرا با وجود پیشرفت‌های ارتباطاتی عصر تکنولوژی و امکان ارسال پیام و صدا و تصویر در کمتر از صدم ثانیه، اما همچنان به محض آمدن نام «نامه»، دل‌مان برای نوشتن و گرفتنش غنج می‌رود؟ 🔸همزمان با روز جهانی نامه نوشتن، حس و حال خوش نامه دادن و گرفتن را در این گزارش مرور کنید. @Fars_Zendegi

معجزات مصرف یک عدد سیب قبل از صبحانه! 🔸افزایش انرژی بدن 🔸کمک به روند لاغـــری 🔸پیشگیری از آلزایمر 🔸کاهش خطر ابتلا به سرطان 🔸تقویت کننده دستگاه گوارش 🔸ضد فشارخون بالا ‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ @Fars_Zendegi

داستان امامزاده چهل‌تنان محله دولاب 🔹در این نقطه از تهران چهل زن در یک زمان قتل عام شدند و پیکرهایشان در چاهی در محله دولاب پیدا شد. ماجرای به شهادت رسیدن این چهل زن را بشنوید. @Fars_Zendegi

از قانون وقار در شارجه تا قانون پوشش در آزادترین دانشگاه دنیا 🔹از ابتدایی ترین جوامعی که بشر در آن زندگی مدنی داشته تا امروز که کشورها با پیچیده ترین سیستم ها و تفاوت هایی در اهداف اداره می شود، هیچ وقت بی قانونی وجود نداشته و در صورت وجود نتوانسته پابرجا بماند. اعمال قانون پوشش در مراکز علمی کشورهایی که فرهنگ برهنگی بر آنها حاکم است و در باورها و تفکرات شان سکولار هستند تاییدی بر این ادعا است. 🔹خیلی از دانشگاه‌ها مثل دانشگاه برکلی کالیفرنیا که تا مدت‌ها به عنوان یکی از آزادترین دانشگاه‌های دنیا شناخته می‌شد و بر طبل آزادی‌های شخصی و فردی می‌کوبید با یک اتفاق مجبور شدند افراد را زیر لوای قانون پوشش ببرند. آن هم وقتی سال ۱۹۹۲ یک دانشجو در کلاس درس با صندل و کوله‌پشتی حاضر شد و کاملا برهنه شد. 🔸این گزارش مروری است بر قوانین پوشش؛ از آمریکا و لندن تا تایلند و امارات. @Fars_Zendegi

چند نکته درخصوص خلوت جنسی کودکان @Fars_Zendegi

وقتی همسر شهید رضی سربازش می‌شود 🔹«اول زمستان که می‌شد، سید زنگ می‌زد و می‌گفت: لطفاً برو روستا. هر چه پیرمرد و پیرزن آنجاست، جمع کن بیار که ۳ ماه زمستان پیش‌تان باشند. از مادربزرگ من گرفته تا عمه پدر سیدرضی و بقیه را جمع می‌کردم. حدود ۱۵ نفر می‌شدند همه بالای ۷۰ سال. اتوبوس می‌گرفتم. می‌گفتند: شوهرت چرا این کار را می‌کند؟ از هر کدام ما یک نفر باید نگهداری کند. می‌گفتم دستور فرمانده است، منم سربازم.» این صحبت‌های مهنازسادات عمادی همسر فرمانده شهید جبهه مقاومت است. @Fars_Zendegi