دختران نوجوانی که قربانی فضای مجازی میشوند
«در تحقیقات متعددی در سراسر دنیا، از جمله در ایالات متحده، بریتانیا و استرالیا، انجام شده است نشان میدهد استفاده بیش از حد از موبایل و شبکههای اجتماعی میتواند تأثیرات منفی قابلتوجهی بر روی دختران نوجوان داشته باشد. حتی کشورهای غربی نیز نگران تأثیرات استفاده از موبایل و شبکههای اجتماعی بر روی دختران نوجوان خود هستند، زیرا این دختران بهعنوان مادران آینده و مسئولان تربیت فرزندان، نقش مهمی در خانوادهها خواهند داشت.»
تحقیقات علمی نشان میدهد دختران نوجوانی که بیش از حد از این ابزارها استفاده میکنند، در معرض خطرات روانی قرار دارند.
@fars_zendegi _link
پیکاب لاین آمریکایی این بار در ایران
حوالی سال ۱۹۷۰ بود که پیکاب آرتیستها پا به میدان گذاشتند. مردانی که با الگوگیری از بازیگران آمریکایی میخواستند به مردان دیگر، روشهای آسان پیکاب لاین یا مخ زنی را آموزش بدهند. ماجرا از آن جایی شروع شد که فیلمهای سینمایی آن دهه با سکانسهایی از صحبت مردان جوانی شروع میشد که در باشگاههای مختلط تفریحات شبانه با یک سری جملات و کلمات اغواکننده که به نوعی حاضرجوابیهای طنزگونه یا حتی هوشمندانه اما جنسی به حساب میآمد میتوانستند زنان و دختران را برای امیالشان اغوا کنند.
@fars_zendegi -Link
«حیا» قربانی جدید آشناییهای آنلاین
«یک پرده مشکی که ۷ دختر پشت آن ایستادهاند و ظاهرشان معلوم نیست و پسر باید از روی استایل و پای دخترها آنها را انتخاب کند.» این یکی از کوچکترین صحنههای یک برنامهای است که این روزها پربازدید شده.
کافی است در فضای مجازی چرخی بزنید تا صفحاتی را ببینید که شور یک فرهنگ غربی را درآوردهاند و حتی از خود آنها هم جلوتر میروند. دیگر کمتر کسی است که اسم بلایند دیت یا (دیتینگ) قرار ملاقاتهایی که به اسمهای مختلف بین دختر و پسرها برگزار میشود را نشنیده باشد. پدیدهای که از سال ۱۹۲۰ در آمریکا رایج شد و احتمالاً یک شیوه همسریابی یهودی است.
این برنامه چند وقتی است در ایران رایج شده است و یک دختر و پسر که هیچ رابطه محرمیت و عرفی با هم ندارند و اصلاً یکدیگر را نمیشناسند باید درباره خیلی مسائل هم نظر بدهند، حتی درباره اندام یکدیگر.
@fars_zendegi _Link
ماه رمضان خود را مارکدار کنیم!
زنگ ساعت خودش را میکشت تا بیدارم کند، انصافا همیشه تا چند لقمه اول غذا سر سفره خواب بودم، صدای استاد سید قاسم موسوی قهار که دعای سحر را میخواند هر چند دقیقه یکبار چرتم را میپراند. سفره که جمع میشد حالا باید در فرصت باقی مانده از ترس تشنگی آب ذخیره میکردم. شیطان انگار ساعت کوک کرده بود برای وقت اذان، نمیدانم حکمتش چه بود تا اذان میگفت رختخوابها بیشتر وسوسهام میکردند، همین میشد که نماز را هولهولکی میخواندم و میخوابیدم!
ضربه دوم را وقتی خوردم که فهمیدم بهترین اوقات ماه رمضان همین سحرهاست که من بیفایده میگذرانمشان. اگر قرار بود بنده مارکداری شوم و خدا کیف کند از روزهداریام، اینطور نمیشد! گوشه دفترچهام نوشتم که امسال دوست دارم شبیه امام سجاد علیهالسلام دعای ابوحمزه ثمالی را بخوانم، میدانم ضعیفتر از آن هستم که حوصلهام به زیادی صفحات دعا بکشد برای همین برای رو کم کنی شیطان هم که شده عهد کردهام هر سحر حداقل چند فرازش را بخوانم.
@fars_zendegi _Link