eitaa logo
فارس زندگی
1.7هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
619 ویدیو
0 فایل
ادمین @M_Takfallah
مشاهده در ایتا
دانلود
30.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌ کارگاه‌های ‌«تولید و تجربه روایت» در جشنواره‌ی آقارضای معصومه برگزار شد و استقبال مخاطبان بی‌نظیر بود! به همین دلیل، فرصت ارسال آثار تا ۲۴ اردیبهشت تمدید شده اما این آخرین‌باره! منتظر چی هستی؟ همین الان به سایت جشنواره سر بزن و ببین چه خبره! فرصتی که نباید از دست بدی! @fars_zendegi Link
تجارت سیاه در کانال‌های صیغه‌یابی کلاهبرداری تحت‌پوشش گروه‌ها و کانال‌های صیغه‌یابی، شاید در نگاه اول موضوعی ساده و کم‌اهمیت به‌نظر برسد. چیزی که احتمالاً کمتر کسی قربانی‌اش می‌شود. اما کافی‌ست همین عبارت را در گوگل جست‌وجو کنید تا با موجی از آمارهای عجیب و غریب مواجه شوید. فقط در یکی از موارد، یک باند سازمان‌یافته در مشهد طی چند ماه، بیش از ۴ میلیارد تومان از این طریق به جیب زده است. البته کلاهبرداری میلیاردی فقط بخشی از این تجارت سیاه است، این باندها بسیاری از دختران جویای کار را با عنوان بازاریاب قربانی این مسیر می‌کنند. این‌بار و طی روند تحقیقات‌مان، به یکی از اعضای جداشده از یک باند صیغه‌یابی رسیدیم. الهام می‌گوید: به من گفته بودند که کارم فقط دلبری‌ست. باید با پیام و تماس، دلِ آقایونی که به پی‌وی‌ام می‌اومدن رو به دست بیارم. می‌گفتند من فقط بازاریاب هستم و رابطه جنسی را کس دیگری انجام می‌دهد اما بعد فهمید اصلا صیغه‌ای در کار نیست و تمام گروه کلاهبرداری است. اگر می‌خواهید درباره این تجارت سیاه بیشتر بدانید ادامه گفت‌وگو را اینجا بخوانید. @fars_zendegi
روایت تنها تکیه‌ ایرانی در دل غزه در دل محاصره و زیر سایه‌ی جنگ، «بنیاد خیریه خدیجه‌الکبری» تنها تکیه‌ ایرانی است که همچنان در غزه نفس می‌کشد؛ جایی که هنوز صدای زندگی از دیگ‌های غذایش بلند می‌شود. آن‌ها در همین شرایط دشوار، آب، نان، غذای گرم و شیر خشک را به دست مردم غزه می‌رسانند . به طوری که اگر امروز پولی به حساب‌شان واریز شود، یک هفته بعد ظرف‌های غذا به صورت‌های رنگ‌پریده و بی‌حال مردم غزه جان می‌دهد! ماه رمضان سال پیش بود که ۸ تکیه ایرانی در غزه فعال بود و روزانه ۲۴ هزار پرس غذا بین مردم توزیع می‌شد. البته هیچ‌وقت نام یا پرچمی از ایران روی تکیه‌ها ننشست. تکیه‌ها اگر نشانی از ایران داشتند حتما هدف انتقام‌جویی اسرائیل می‌شدند. گرانی سرسام‌آور مواد غذایی، دایره‌ی فعالیت‌ها را روزبه‌روز کوچک‌تر کرده است. یک کیلو آرد تا ۱۴ دلار و گوجه تا ۲۳ دلار معامله می‌شود. با این‌همه، تکیه هنوز ایستاده است و پیام همدلی مردم ایران را به غزه می‌رساند. روایت کامل تنها تکیه ایرانی در غزه را اینجا بخوانید. @fars_zendegi
15.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لاکچری بازی تا پای گور! «خیالتان راحت! خواننده‌ی ما فقط آهنگ‌های درخواستی شما را اجرا می‌کند. اصلاً کلامی مداحی، ذکر صلوات و... نداریم. اما اگر دوست دارید فضا عرفانی‌ باشد، می‌توانیم پکیج رقص سماع را جایگزین کنیم.چند خانم آموزش‌دیده این رقص را برایتان اجرا می‌کنند.» این بخشی از پیشنهادات یک گروه تشریفات برای برگزاری مراسم ختم است. مراسم ترحیم و خاکسپاری این روزها به جای بدرقه متوفی و مجلس فاتحه‌خوانی به یک شوی تمام عیار برای خودنمایی تبدیل شده است. مراسمی که خبری از تلاوت قرآن، سوگواری و...در آن نیست و احتمالا هر چقدر لاکچری‌تر برگزار شود روح مرحوم شاد تر است. البته ماجرا به همین‌جا ختم نمی‌شود. فیلمبرداری از لحظه تشییع تا شام ختم، گل آرایی و شمع آرایی باغ‌تالار، میوه‌های استوایی و منوی دریایی بخش دیگری از پیشنهادات رایجی بود که به عنوان یک متقاضی برگزاری ختم از مؤسسه‌‌های تشریفات مجالس شنیدیم. واقعیت‌های پشت پرده‌ی مراسم‌های ترحیم لوکس که این‌روزها بسیار رایج هستند را اینجا بخوانید. @fars_zendegi
9.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قتل حیا در قاب چالش‌های اینستاگرام! فقط کافی است چالش تماس با مادر را در اینستاگرام یا یوتیوب سرچ کنید. آن‌وقت است که لیست بلندبالایی از ویدئوهای چند دقیقه‌ای از لگدمال شدنِ بیرحمانه حیا جلویتان ظاهر می‌شود. اما این چالش به یک تماس تلفنی و یک درخواست شرم‌آور ختم نمی‌شود. اصل ماجرا آنجاست که بعضی از مادرها، به جای یک واکنش درست، پاسخ‌هایی می‌دهند که از خود چالش هم شرم‌آورتر است. خانواده‌هایی که دغدغه تربیت فرزندانشان را دارند حالا باید با موجی مقابله کنند که فرزندانشان را نه‌فقط به تماشای بی‌حیایی، بلکه به تحسین آن می‌کشاند. یکی از مادران می‌گوید: «ای کاش فقط هفته‌ای یک‌بار فضای مجازی رصد می‌شد تا ببینند بچه‌های ما چه مزخرفاتی را تماشا می‌کنند. دختر ۱۴ ساله‌ام بعد از دیدن این چالش‌ها به من گفت:خوش به حال اون دختر که مامانش این‌قدر پایه‌ست!» @fars_zendegi _link
9.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مصیبت‌های مادر نورالهدی در غزه نورالهدی بیماری پروانه‌ای دارد. اگر چه قبل از جنگ او هم مثل پروانه‌های ایران در آتش پانسمان‌هایی که رویشان مهر تحریم خورده، می‌سوخت اما جنگ همه‌چیز را بدتر کرد. دختری که حتی طاقت نوازش‌های مادر را نداشت، آن لطافت محض وسط زمختی جنگ گرفتار شد. کاری از دست مادرش، ولا بر نمی‌آمد، هر چه می‌کرد باز زورش به جنگ نمی‌رسید. باید مثل هر روز زخم‌های نورالهدی را می‌شست اما آب‌شور دریا تا مغز استخوان دخترک را می‌سوزاند. چاره‌ای نداشت هر بار که مجبور می‌شد نورالهدی را حمام کند از خودش بدش می‌آمد کدام مادری حاضر می‌شد این‌طور نمک به زخم دخترش بپاشد؟! تقصیر او نبود تقصیر جنگ بود. نورالهدی باید مایعات می‌خورد، غذاهای نرم و مقوی. آن کنسروهای پر ادویه و نان‌های خشک نه قوتی داشت برای تن بیمار او و نه با رژیم غذایی خاصش سازگار بود. عاقبت زخم‌های عفونی راه دهان نورالهدی را پیدا کردند و دست از غذاخوردن هم کشید. نورالهدی سوءتغذیه گرفت، روزبه‌روز تحلیل رفت و موهای سرش ریخت. دوباره آواره شدند و این بار جنگ بی‌رحم‌تر از همیشه به جان او افتاد! سرگذشت تلخ نورالهدی را اینجا بخوانید. @fars_zendegi
با واسطه به خانه بخت بروید! اسمش همدم است، یک برنامه موبایلی که دست بیشتر از ۴ هزار دختر و پسر را برای زیر سقف رفتن توی دست هم گذاشته. قصه‌هایشان اما هزار تا حرف برای گفتن دارد؛ از مسائل مالی و فرهنگی و اختلاف طبقاتی تا دلایلی که شاید برای خیلی‌ها خنده‌دار به نظر بیاید. اگر از خواندن ماجرای به هم رسیدن این جوان‌ها لذت می‌برید، دردسرهای شیرین و البته ازدواجی آنها را اینجا بخوانید. @fars_zendegi
3.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماینده مجلس: «لایحه تأمین امنیت بانوان استرداد نشده». @fars_zendegi_ link
هدایت شده از خبرگزاری فارس
2.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سووشون؛ با نام فرهنگ، درون‌مایۀ تهی و جلد ابتذال 🔹اگر قرار باشد نام سیمین دانشور بر پیشانی یک سریال بنشیند، دست‌کم باید حداقلی از دقت و مسئولیت هنری در فرآیند اقتباس رعایت شده باشد. 🔹اما آنچه در نسخۀ شبکۀ نمایش خانگی «سووشون» شاهد هستیم، نه تنها بازآفرینی اثری ادبی نیست، بلکه بیش از آنکه در مسیر ارتقای سطح فرهنگی مخاطب گام بردارد، به ابتذال ساختاری و مفهومی نزدیک شده. 🔹تا قسمت اول در دل این بی‌سامانی فرمی، طبیعی‌ست که روایت نیز به سطحی‌ترین شکل ممکن ساده‌سازی شود. عشق و خیانت، مرگ و وطن، ظلم و مقاومت، همه در حد کلیشه‌های نمایشی باقی می‌مانند. 🔹در این پروژه، همه چیز ظاهراً فرهنگی است؛ اقتباس از رمان معروف، حضور بازیگران شناخته‌شده، موسیقی سنتی، طراحی صحنه شبه‌تاریخی… اما با کمی دقت درمی‌یابیم که اینها تنها پوششی هستند بر محتوایی که ماهیتاً تهی شده و به جای ارزش‌گذاری بر مفاهیم بنیادین، بیشتر در پی جلب توجه است با هر قیمتی. 🔹وقتی چنین شکافی بین خاستگاه اثر (ادبیات متعهد) و محصول تصویری آن (نمایش سطحی) ایجاد می‌شود، می‌توان گفت آن‌چه ساخته شده، در اصل نوعی تحریف فرهنگی در پوشش اقتباس است. یک تحریف آرام و خزنده که اگر امروز متوقف نشود، فرداهای سینمای ایران را به بی‌هویتی می‌کشاند. @Farsna
این عشق ممنوعه نیست! اگر کسی بخواهد با دختری بزرگ‌تر از خودش ازدواج کند، عروسی به عزا تبدیل می‌شود و بساط مخالفت دسته جمعی خانواده به راه می‌افتد. از آن بدتر حرف و نگاه‌های مردم است که فکر می‌کنند دختر یا پسری که چنین انتخابی داشته باشد حتما مشکلی دارد. اما آیا واقعا اختلاف سنی معکوس می‌تواند یک عامل شکست در ازدواج باشد؟ به گفته الهام امینی روانشناس و مشاور خانواده اگر قرار باشد سن را معیار تصمیم‌گیری بدانیم، باید اول مشخص کنیم درباره‌ی کدام سن حرف می‌زنیم. سن شناسنامه‌ای یا سن عقلی؟ او توضیح می‌دهد:« سن شناسنامه ای افراد برای ما ملاک نیست. بلکه سن عقلی آنها مهم هست. برای مثال ممکن است اقاپسر سی سال داشته باشد اما سن عقلی او بیست و پنج سال باشد. سن عقلی سنی است که رشد عقلانی فرد را نشان می‌دهد و تحت تاثیر فرهنگ،تربیت،ژن،تغذیه و نظام آموزشی است که فرد در ان بزرگ شده است. پیشنهاد من برای جوان‌ها این هست که اگر با چنین تفاوت سنی با یکدیگر آشنا شدند صرفا به دلیل اختلاف سنی معکوس انتخاب خودشان را نادیده نگیرند .» نکات طلایی ازدواج با سن معکوس را اینجا بخوانید. @fars_zendegi
بگذار با کفن صورتی بمیریم! دیما حرف که می‌زند، چشم‌هایش دو دو می‌زنند، آماده برای ترکاندن بغض. دست‌هایش آن‌قدر پینه بسته‌اند که در نخ‌های نخ‌نمای بلوزهایش گیر می‌کنند؛ از بس که هر روز بشکه‌ آب را توی کوچه‌های شیطان‌زده‌ غزه دنبال خودش می‌کشد. دردی عمیق توی قلب دوازده‌ساله‌اش ریشه دوانده و در رگ‌هایش شاخه‌های کشیده‌ زیتون شده. تنش فلسطین است. از وقتی پدر و مادرش شهید شدند، تبدیل شده به اسکلتی از غم. کسی نمی‌داند از کی، اما دیما مرد شده است؛ مردی که یک تنه پای سیر کردن شکم تمام هشت دختر خانه‌شان ایستاده و با هق‌هق، اما با افتخار می‌گوید:«هیچ‌کس بهمون کمک نمی‌کنه. برادری نداریم. هفت تا خواهریم. خواهر بزرگه‌ام ازدواج کرد، اما شوهرش شهید شد. اونم دو تا دختر داره. من کوچیک‌ترینشونم. اما میرم براشون آب پر می‌کنم و غذا میارم.» روایت دیما دخترک تنهای غزه را اینجا بخوانید. @fars_zendegi