6.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ این مادر چه موجودیه که حتی شتر هم تو بغلش آروم میگیره؟ این نسل از مادرها دیگه تکرار نمیشن! ❤️❤️
✍ اون شتر سفیده هم میخاد بیاد اما جا نمیشه 😍😄
💚
┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
26.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙ویژه برنامه [ به احترام ماه خدا ...]
گناهعلنی با گناهپنهانی، خیلی فرق داره😳
اگر کسی خدایی نکرده داره تظاهر به روزه خواری میکنه نباید بیتفاوت باشیم!❌😶🌫
🎥با تدریس #دکترعلیتقوی
📺پخش شده از شبکه های ملّی و استانی
📌#قسمت2⃣
┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
به احترام ماه خدا.۲.mp3
زمان:
حجم:
3.48M
#صوت🎙
🌙ویژه برنامه [ به احترام ماه خدا ...]
گناهعلنی با گناهپنهانی، خیلی فرق داره😳
اگر کسی خدایی نکرده داره تظاهر به روزه خواری میکنه نباید بیتفاوت باشیم!❌😶🌫
🎙با تدریس #دکترعلیتقوی
📺پخش شده از شبکه های ملّی و استانی
📌#قسمت2⃣
┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
📚 #از_یاد_رفته_۱
🔰 #قسمت_پانزدهم
✍ روسری های بی شعور!🤦♀️
خالهام (که یک خانم مانتویی مجرد است) اومده بود منزل ما مهمانی.
موقع خداحافظی که روسریش رو سرش کرد، تقریبا موهاش رو پوشوند به جز یه خورده موهای جلوی سرش که بیرون موند ...
بهش گفتم : قربونت برم، شما که این همه رو پوشوندی، این یه ذره رو هم بپوشون دیگه🤗☺️
بنده خدا خندید و گفت: امان از این روسری های بیشعور! هی میرن عقب! 😅
بعدش یک حرفی زد که جالب بود، گفت: ای کاش من هم یک شوهر با غیرت گیرم میاومد که هی بهم بگه خانم روسریت رو درست کن، اصلا بهم میگفت باید چادر سر کنی!
آخه تا الان هرچی خواستگار داشتم همه بی غیرت بودن...!!😢😞
این را گفت و خندیدیم و خداحافظی کرد و رفت ...😊
┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
@Aminikhaahاعتماد به دشمن چوب خوردن دارد.mp3
زمان:
حجم:
2.71M
🎙️#پادکست
✍اعتماد به دشمن چوب خوردن دارد
🔖 حرکتِ با یقین، کار هزار حوزه علمیه را انجام میدهد.
⚜️ خون پاک سید حسن نصرالله باور و حقیقت شیعه
⬅️ مردم اگر پشت مقاومت باشند خیر خواهند دید.
📌برگرفته از جلسه «خدا،خدایی میکند»
#سید_حسن_نصرالله
#لبنان
┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
زمان:
حجم:
15.68M
☀️🌱
#داستان_ظهور
#قسمت 2⃣
┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
22.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یا ایتها النفس المطمئنه
ارجعی الی ربک...
#انا_علی_العهد
#گزارشلحظهای
┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
23.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بعد از چند ماه انتظار لحظه وداع با عزیزالروح فرا رسید.
انقدر داغ سنگین بود که حتی تا لحظه ورود ماشین بعضی میگفتند دعاکنید الان سید خودش از پشت پرده خارج شود.
باورش خیلی سخت بود که سیدحسن در میانمان نیست.
با ورود ماشین کورسو امیدی که بعضی در دل داشتند خاموش شد...
باید باور کرد
دیگر سید حسن درمیان ما نیست اما
ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم يرزقون
#انا_علی_العهد
#گزارشلحظهای
┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
jehad tabiin 50 khodam.mp3
زمان:
حجم:
5.05M
🟢برنامه #جهاد_تبیین
🔸#قسمت_۵۰
با حضور #دکتر_علی_تقوی
🎙پخش از شبکه رادیویی
🔺پاسخ به #شبهه👇🏻
من وقتی خودم خطاکارم و گناه میکنم چه معنی داره برم به دیگران تذکر بدم بگم مثلا گناه نکنین، اینکار زشته؟
__________________________
┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
「🍃「🌹」🍃」
🔹 بدون شرح!
🌊 #اقیانوس_آرام
آقای روانشناس
┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄
📚 «آن مرد با باران می آید.»
⏪ بخش ۳۰:
صدای نعرههای اشکوری از توی سالن به گوش میرسد. بند دلم پاره میشود. چندتا از بچهها که برای سرک کشیدن به اوضاع، به کلاسها رفته بودند، همراه مأموران انتظامات، سراسیمه، از سالن میدوند بیرون، یک راست میرود سراغ چکشِ زنگ و هرچه خشم و عصبانیت دارد، سر آن خالی میکند. همه میدوند به طرف صفهایشان غُلغُلهای به پا میشود.
اشکوری میرود پشت بلندگو و شروع میکند به داد و بیداد کردن، آنقدر بلندگو را به دهانش چسبانده که چیزی از حرفهایش متوجه نمیشویم. از شدت ترس، دلپیچهام بیشتر شده و دندانهایم هم از سرما به هم میخورد.
بلندگو سوت میکشد و صدای آقای اشکوری قطع میشود. اشکوری برمیگردد و از لای پنجرهی نیمه باز دفتر، سرِ کسی داد میکشد که بلندگو را تنظیم کند. سوت بلندگو آنقدر زیاد میشود که گوشهایمان را اذیت میکند. اگر وقت دیگری بود، هِرهِر خندهی بچهها به آسمان بلند میشد، اما حالا همه از ترس ساکت ماندهاند.
بعد از چند سوت بلند و گوشخراش، صدا صاف میشود و اشکوری دوباره شروع میکند. نمیدانم از کجا فهمیده، اما میگوید که دیگر مطمئن است خرابکارهای نمکنشناس از میان بچههای همین مدرسهاند و داد میزند که خودشان را معرفی کنند، قبل از آن که او خودش شناساییشان کند.
نمیدانم کسی بچهها را لو داده، یا اشکوری دارد یک دستی میزند؟
به هر حال کسی از میان بچهها تکان نمیخورد. اشکوری دوباره تهدید میکند که اگر خودش عاملین این جنایت خرابکارانه را پیدا کند، تحویل ساواک میدهد.
قلبم میریزد پایین. حتی اسم ساواک هم وحشت آور است. به سعید و یونس نگاه میکنم که جلوتر از من در صف ایستادهاند و جُم نمیخورند.
طفلکیها! حتماً الآن خیلی وحشت زده شدهاند.
اشکوری چند لحظه، در سکوت از بالای سکو به بچهها نگاه میکند. نگاهش مثل نگاه عقابی است که دنبال طعمهاش میگردد. بعد سری تکان میدهد و توی بلندگو داد میزند:
«بسیار خب! آقای صمدی! بیار اون پیرمرد مفتخور بیمصرف رو.»
نگاه همه برمیگردد به عقب. صمدی دستِ آقاتقی بیچاره را گرفته و کشانکشان میآورد. پیرمرد بیچاره با آن دست و پاهای لاغر و استخوانی، دنبال صمدی کشیده میشود و ناله میکند:
_ آقا! به خدا ما بی تقصیریم. ما دیشب خواب بودیم.
_ آقا! به خدا ...
صمدی به زور هلش میدهد روی سکو. اشکوری رو به آقاتقی داد میزند:
«دیشب تو کدوم گوری بودی؟»
آقاتقی بلندتر از قبل ناله میکند:
_ آقا! به خدا ما بی تقصیریم. نفتمون تموم شده بود، از زور سرما چپیدیم زیر پتو و لحاف. به خدا تا صبح هیچ صدایی نشنیدیم. اصلاً نمیدونم کی اومدن و کی رفتن.
⏪ ادامه دارد ...
🌳 #بوستان_داستان
┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff