🦋 #بوی_گل_نرگس #سالروز_شهادت . ▪️ شنیده بودم مادر شهیدی خاطره ای داره که بعد شهادت پسرش کمتر بازگو کرد .همین سرنخی شد برای زیارت این مادر.به محض ورود و دیدن مادر گفتم حاج خانم برو سر اصل مطلب ، خلاصه از ما اصرار و از او انکار قسمش دادم و تعریف کرد... گفت پسرم شهید شده بود ، همه ی اهالی محل می‌دونستن جز من.همه تحویلم میگرفتن چند روز...تو دلم میگفتم خدایا اینا چقدر مهربون شدن!!! تا اینکه یکی دو شب قبل اومدن پیکر موسی دیدم خونه مون شلوغ شد. . ▪️خدا انگار عقل و هوش و از گرفته بود.میگفتم خدایا اینا اینجا چیکار میکنن.از درون آتیش بودم..داشتم می‌سوختم.گفتم من میخام بخابم با من کار نداشته باشین.رفتم تو اتاق ، چشمام و که بستم دیدم خانم فاطمه زهرا اومد سمتم ، گفت : پسرت موسی شهید شد مادر.داد کشیدم و گفتم سوختم...گفت بیا جلو ؛ دهنتو باز کن...از تو چادرش یه مشت گل نرگس ریخت توی دهنم ، درونم یخ شد و چنان آرامشی گرفتم که نگو...( همین حین بوی گل نرگس تو خونه و حیاط و محل پیچید و همه متعجب...بروایت خواهر و برادر شهید و حاضرین) مادر از خواب بیدار شد و اومد تو اتاق ، گفت: میدونم پسرم شهید شد ، رفت تو حیاط گفت زحمت کشیدین ، میدونم موسی شهید شد ، فردا همتون بیاین مراسم تشیع پسرم. . ▪️بوی گل نرگس همه را مست کرده بود و همه از هم سوال میکردن این بو از کجا میاد آخه...فردا جنازه ی موسی رو که آوردند ، تموم افرادی که تو تشییع موسی بودند می‌گفتند انگار ما یک تابوت گل نرگس رو داشتیم تشییع میکردیم... ( شادی روح شهید موسی لطفیان و مادرش صلوات🌷) . 🎥 کلیپ دیدار مادر شهید لطفیان_سال ۱۳۹۷ . 🆔 @hafttapeh