💢 #سالروز_شهادت
#دلاور_مرد_سوادکوهی
#سردار_شهید_خدایار_داودی
.
▪️ #خاطره / معمولا خانوادههای پاسدار بعد از گرفتن دارو، یک رسید درمانی میگرفتند و سپس، هزینه آن را از سپاه دریافت میکردند. خدایار وقتی از جبهه بر میگشت، آن برگهها را از مالی میگرفت و در گوشهای از باغ پنهان میکرد. ما چند روز بعد، متوجه این کار او میشدیم. وقتی میپرسیدیم: چرا این کار را میکنی، میگفت: کشورمان در حال جنگ است و شرایط اقتصادی طوری نیست که من بروم و از سپاه هزینه بگیرم.
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
🆔 @hafttapeh
🌷 #سالروز_شهادت
#شهید_یعقوب_پورعلی ( تنکابن)
#شهادت : ۷ #مرداد ۱۳۶۷ #مریوان
.
#خاطره // #همسر_شهید :
▪️ دختر بزرگمون 3 ساله و نیم بود. شب قبل رفتن آمد سمت پدرش گفت : بابا نرو ، جبهه نرو ، صدام تو رو میکشه، یعقوب دیگه سخنی نگفت ، چند لحظه به دخترمون نگاه کرد و گفت : « نه دخترم خدا با من است و من با خدا، به امید خدا من صدام را می کشم .» در همین حین شهید دخترش را بغل می کند و از اتاق بیرون می رود من هم به دنبال ایشان بیرون می روم می بینم شهید بزرگوار هر دو دخترانش را بغل کرده و گریه می کند و می گوید :«اگر شهید شدم شما امام را دارید و دیگر نگران نباشید .
.
📩 قسمتی از #وصیتنامه ی #شهید:
▫️خدایا ...کاش هزار جای داشتم و در راه اسلام فدای میکردم . ای تاریخ و دنیای کفر! بدانید که منطق ما منطق قران است.
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💠 @hafttapeh
💢 #سالروز_شهادت
▫️ #شهید_محمد_منتظر_القائم
▫️ #ولادت : ۱۳۶۳ #شهرستان_نکا
▫️ #شهادت : #ارتفاعات_جاسوسان ۱۳۹۰
.
▪️ #خاطره / #همسر_شهید
يك روز توي اتاق دراز كشيد و چفيه اي را روي صورتش قرار داد. گفت: فرض كن من شهيد شدم، توام اومدي بالاي سرم، ميخواهم ببينم عكس العملت چيه؟ گفتم: محمدآقا! بازم از اين حرفا زدي؟ خيلي اصرار كرد. پيش خودم گفتم: دلش را نشكنم. اومدم بالاي سرش، چفيه را كنار زدم. دست روي محاسنش كشيدم و گفتم: محمد عزيزم! شهادتت مبارك بالاخره به آرزویت رسيدي! وقتي اين جمله رو به زبان آوردم خيلي خوشحال شد.
.
اين خاطره دوباره تکرار شد. آنروزي كه جنازه شهيد را آوردند، وقتی وارد سردخانه شدم، چند لحظه بعد خودم رو با شهيد توي سردخانه تنها ديدم، رفتم بالاي سرش و به صورتش نگاه كردم و به ياد آنروزي افتادم كه محمدآقا خواست عکسالعمل من را بعد از شهادت اش ببيند، همان جمله اي كه آن روز گفتم را تكرار كردم: محمد عزیزم! شهادتت مبارك، بالاخره به آرزويت رسيدي!
🇮🇷 شادی روحش صلوات...
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💠 @hafttapeh
22.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 #میهمان_شهدا
#میزبان_فرزندان_همسران_شهدا
.
▫️🎥 تیزر پیش اجلاسیه فرزندان و همسران شهدای استان مازندران ( شهرستان های ساری و میاندرود ....)
.
⏱ زمان : ۲۴ شهریور ۱۴۰۳_بعد از نماز مغرب و عشا ..📌 مکان : ساری _ باشگاه فرهنگیان
.
🔖#گرامیباد یاد و #خاطره ی ۱۴۵۰۰ #شهید #استان لاله خیز #مازندران ....🌷🍃🇮🇷
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💠 @hafttapeh
💢 #شهید محمد عبدالله پور آهنگر کلایی ( قائم شهر) #سن ۱۹ #سال _ #شهادت : ۲۶ #شهریور ۱۳۶۳ #مریوان
.
▪️#خاطره // برادر شهید : یادم می آید که برادر شهیدم محمد چند جفت کبوتر در منزل نگهداری می کرد و خیلی به آن ها می رسید . بعد از این که ایشان برای آخرین بار به جبهه رفتند مادرم یک هفته قبل از خبر شهادت ایشان، آن ها را آزاد نمود و به هوا انداخت . در روز تشییع جنازه دور میدان طالقانی من دو تا از آن کبوتران را دیدم که در بالای جنازه شهید فرود آمدند و تا مزار او همراهی کردند و تا هنگام دفن تا ساعت ها در بالای قبر او به پرواز در آمدند و رفتند . این دو کبوتر تا مراسم هفتم شهید در بالای منزل ما بودند و سپس رفتند .
.
#سالروز_شهادت
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
🆔 @hafttapeh
💢 #خاطره // #فقر_آهن
#سردار_شهید_رمضانعلی عبدی(نور)
فرمانده محور مریوان از لشکر ویژه ۲۵ کربلا
#شهادت طویله عراق سال ۱۳۶۰
.
▫️خواهرش نقل میکند: «ترکش خورده بود ،یک بار که داشت وضو میگرفت، دستش را دیدم و گفتم: چی شد داداش؟ خندید و گفت: به خاطر فقر آهنی که بدنم داشت، یک تکه آهن خوردم تا کمبود آهنم رفع شود.😁»
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
🆔 @hafttapeh
💢 #بیاد جواد نژاد اکبر #فرمانده #شهید #گردان صاحب الزمان #لشکر ویژه ۲۵ #کربلا :
.
▪️ #خاطره// مادرش از آخرین اعزام فرزندش می گفت: « غلامعلی ، در آخرین اعزام ، به من که او را بدرقه می کردم ، گفت : « من دارم به جبهه می روم .» و این جمله را چندبار تکرار کرد . گفتم : « چندین بار رفتی و این بار نرو . » نگام کرد و گفت : « مادر ، من به جبهه می روم و سه روز بعد شهید می شوم و پیکرم برنمی گردد . » ناراحت شدم و گفتم : « مادرت بمیره. چرا می گویی جنازه ات نمی آید ؟ » گفت : « دوست ندارم جنازه ام توسط کسانی تشییع شود که به جبهه نیامدند و کمکی به رزمنده ها نکردند . »
.
🇮🇷🌷 این سردار رشید بابلی سرانجام در تاریخ 12/12/1365 در شرق بصره شهد شیرین شهادت را نوشید و همان طور که خودش پیش بینی کرده بود ، به مدت 10 سال مفقود و در دی ماه 1376 شناسایی و در گلزار شهدای بالابیشه سر به خاک سپرده شد .
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
@hafttapeh
💢 #سردار #شهید محمد شعبانیان (#رامسر) از لشکر ویژه ۲۵ #کربلا _ #شهادت #شلمچه #عملیات کربلای ۵ 🇮🇷
.
▫️ #خاطره// 🚌 شعبانیان در زمانی که جبهه نیاز به کمک مالی داشت، مینی بوسی خرید ودرآمد کار با آن را به جبهه ارسال می کرد. دوستانش با دیدن کار کردن او روی مینی بوس، فکر کردند محمد از سپاه استعفاء داده است، ولی با گذشت زمان متوجه شدند او عصرها با ماشن کار می کند تا هزینه اش را به جبهه ارسال نماید.
.
▫️#وصیتنامه : 💌 برادران و خواهران حزب ا... بیدار باشید . در حال حاضر بیش از 90% دستگاههای تبلیغاتی جهان اعم از رادیوها ، تلویزیونها ، روزنامه ها ، مجلت و خبرگزاریها در اختیار و یا لااقل در جهت اهداف صهیونیسم جهانی قرار دارند و همگی در حد مهمی از برنامه های خود را به سمپاشی علیه انقلاب اسلامی اختصاص نمی دهند ای عزیزان بیایید بیشتر تشکیلاتی باشین و با هم اتحاد داشته باشید و دشمن از این اتحاد شما می ترسد ، زیرا اسلام خود مسلمین را به اتحاد دعوت می کند و این اتحاد شما باعث شد که همه توطئه ها پوچ شود و پوزه تمام ابرقدرتها به خاک مالیده شود .
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💠 @hafttapeh
💢 #سردار #شهید فتح اله شاکری جویباری ( از فرماندهان واحد #اطلاعات و #عمليات لشکر ویژه ۲۵ #کربلا _#شهادت :آبان ۱۳۶۲ #پنجوین #عراق )
.
📩 #وصیتنامه : از حضرت آدم تا الان هرچه به سر ما آمده، در نبودن وحدت با خدا و فرستادگان و امامان بوده است. ببينيد چه بر سر انبياء آوردند در اثر عدم وحدت مردم با فرستاده خدا. چه بر سر علي (ع) آوردند در اثر نبودن وحدت مردم با امام (ع). چه بر سر دختر پيامبر، يگانه اختر ولايت آوردند. چه بر سر امام حسن(ع) و امام حسين (ع) آوردند. اينها در اثر نبودن وحدت مردم با امامانشان بود. نكند ما با شكستن وحدت در جرم همه جنايتكاران خداي نكرده شريك بشويم.
.
▫️#خاطره / تو اولین اعزامش به جبهه به مادرش گفت: « مادر میخواهم به زیارت امام حسین(ع) بروم...دعایم کن.
.
💢 #مسئولیت_ها :▫️مسئول بازداشتگاه 17 شهریور قائمشهر ▫️فرمانده پایگاه مقاومت «بهشتیمحله»▫️فرمانده گردان رزمی طرح جنگل «برنجستاک»▫️فرمانده گردان در واحد اطلاعات و عمليات لشکر ویژه ۲۵ کربلا 🇮🇷 شادی روحش #صلواااااات
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💠 @hafttapeh
💢 #سردار #شهید سید محمدتقی هاشمی نسب گرجی ( #بهشهر) #شهادت : والفجر هشت / #فاو #فروردین ۱۳۶۵
.
▫️#خاطره// همسر شهید : وقتي به جبهه اعزام شد، دختر دومم هفده روزه بود.پنج ماه خبری ازش نشد و مرخصی نیامد. زمانی هم که برگشت، دخترم پنج ماهه شده بود. وقتي به اتاق رفت گفت: اين بچهی كيه؟ گفتم: وحيده ست. بعد با تعجب زياد، بغلش کرد و شروع به بوسيدنش کرد.»
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💠 @hafttapeh
💢 #سالروز_شهادت
#فرمانده_ی_سوادکوهی_لشکر_پایتخت
#سردار_شهید_سید_ابراهیم_کسائیان
.
🇮🇷 «سردار شهید سید ابراهیم کسائیان» از فرماندهان نامی و پر آوازه ی لشکرهای 27محمدرسول الله(ص) و 10سیدالشهدا(ع) بود. این شهید بزرگوار، اهل سوادکوه بوده و از افتخارات سرزمین لاله خیز مازندران است. او یار و علمدار فرماندهان شهیدی همچون حاج همت و عباس کریمی ، دستواره ، حاج علی فضلی و ... بود.سید ابراهیم در ۲۰ دی ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ شلمچه بشهادت رسید.
.
👨👧 #خاطره / به مهدیه بگو خیلی دوستش داشتم، خیلی بیشتر از همه ی پدرها .. .
▫️#همسر_شهید : یکی از بستگان ما به مکه مکرمه مشرف شده بود و برای ما هدیه ای آورده بود؛ یکی از این هدیه ها لباس دخترانه کوچکی بود برای مهدیه، دخترمان؛ وقتی ابراهیم نگاهش کرد، گفت: «خیلی قشنگه اما...» گفتم: «اما چی؟» گفت: «اما آن موقع من نیستم. زمانی که شما این پیراهن را تنش می کنی.» به شوخی گفتم: «مگه می خواهی کجا بری؟» گفت: «خوب...» اشک در چشمانش حلقه زد و گونه هایش به نم اشک خیس شد. گفت: «وقتی بزرگ شد، بهش بگو خیلی دوستش داشتم. خیلی بیشتر از همه ی پدر ها، خیلی بیشتر از معنی دوست داشتن ها و خیلی بیشتر از...»🌷🦋
.
#کربلای_پنج
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💠 @hafttapeh
💢 #اسطوره_ی_ادب_و_اخلاق_مردانگی
#فرمانده_ی_شهید_محمد_ملا_محمدی
▫️#ولادت: ۱۳۳۰_روستای لشکنار چالوس
▫️#شهادت : ۶ فروردین ۱۳۶۱_عملیات
فتح المبین _ سمت : فرمانده گروهان🇮🇷
🩸 #نحوه_شهادت : تو عملیات فتحالمبین به میدان مینی برخوردیم که توسط تخریبچیها پاکسازی نشده بود، فرمانده دستهای به نام ملامحمدی داشتیم، وقتی دستور عملیات صادر شد، ملامحمدی اولین نفری بود که خود را به میدان مین زد و بلافاصله هر دو پایش قطع شد.جانشین او شهید حسن فرجپور بود که بعدها توی عملیات والفجر 6 به شهادت رسید، ایشان با همان وضعیتی که داشت رو میکند به شهید حسن و میگوید: «از این به بعد فرمانده دسته تویی، ازت میخواهم به پبشروی ادامه بدی»خونریزی شدیدی داشت.
هنگام جان دادن به حسن آقا میگفت: «من چیزیم نشده، سالم هستم». تنها وصیتی که به حسن آقا کرد این بود که: «بعد از شهادتم لباس پاسداری مرا به تن پسرم که یک ساله است بپوشانید تا او بیرق به زمین افتادهام را بردارد و از این مملکت دفاع کند». "راوی : ابوالحسن تولایی.
🌷🌷🌷
.
▫️#خاطره // هنگام تشييع جنازه منافقين، يكسري زنهاي بيحجاب هم شركت داشتند. او از خانه خودش براي آنها روسري می آورد و راهنمائيشان میكرد. آنها هم می پذيرفتند.»همسرش میگفت : گاز و کوپنهایمان را به مردم میبخشید. میگفتم: پس ما چه؟ میگفت: ما دو نفر هستیم. بگذار به آنهایی برسد که نیازمندترند.»
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💠 @hafttapeh