بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
#محمدجواد_پرچمی
▶️
نشستم كنارت با دلشورههام
باهمديگه از هر دری حرف زديم
بغل كردمت اين شب آخری
بازم مادری دختری حرف زديم
تا پلكت ميفته دلم میشكنه
روی آرزوهام تو خط میكشی
چرا چند شبه تا میام پیش تو
همش حرف مرگ و وسط میكشی؟
@hosenih
بسه! نالههاتو نريز تو خودت
تو از وضع زخمای كاريت بگو
بجا صحبت از صبح بیمادری
برام از شب خواستگاريت بگو
تا از خاطرات عروسيت میگی
منو محو غم پروريت میكنی
میگی نيستی پيشم ولی فضه هست
همش ياد بی مادريت میكنی
حالا كه سرم روی پاته بگو
چی شد تو دلت مهر بابا نشست
برام قصهی هديههاشو بگو
همون هدیهای كه تو كوچه شكست
برام از لباس عروست بگو
بجا اينكه حرف كفن رو بگی
ميخوام امشبم باز برام قصهی
همون تکيل بتشكن رو بگی
همون بتشكن كه شكست خيبرو
همون پهلوون كه به عرش پل زده
حالا زانوهاشو بغل كرده و
با حسرت به تابوت تو زل زده
نفسهات يک در ميون بند مياد
تو بستر تا پهلو به پهلو ميشی
برا اينكه بابارو دلخوش كنی
دوباره داری دست به جارو ميشی
با دست شكستت به زحمت نيفت
غم دست خستت تو دل خونه كرد
فدای سفيدی موهات بشم
بجات فضه موی منو شونه كرد
بميرم شبا وقت دلتنگيات
لباسای محسن رو بو ميكنی
تو میبوسی روی حسين و منو
سفارش به زير گلو ميكنی
@hosenih
كفنها رو دادی به زينب ولی
داری دخترت رو كفن ميكنی
حسينم بدون كفن مونده و
من و خوش به اين پيرهن ميكنی
همش زير لب گفتی از تشنگی
همش رفتی از حال و گفتی حسين
بميرم برات اين شب آخری
همش گفتی گودال و گفتی حسين
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#مجید_لشکری
▶️
زهراست دختری که پدر را چو مادرست
زهراست سورهای که مُسمّا به کوثرست
زهراست بضعهای که رضایش رضای حق
از خـشم او خدای مدبِّر مکدّرست
@hosenih
پیغمبری مگر به دو تا معجز آوریست؟!
او نیز فضّهاش به خدا معجز آورست
همتا نداشت فاطمه، یا ایّها الأنام
کُفوَش به عالمین فقط شخص حیدرست
افسـوس در تهاجم طوفان غم شکست
آن سینه ای که مخزن اسرار داورست
@hosenih
دیروز جمع سالم بیت نبوّت و -
امروز جمع سرخ و کبودِ مکسَّرست
دنیا نداشت حوصـلهی فهم شأن او
درک مقام واقعیاش روز محشر ست
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#حسن_بیاتانی
▶️
ابریست کوچه کوچه، دل من ـ خدا کند
نمنم، غزل ببارد و توفان به پا کند
حسّی غریب در قلَمَم بغض کرده است
چیزی نمانده پشت غزل را دوتا کند
@hosenih
مضمون داغ و واژه و مقتل بیاورید
شاید که بغض شعر مرا گریه وا کند
با واژههای از رمق افتاده آمدم
میخواست این غزل به شما اقتدا کند
حالا اجازه هست شما را از این به بعد
این شعر سینه سوخته، مادر صدا کند؟
مادر! دوباره کودک بیتاب قصهات...
تا اینکه لایلای تو با او چها کند
یادش بخیر مادرم از کودکی مرا
میبرد تکیه تکیه که نذر شما کند
یادم نمیرود که مرا فاطمیهها
میبرد با حسین شما آشنا کند
در کوچههای سینهزنی نوحهخوان شدم
تا داغ سینهی تو مرا مبتلا کند
مادر! دوباره زخم شما را سرودهام
باید غزل دوباره به عهدش وفا کند:
یک شهر، خشم و کینه، در آن کوچه – مانده بود
دست تو را چگونه ز مولا جدا کند
باور نمیکنم که رمق داشت دست تو
مجبور شد که دست علی را رها کند...
تو روی خاک بودی و درگیر خار بود
چشمی که خاک را به نظر کیمیا کند
نفرین نکن، اجازه بده اشک دیدهات
این خاک معصیتزده را کربلا کند
زخمی که تو نشان علی هم ندادهای
چیزی نمانده سر به روی نیزه وا کند
باید شبانه داغ علی را به خاک برد
نگذار روز، راز تو را برملا کند...
گفتند فاطمیه کدام است؟ کوچه چیست؟
افسانه باشد این همه؛ گفتم خدا کند
@hosenih
با بغض، مردی آمد از این کوچهها گذشت
میرفت تا برای ظهورش دعا کند
از کوچهها گذشت... و باران شروع شد
پایان شعر بود که توفان شروع شد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#طاها_خراسانی
▶️
ای پرتویِ جلال تو پیداتر از همه
خورشیدِ حُسنِ تو متجلاتر از همه
آئینه هم ندید جمال تو آشکار
ای راز خلقت تو معماتر از همه
@hosenih
تو روح استجابتی و در قنوت بود
دستان بینیاز تو بالاتر از همه
همسایه از دعای شبت بهرهمند بود
ای شیوهی دعای تو زیباتر از همه
عالم نیافت چون تو مسیحآفرینترین
ای روح قدسی تو مسیحاتر از همه
باید به لوح دل بنگارم حدیث لوح
ای خطبهی رسای تو غرّاتر از همه
بعد از نبی که بار سفر بست و رفت، بود-
اسباب رفتن تو مهیاتر از همه
وقتی کسی نبود تو را تسلیت دهد
معلوم شد غریبی و تنهاتر از همه
@hosenih
تو مخفیانه رفتی از این خاک و مانده است
راز غریبی تو هویداتر از همه
در حیرتم چگونه تمنای مرگ داشت؟
آن مادری که بود شکیباتر از همه
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#مجید_تال
▶️
ﺗﺎ ﮐﻪ ﺧﻭﺍﻧﺪﯼ ﭘﺪﺭﺕ ﺭﺍ ﭘﺪﺭﺕ ﺟﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩ
ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻫﻢ ﺳﺨﻨﺖ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻗﺮﺁﻥ ﺁﻭﺭﺩ
@hosenih
ﺑﺮﺩﻥ ﻧﺎﻡ ﺗﻮ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﮐﻪ ﺍﻋﻈﻢ ﺑﻮﺩﻩست
ﻓﻀﻪ ﺑﺎ ﮔﻔﺘﻦ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺁﻭﺭﺩ
ﻭﺻﻠﻪﺩﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺍﮔﺮ ﻣﻌﺠﺰﻩﺍﺕ ﺑﺎﮐﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﭼﺎﺩﺭﺕ ﯾﮏ ﺷﺒﻪ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩ
ﮐﻔﺮ ﭘﻨﻬﺎﻧﯽ ﯾﮏ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺭﺍ ﺭﻭ ﻣﯽﮐﺮﺩ
ﺁﻥ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺗﻮ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩ
@hosenih
ﺩﺭ و ﺩﯾﻮﺍﺭ، ﺷﺒﯿﻪ ﺩﺭ ﺧﯿﺒﺮ ﻟﺮﺯﯾﺪ
ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻣﺤﺴﻦ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﺁﻭﺭﺩ
ﮐﻮﭼﻪ ﻫﻢ ﺑﻌﺪ ﻧﺒﯽ ﮐﻮﭼﻪﯼ ﻧﺎ ﺍﻣﻨﯽ ﺷﺪ...
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#محمدجواد_شیرازی
▶️
برکهای خشکیدهام دریا به دردم میخورد
جام من خالی شده صهبا به دردم میخورد
سوی هر کس میروم، فورا رهایم میکند
بندهای زارم فقط مولا به دردم میخورد
@hosenih
فتنهها میآید و هر کس به سویی میرود
لحظههای امتحان تقوا به دردم میخورد
شرط توبه در رضای حجت الله است، پس...
...رخصت صاحبزمان تنها به دردم میخورد
سائلم... دار و ندارم این دل ویرانه است
ظاهرا بیارزش است اما به دردم میخورد
گرچه فردا بیشتر محتاج لطف مادرم
مادریاش از همین حالا به دردم میخورد
مطمئنم بیشتر از هر عمل، روز جزا
نوکری خانهی زهرا به دردم میخورد
@hosenih
مُهر و امضایی که بر روی دلم زد فاطمه
بیشتر از هر زمان فردا به دردم میخورد
عرش حق لرزید وقتی فاطمه با خنده گفت:
طرحِ تابوتی که گفت اسماء به دردم میخورد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
آخر سال است و بیجیرهمواجب ماندهایم
باز هم در کار خود از هر جوانب ماندهایم
هر چقدری که صلاح ماست آن را لطف کن
دست خالی در پی لطفی مناسب ماندهایم
@hosenih
غالبا با گریه ما احساس سیری میکنیم
چند وقتی میشود بیقوت غالب ماندهایم
پای ما امسال هم در خیمهی تو وا نشد
عذر میخواهیم اگر جزو اجانب ماندهایم
تو تماما سیزده قرن است حاضر ماندهای
ما تماما سیزده قرن است غایب ماندهایم
روز و شب بازار در بازار دنیا میخریم
جای تو درگیر عید و این مطالب ماندهایم
لطف مستاجر شدن دیدار صاحبخانه است
آه ما محروم از دیدار صاحب ماندهایم
چه بهاری مانده وقتی مادر ما را زدند
پا به پای تو به سوگ این مصائب ماندهایم
@hosenih
تا قباله پاره شد بند دل ما پاره شد
تا به الان در غم سیلی غاصب ماندهایم
این سهماهه دم به دم دلواپسش هستیم ما
در کنار بستر مادر مراقب ماندهایم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#سیدمهدی_حسینی
▶️
چو آفتاب رخت را غبار ابر گرفت
شکوه نام علی غربتی ستبر گرفت
@hosenih
جهان و کن فیکونش در اختیار تو بود
عدو چگونه فدک را ز تو به جبر گرفت؟
خمید قامت او زیر بار اندوهت
اگر چه دست علی را عصای صبر گرفت
پدر به دیدن تو تا بهشت صبر نکرد
تو را ز دست علی در میان قبر گرفت
@hosenih
تمام غربت خود را گریست در دل چاه
که تا همیشه دل چاه مثل ابر گرفت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#مجتبی_روشن_روان
▶️
چشم تو كعبهی همه حاجات حيدر است
گلخندهات صفای مناجات حيدر است
مادر! تو گفتهای كه فدائی حق شدن
راه رسيدن به ملاقات حيدر است
@hosenih
اي ذوالفقار شير خدا، قدرت علی
نام تو رمز هر عمليّات حيدر است
صبر علي به پای غمی چون فراق تو
يک ذرّه از تمام كمالات حيدر است
از اين غريب خسته چه ديدی كه روز و شب
چشم كبود و زخمی تو مات حيدر است
در موج گريهات به علی خنده میزنی
اين خنده هم برای مراعات حيدر است
@hosenih
در عشقورزی به علی بیبهانهای
اين مايهی غرور و مباهات حيدر است
هم سينهات شكسته و هم دست و هم دلت
گويا وجود تو همه خيرات حيدر است
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#علیرضا_خاکساری
▶️
بچهها را دور هم عشق به مادر جمع کرد
تکتک ما را خود زهرای اطهر جمع کرد
فاطمه به شیعیان درس ولایت داده است
شیعه را عشق به حیدر پای منبر جمع کرد
@hosenih
افتخارات زیادی با دعای فاطمه
شیر حق در نهروان و بدر و خیبر جمع کرد
هیچ جا شأن و مقامی این چنین پیدا نشد
آبرو و اعتباری را که قنبر جمع کرد
هرکه عمرش را به پای اهل این خانه گذاشت
در مسیر زندگیاش دُرُّ و گوهر جمع کرد
بیگمان از برکت این سفره غافل بوده است
هر که رزق خویش را از راه دیگر جمع کرد
هرکسی که درهمی را خرج آل الله کرد
شک ندارم بعد از آن چندین برابر جمع کرد
رزق و روزی همه را بین روضه ریخته
خوش به حال هر کسی آمد و بهتر جمع کرد
فاطمه یعنی به تنهایی سپاه مرتضی
پس دلیلی داشت شیطان نیز لشگر جمع کرد
نه غرور طلحه و نه خشم شمشیر زبیر
فتنه را "امر" علی ، "چشم" ابوذر جمع کرد
باغبانِ باغ هم صد بار مرد و زنده شد
یاس خوشبوی خودش را تا که پرپر جمع کرد
از پرستویی که بین کوچه بر دیوار خورد
آخرش یک مشت پر بچه کبوتر جمع کرد
با نفسهایش تمام خانه عطراگین که شد
لالهها را فضه از دامان بستر جمع کرد
تا نگه دارد برای مرهم بازوی خود
اشک چشم همسری را دست همسر جمع کرد
@hosenih
درد دل میکرد هرشب که حلالم کن علی
سفرهی دل را دگر در روز آخر جمع کرد
دست سنگینی که روی گونهی خورشید خورد
در غروب کربلا خلخال و معجر جمع کرد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#ناصر_شهریاری
▶️
ای همه عالم امکان بفدایت، مادر
عالمی ریزهخور خوان عطایت، مادر
کیستی تو که خداوند جهان آورده
سورهی کوثر خود را ز برایت، مادر
@hosenih
تو که هستی که نبی با همهی قرب مقام
بارها گفته که جانم بفدایت، مادر
ای که از فهم فراتر بود اوصاف شما
عقل ماندهست به توصیف و ثنایت، مادر
پایش از عرش فراتر برسد آنکس که
نوکری کرده و افتاده به پایت، مادر
هر کسی مهر علی داشت و اولاد علی
گشته او شامل آیات دعایت، مادر
بیحرم خواندن تو ظاهر امر است ولی
هست عالم همهجا صحن و سرایت، مادر
از نوک میخ در سوختهی خانهی وحی
میچکد خون تو در راه ولایت، مادر
@hosenih
با دعای تو همه خلق حسینی شدهاند
جان به قربان غم کرببلایت، مادر
همهی ارض و سماوات بههم میریزد
تا ز گودال رسد سوز صدایت، مادر
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
#نوید_اطاعتی
▶️
اشک من است نمنم باران بیکسی
بغض گلو است آیت پنهان بیکسی
باید که از مدینه به جایی دگر رویم
زهرا ، مدینه هم شده زندان بیکسی
@hosenih
یک عمر میزبان دل بیکسان شدم
حالا ببین علی شده مهمان بیکسی
پرسیدی از چه زانوی خود را بغل کنم؟
این است چون نشانهی دوران بیکسی
این روزها مغیره شده خار چشم من
جز صبر نیست چاره و درمان بیکسی
@hosenih
لبخند تو برای دل خستهی من است
چون آب، روی آتش سوزان بیکسی
ای کاش اجل سراغ مرا هم گرفته بود
مرگ است، بی و فاطمه پایان بیکسی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih