eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
46.7هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
395 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
شکر خدا که ذاکر اسماء داوریم تسبیح گوی دائمِ الله اکبریم شکر خدا که روز ازل او اراده کرد ما ریزه خوار سفره ی آل پیمبریم دلهای ما که عطر تولا گرفته است باشد گواه، شیعه ی دیرین حیدریم سادات و غیرِ زمره ی سادات، بی گمان فرزند فاطمه، همه از نسل کوثریم حب الحسن که بانی حب الحسین شد خود میدهد نشان که ز خلق جهان سریم @hosenih نصّ صریح آل محمد کند بیان ما از اضافه ی گلِ آن آل اطهریم با افتخار بر همه اعلام میکنیم فرزند خاکِ کشور موسی بن جعفریم اینجا بروی بال ملائک نشسته ایم یعنی بزیر سایه ی زهرای دیگریم ایران سراسرش حرم اهلبیت شد وقتی خبر رسید به معصومه یاوریم گنبد طلای شاه خراسان گواهِ ماست سلطان ما رضاست و ما خاک این دریم جز ما، که دارد از همه برتر چنین سِمَت؟ که میزبان دختر زهرای اطهریم دُختی که گشت یار امام زمان خود چون زینب است و ما به حریمش چو نوکریم بالاترین فضیلتِ بانو ، قیامِ اوست ما رهروانِ نهضتِ این پاک رهبریم او اقتدا به نهضت زهرا نمود و ما با اقتدا به او همه یاران مادریم با حجت خدا، همه فتوای او یکی است در کارِ دین مقلدِ آن نیک اختریم تنها نه در حوائجِ دنیا کریمه است محتاج آن شفیعه ی بانو به محشریم او زینبِ زمانه ی خود بود بر رضا ما عبدِ این ارادتِ خواهر برادریم بارِ غمِ حسینِ زمانه بدوشِ اوست وز اضطرارِ اوست که ما نیز مضطریم @hosenih داغِ برادرانِ خودش را اگر چه دید در قم عنانِ ناقه ی او را بسر بریم او خواهرِ امامِ زمانِ خودش، ولی ما ناله دارِ روضه داغِ دو خواهریم بانوی قم! غمِ دلِ بانوی کوفه را با نام تو به گوشه ی گودال میبریم اصلاً کسی نبود به ناقه نشانَدَش با این گریز ، گریه کنِ حرفِ آخریم داغِ هزار و نهصد و پنجاه زخم را تا انتقامِ یار ، عزادارِ سَروریم شاعر: @hosenih
ماه ذی القعده و دلم امشب میلِ پرواز تا خدا دارد می روم سمت مقصدی روشن از مسیری که نور می بارد ماهِ احساس و شور این ماه است ماهِ فیض و سرور و مهمانی گاه حال و هوای قم داریم گاه شوقِ شبِ خراسانی یک دهه با کریمه مأنوسیم یک دهه با رئوف هم کاسه غرق لطف و کرامتِ عشقیم دائماً با زيارت خاصه @hosenih اول ماه را روایت کن با احادیث و شعر و منظومه اهل قم را بشارتی باید.. مژده مژده رسیده معصومه شب میلاد دختر موسی آسمان هم دلش هوایی بود دامن نجمه غرق نور شده خاک از انوار او طلایی بود شد مدینه پر از شعف امشب تو بگو باز کوثر آورده ست نام او فاطمه ست پس حتما نجمه زهرای دیگر آورده ست با وقار و متین و عالمه است ارث زینب به او رسیده، بَلی.. در روایت نوشته اند او را راوی غصه ی غدیرِ علی هر که آورده نامه و حاجت.. ..پیش او، بی جواب و رَد نشده گفته موسی فدای او پدرش چون جوابش نمی شود نشده دختر و خواهر امام است این نورِ چشمی و عمه ی سادات مدح او بر نیامده از ما مدح او آمده به هر آیات آمد و آمد و رسید به قم از گل اَشکش آب قم شد شور قم نه ایران گرفت نور از او.. با حضورش درونِ بیت النور به چه صحن و چه مرقدی دارد به چه ایوان طلای زیبایی رو به رویش علی علی گویم یادِ ایوانْ طلای مولایی دورِ او پُر زِ عالِم و عابد دورِ او چون ستاره می بارد هر که رفته به صحن آئینه گفته که عطر حیدری دارد نام او فاطمه ست حق دارم شعر خود را سوی نجف بکشم تا بگیرم برات از خانوم باید اینجا دوباره صف بکشم ما همیشه رسیده ایم اینجا تا زِ دختر به مادرش برسیم قم شده شهر عش آل رسول تا به زهرای اطهرش برسیم می رسد کار ما به آنجا که تا دخیل ضریح او باشیم یا که در پای پنجره فولاد یادِ مشهد به گفتگو باشیم ما گدایان دختر موسی ما گدایان دست سلطانیم نه به ذی القعده و صفر، اصلاً کل سال عاشق رضا جانیم از کریمه کرامتی داریم از رئوف عرض حاجتی خواهیم ما از این خواهر و برادر هم اربعین یک زیارتی خواهیم @hosenih قم به حاجات خود رسیده ولی می روم مشهدِ امام رضا تا که امضا کند امام رئوف جان معصومه، برگِ کرببلا .... یک دهه از کرامت و احسان اذنِ دو ماهِ نوکری خواهم دست من را رسان به ماهِ حسین غیر از این حاجتی نمی خواهم ملتمس بر نگاهِ معصومه ملتمس بر نگاهِ سلطانم شاعرم شاعرِ قم و مشهد بی عبا هم براش میخوانم شاعر: @hosenih
زهرای ایرانیِ ما زهرا نشان بانو قربان این بانو و ای قربان آن بانو از پیش تو تا فاطمه انگار راهی نیست وقتی که می‌آیم دَمِ این آستان بانو @hosenih باید ببینی چهره‌ی موسی‌ابن‌جعفر را وقتی صدایت می‌کند معصومه‌جان بانو  معصومه ای یافاطمه فرقی ندارد که در این زمین خاتونی و در آسمان بانو باید نخواهیم از تو کم‌ها را و دنیا را  این کار بهجت هاست در این آستان بانو   جای تعجب نیست اینجا جای مرجع هاست شمعی و هستی جامع ما در جهان بانو یا اینکه عارف یا که علامه است یا فاضل خورده است هرکس که کنارت آب و نان بانو @hosenih یک طور دیگر می‌شود صحن و رواق تو وقتی سلامت می‌کند صاحب زمان : بانو ای عشق مدیون رضا هستیم و معصوعه قربان این آقا و ای قربان آن بانو شاعر: @hosenih
از شهر قم، حوالی صحن مطهرت دارم سلام و عرض ارادت به محضرت بانوی آسمانی قم! خوش به حال من زیرا که هست روی سرم سایه ی سرت عطر بهشت در همه جا موج می زند وقتی نسیم می وزد از سمت معجرت محتاج لطف و مهر کریمانه ی توام بانو! بریز دانه برای کبوترت ای بانوی کریمه! کسی برنگشته است افسرده، دلشکسته و نومید از درت هرکس که دید صحن تو را گفت این حرم دارد نشان ز تربت مخفی مادرت شاعر: @hosenih
پاینده این دیار ز الطاف دلبر است این مُلک خانواده‌ی موسی بن جعفر است سلطان طوس و حضرت معصومه مالکند ایران حیاط صحن دو خواهر برادر است شاعر: @hosenih
(هر دختری که دختر زهرا نمی شود) هرکس که مثل ام ابیها نمی شود در وصف همسری شما گفته اند که هم کفو و هم طراز تو پیدا نمی شود شکر خدا که راهی دریای قم شدیم هر قطره ای که راهی دریا نمی شود باور کنید با همه اوصاف خود بهشت هرگز شبیه صحن تو زیبا نمی شود آرامشی که خلق به دنبال آن روند جز در حریم امن تو معنا نمی شود گفتند زائر تو زائر زهراست آمدیم وقتی زیارت مدینه مهیا نمی شود شاعر: @hosenih
دلم پر میکشد تا شهر قم با شوق بی پایان سلام ای دختر باب الحوائج! کوثرِ ایران سلام ای آنکه اهل دل شبانه روز می گردند شبیه کهکشان دور سرت؛ دلداده و حیران زمین افتاده زیرِ پایت و گلها عطش دارند قدم بردار تا از آسمان نازل شود باران @hosenih حیا از چشم هایت آیه آیه میشود پیدا وقار از قد و بالای تو معلوم است ای جانان شکوه چادرت حسرت به دل کرده ست مریم را خودِ قدّیسه ای! ای نور چشم حضرت سلطان تو جانِ جانِ جانان و هوادارِ رضاجانی(ع) تویی زهرایِ ثانی، با نشان، با گنبد و ایوان @hosenih به عشق روز میلاد تو خورشید آمده تا که شود ایوانِ زیبایِ حریمت آینه بندان شدی معصومه(س)و باب الرضا(ع) میخوانمت بانو همان بابی که مرهم میدهد بر دردِ بی درمان کریمه هستی و موسی بن جعفر(ع) دوستت دارد منِ بی آبرو هم دوستت دارم به این قرآن! شاعر: @hosenih
برای بانیان وضع موجود بانیان وضع موجودیم ما تا هزار و چارصد بودیم ما هرکجا چرخی است، ما چرخانده‌ایم هرکجا قفلی است، بگشودیم ما سفره‌ی مردم اگر کوچک شده است سفره‌ای پُرچرب و پُرسودیم ما در صف طولانی مرغ و خروس کِی دچار نقص و کمبودیم ما @hosenih از برای حلّ و فصل مشکلات تا بخواهی گریه فرمودیم ما معذرت‌خواهی نکردیم از کسی هیچ‌کس را هم نبخشودیم ما گر زمین خوردیم، بهر آبرو سینه‌خیز این راه پیمودیم ما ما ژن خوبیم و چون ژن‌های خوب حامی یک عدّه معدودیم ما قوّه‌ی مجریّه‌ای بی‌اختیار لاجرم خوردیم و آسودیم ما دولت پیر مغان ما بوده‌ایم چون فسیل امّا نفرسودیم ما چارصد درصد گرانی کار ماست چند درصد رو به بهبودیم ما؟ نرخ بیکاری نه تنها کم نشد بر تورّم نیز افزودیم ما هستِ ما و بودِ ما از کدخداست گر نباشد محو و نابودیم ما می‌کنم تَکرار تا روشن شود باعث این کار، ما بودیم، ما بورس مال ماست، مسکن مال ماست خودرو مال ماست؛ مقصودیم ما! گیج و بی‌تدبیر و ناکارآمدیم فحش‌بارانیم و خشنودیم ما در رُکود ما رکورد تازه‌ای است در کشاورزی، خود کودیم ما در مسیر خودکفایی لحظه‌ای دامن خود را نیالودیم ما وقت پاسخگویی اصلاً نیستیم یا گم و گوریم و مفقودیم ما @hosenih صبح جمعه پی به مطلب می‌بریم احتمالاً شنبه‌ها جودیم ما! اینهمه جاسوس! آیا گاندوایم؟ این بلاهت را چه موجودیم ما؟ ما نمی‌بودیم، اوضاع این نبود طالع میمون و مسعودیم ما وعده‌ی صدروزه‌مان شد هشت سال کاش صد روز دگر بودیم ما شعر مشترک: و @hosenih
ای که میگفتی برایم کار نیست زندگی سخت است و ره هموار نیست رای دادن گر چه با اجبار نیست خیز از جا مهلت تکرار نیست رای تو تقدیر ساز کشور است نصرتی بر مردم بی یاور است کوششی در کشوری نوآور است چاره دست دولتی ناچار نیست رای من خاری به چشم دشمن است یک نشان از عزت این میهن است انتخاب بهترین، حق من است حق من بازیچه ی اغیار نیست @hosenih رای دادن کشورم را ضامن است درد بی دردی بلای مُزمِن است بی تفاوت بود هر کس خائن است این وصیت های آن سردار نیست؟ دین حق مانده است بی یار و دفاع معنویت کم شده در اجتماع اعتقاد از جمع ما کرده وداع در حرم ها حرفی از زوار نیست خوب می دانیم وضع اقتصاد از گرانی ها و از فقر و فساد زندگی ها نیست بر وفق مراد غیر از این ها حرف در اخبار نیست بورس افتاده است در چاه ضرر نیست از تولید و از رونق خبر همت صنعتگران شد بی اثر این که دیگر کار استکبار نیست! قیمت ارزاق روز افزون شده قلب مرغ از این گرانی خون شده لیلی از این نرخ ها مجنون شده ای جناب این وضع این بازار نیست ای بردار نرخ اعلامی چه شد؟ اقتصاد ناب اسلامی چه شد؟ آن گلابی های برجامی چه شد؟ خانه ی دولت که میدان بار نیست در حکایات دل رنجور ما بشنو ای جان قصه ی مشهور ما ظاهرا در خدمت جمهور ما یکی جنابی هست که انگار نیست ای که در رقص و غزلخوانی شدی! حامی آقای روحانی شدی! حال که گرم پشیمانی شدی توبه ات تنها به استغفار نیست خب! خدا را شکر در این روزگار دختر ما بر دوچرخه شد سوار کاش فکری هم شود بر کار و بار تا نگوید کارفرما کار نیست هر دل عاشق برای ازدواج مسکنی زیبنده دارد احتیاج درد این عشاق کی گردد علاج چاره این کار در گفتار نیست تیم استقلال! تیم پرسپولیس! تیم والیبال و کشتی و تنیس کاپ اخلاق است دست یک رئیس جز رئیسی رای ورزشکار نیست @hosenih آنچه در این جمع زیبا مطرح است خواهش ما انتخاب اصلح است رای ما در حکم تیر اسلحه است تیرهایی که کم از رگبار نیست مرد باش ای آنکه کاری دست توست درد مردم را دوا کن در نُخست گام خود بردار در کار درست حاصلی در غیر این رفتار نیست امر به معروف کار آمر است باطن ما در سخن ها ظاهر است این معانی اعتقاد شاعر است ورنه شاعر اینقدر بیکار نیست شاعر: حجت الاسلام @hosenih
لطف تاریخ ها به تکرار است به مرور هزاره های قدیم به نگاه و تجاربی که جدید نه به شکلی که مانده در تقویم مثلا فرض کن زمان علی ست با خودت فکر کن که بی طرفی عاقبت انتخاب خواهی کرد یا که از اصل می شوی آباد یا در آخر خراب خواهی کرد مرز صفّین مثل مو شده است... در همین گیر و دار می بینی همه جای جهان پر از سَلَفی ست و تو ماندی در این میان که دلت آن طرف رفته یا که این طرفی ست؟! راستی نهروان همین بغل است! @hosenih شک و تردید می کند کاری که فقط توبه از گناه کنی دیگران راه را بیابند و بنشینی فقط نگاه کنی کربلا، با من و تو شکل گرفت یک نفر می شود حبیب و دو بار جان فدا می کند امامش را یک نفر حُجر می شود که دو بار قبر او رو کند مرامش را شیعه یعنی ؛ تو هم دومرتبه باش بار دوم برای من چیزی ست قدر پوسیدن و نپوسیدن یا پس از قرن ها فنا شدن و یا که چون چشمه گرم جوشیدن حکمیت نرفته وا ندهیم گم شده م بین دست و پا زدنم وسط زرق و برق عاریه ای بین جهلم رسوب کردم و برد شام را خلسه ی معاویه ای حیله ی عمروعاص ها کاری است @hosenih به من از من ، شبیه تر شده است این در آیینه مثل من، این من بی تفاوت منی ، که رو به رویم شده مانند شیشه ای نشکن کاری از سنگ بر نمی آید قصه خوانی قدر شدیم و چه سود پند تاریخ یادمان رفته است روزگاری ، دری شکست اما اثر میخ یادمان رفته است لگد روزگار سنگین است حرف آخر؛ هنوز عاشورا احتمال وقوع خواهد داشت وارث کربلا که برگردد قصه از نو شروع خواهد داشت سیصد و سیزده نفر کافی ست شاعر: @hosenih
🚩 یک کلام، ختم کلام ما انتخاب ما، انتقام ما از تو ای وطن دور، اهرمن بر تو ای شهادت سلام ما پشت دشمنانت شکسته باد از قعود ما و قیام ما ایستاده مردن شرافت است منتظر نشستن حرام ما حاج‌قاسمی در درون ماست در اراده‌ی هرکدام ما می‌رسد مگر بوی کربلا از مزار او بر مشام ما با شهادتش، با رشادتش قرعه زد غمش را به نام ما تا به لرزه افتد دل ستم هر سپیده‌دم زیر گام ما مرحبا سرانگشت آبی‌ات ای حماسه‌ی ناتمام ما شاعر: @hosenih
ای یاس سفید، حاج قاسم لبیک معنای امید، حاج قاسم لبیک همراه تو روز رأی‌گیری هستیم سردار شهید حاج قاسم لبیک شاعر: @hosenih