eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.8هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
399 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ می رود سمت برادر به تنش تب دارد دو پسر دارد و یک زمزمه بر لب دارد به فدای سر تو ! هرچه که دارم این است چه کنم؟هست همین هرچه که زینب دارد ارث زینب قد خم بود ، قسم داد و گرفت إذن خود را هم از آن قدّ مورّب دارد @hosenih پسرش رفت به میدان و شغالان دیدند شیر این بیشه عجب باد به غبغب دارد رفت و فریاد برآورد برادر ! بشتاب تیغ ورّاث علی از دو طرف لب دارد حق همین است که قربانی اکبر بشویم زینب است این که دو فرزند مؤدب دارد @hosenih از یمین می روم از سمت یسارش با تو دشمن معرکه یک روزِ معذّب دارد بد به دل راه مده مطمئناً پیروزیم مادر ماست که در خیمه ، مرتّب دارد: زیر لب زمزمه ی ناد علی می خواند دارد از هیبت اولاد علی می خواند ** تکیه دادند به هم هردو برادر اینبار هر دو در مرکز این دایره و چون پرگار @hosenih دور خود ساخته اند از سر دشمن کوهی تنِ بی سر چقدر ماند و در این انبوهی خُدعه زد دشمن بی عُرضه و ترسو ای وای بارش تیر شد آغاز ز هر سو ای وای ناگهان هردو برادر به کمین افتادند زیر باران جفا هر دو زمین افتادند @hosenih بدن هر دو پر از تیر ، به هم دوخته شد چشم هر دو پسرِ شیر به هم دوخته شد اول از ترس در آن حال رهاشان کردند بعد با تیغه شمشیر جداشان کردند این طرف ، حادثه از چشم زنی دور افتاد آن طرف در وسط خیمه دلی شور افتاد @hosenih گَرد ، خوابید و شد آن واقعه پیدا کم کم چشم مادر نگران شد به پسرها کم کم عاقبت واقعه ، شد آنچه که زینب می خواست نذر من گشت اَدا ! شکر ، حسینم برجاست ** پسرانم به فدای سر تو ، غم نخوری هر دو قربان علی اکبر تو ، غم نخوری @hosenih پسرانم که بماند ! خودِ زینب هم هست جان من نذر علی اصغر تو ، غم نخوری تو سفارش شده ی مادرِمانی ، قَسمت می دهم جان من و مادر تو ، غم نخوری هرچه غم مال من و قول بده تا آخر هرچه غم خورد اگر خواهر تو ، غم نخوری… ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ من را نگاهِ تو اگر از یاد بُرده بود چیزی نداشتم همه را باد بُرده بود دیوانه ی حسینم از آن دم که مادرم من را کنارِ پنجره فولاد بُرده بود ما را رضا به کرببُلا بُرد و قبل از آن ما را حسین صحنِ گوهرشاد بُرده بود @hosenih ما را حسین دست گرفته تمامِ عُمر ما را وَگَرنَه این همه بیداد بُرده بود از شیر مادرم نه که پیش از تولدم دل را حسین ، خانه اش آباد بُرده بود مجلس تمام می شود و مادر تو را از هوش ، روضه هایِ پُر از داد بُرده بود *** مدیون زینب است امامت وَگَرنَه غَم جان از وجودِ حضرتِ سجاد بُرده بود @hosenih "زینب فرشته بود و پَرِ خویش وا نکرد... پَر می گشود اگر همه را باد بُرده بود" ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ غم به دل راه نده من به غَمَت حساسم دو پسر آوردم @hosenih پایَش اُفتد خودِ من چند نفر عباسم دو پسر آوردم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شیعیان حیدریم و خاک پای زینبیم با نگاه لطف زهرا مبتلای زینبیم برکت یک عمر گریه بر برادرهای او لطف فرمودند و حالا ما گدای زینبیم کربلا از ابتدا تا انتها میدان اوست از محرم تا صفر غرق عزای زینبیم @hosenih در نماز وتر دست گریه کن ها را گرفت ما حسینی گشته از فیض دعای زینبیم رازق چشم تر عشاق تنها زینب است اشک اگر داریم مرهون عطای زینبیم از نجف تا کربلا هر سال جمع زائران میهمان سفرهء صحن و سرای زینبیم @hosenih روز محشر لحظهء "یوم یفر من اخیه " با نشان "سینه زن" تحت لوای زینبیم هر مدافع تا زمین افتاد با خونش نوشت تا نفس در سینه ها باقیست پای زینبیم کثرت ایرانیان لشگرش معلوم کرد بیش از هر قوم دیگر ما فدای زینبیم @hosenih او اسارت رفت تا دین خدا احیا شود ما مسلمانان رنج و غصه های زینبیم تازیانه خورد اما چادرش را پس گرفت تا ابد حیران این حجب و حیای زینبیم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دلي لبريز اشک و آه دارد نگاهي سوی قربانگاه دارد @hosenih شده آمادهٔ حج حسينی که با خود دو ذبيح الله دارد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ وقتی که در دور و برت لشگر نباشد وقتی برایت یک نفر یاور نباشد وقتی که هَل مِن ناصر تو بی جواب است وقتی که شرم از سبط پیغمبر نباشد خواهر اگر جان را نریزد زیر پایت دیگر به جان تو قسم خواهر نباشد باید که قربانی شوند این دو جوانم باور بکن راهی از این بهتر نباشد وقتی که عبدالله هم داده رضایت عذری نمانده صحبتی آخر نباشد وقتی وهب را مادرش تقدیم کرده از یک مسیحی خواهرت کمتر نباشد بگذار تا کامل شود عشق من و تو بگذار بین ما کسِ دیگر نباشد کاری بکن ای عشق من در روز محشر تا خواهرت شرمنده از مادر نباشد من هر چه را دارم اگر ریزم به پایت جبران یک موی علی اصغر نباشد هستند اولاد من ، اما خون اینها رنگین تر از خون علی اکبر نباشد گفتی همیشه خواهرت را دوست داری حالا نباید روی حرفش نه بیاری @hosenih از غربتت مولا خبر دارند هر دو بر حال امروزت نظر دارند هر دو تنهایی ات اینجا درآورد اشکشان را از غصه ات چشمان تر دارند هر دو پوشانده ام بر تن لباس رزمشان را بنگر چه تیغی بر کمر دارند هر دو من که حریف بی قراری شان نبودم شور عجیبی بین سر دارند هر دو از لحظه ای که گفته ای "نه" ای برادر حال و هوای محتضر دارند هر دو از بسکه شوق پَر زدن تا دوست دارند بر تن به جای دست پَر دارند هر دو از نسل ابراهیم و اسماعیل هستند در دستشان تیر و تبر دارند هر دو وقت رجز خواندن شبیه شیر هستند وای از دمی که نیزه بر دارند هر دو مانند خورشیدند و آتش می فشانند شیران جنگند و شرر دارند هر دو با خونشان آمیخته شور شجاعت مانند عباست جگر دارند هر دو بگذار اینها سوی میدان پر بگیرند من راضی ام هر دو به پای تو بمیرند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ زینب آورد امانتی ها را سربه زیر و خجالتی ها را سینه زن های اکبر و اصغر اولین بچه هیئتی ها را تا مشخص شود عیار خودش می فرستاد قیمتی ها را دولت دختر علی می برد آبروی حکومتی ها را روی پا نیزه ها بلند شدند تا ببینند غیرتی ها را @hosenih دور می شد دو رد پا از هم در پی آن ، دو تا صدا از هم از همان دور بوسه می گیرند جای بابا دوتا دوتا از هم تا بسازند کربلا باهم تا بگیرند کربلا از هم با رجز های حیدری این دو جان گرفتند بارها از هم دورشان جمع می شود لشکر کم کنی هر کدام را از هم تیغ ها عاقبت یکی گشتند تا شدند این دوتا جدا از هم @hosenih عاقبت داغ روزگار شدند دو غزال حرم شکار شدند سر هر یک به یک طرف افتاد تا که معنای ذوالفقار شدند تا که این دو علی علی گفتند همه ی دشت نیزه دار شدند دانه دانه به خاک افتادند سیب بودند پس انار شدند تیغ ها چون شدند دست به کار چکمه ها نیز پا به کار شدند ساعتی بعد با سری خونین بر سر نیزه ها سوار شدند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ، ▶️ این دو در روزِ مبادا همه‌ی جانِ منند دو حسین و حَسنند @hosenih این دو امیدِ من و تیغمو طوفان منند دو حسین و حسنند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ، ▶️ یک نفس جام بلایت را خودم سرمیکشم زینب کبری منم @hosenih برهواخواهی تو از خیمه لشگر میکشم زینب کبری منم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ هر چند که از داغ تو مرثیه به دوشم یک آهِ عزا را به دو عالم نفروشم من طایر قدسم به زمین آمده ام تا از برکه ی اندوه تو یک جرعه بنوشم @hosenih شور تو شعوری به من آموخت که تا مرگ در بزم غمت کم نشود جوش و خروشم با روی سیاه آمده ام نوکری تو لطف تو به من گفت که چون جون بکوشم عمری است که روی لب من نام "حسین" است ذکری به جز این ذکر نرفته است به گوشم @hosenih بر تو نکنم گریه کم از مرغ هوایم در سوگ تو ضجه نزنم کم ز وحوشم* ای کاش به جای کفن ای بی کفن ارباب پیراهن مشکی عزای تو بپوشم *مرحوم‌ مجلسی‌ نقل‌ میکند از حضرت‌ صادق‌ (علیه السلام) که‌ میفرمود: سوگند بخدا در سوگ‌ جدم‌ حسین‌ آسمان‌ گریست‌، مرغها گریستند، حیوانات‌ گریستند، وحوش‌ بیابان‌ گریستند... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ، ▶️ نعرۀ حیدری ام تیزتر از شمشیر است من خودم یار توام @hosenih دختر شیر به میدان بزند چون شیر است من خودم یار توام ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ رخصت بده دو طفل خودم را فدا کنم این فیضِ روسپید شدن را ز من مگیر هم دختر شهیدم و هم خواهر شهید این مادرِ شهید شدن را ز من مگیر @hosenih باید عزیز را به فدای عزیز کرد در خیمه غیرِ این دو ، عزیزی نداشتم غیر از دو طفل خود که به قربانِ تو کنم در خیمه ام برای تو چیزی نداشتم @hosenih بیهوده می زنند همه لافِ عاشقی کس نیست عاشق تو به مانند زینبت ای هست و نیستم به فدای تو یا حسین ناقابل است جان دو فرزند زینبت @hosenih خوشبخت خواهری که تو باشی برادرش تا سایۀ تو هست ، دگر غم نمی خورَد فرزند اگر چه که همه دنیای مادر است دنیای بی تو هیچ به دردم نمی خورَد @hosenih از هر چهار سو به تو شمشیر می زنند باید برای خود سپری دست و پا کنی از خیمه ام دو تا سپر آورده ام حسین باید که هر دو تا پسرم را فدا کنی @hosenih سخت است دست و پا زدنِ بچه های من اما فدای طفل رباب و سکینه ات سخت آن بُوَد که داخل گودال بنگرم خنجر به دست ، شمر نشسته به سینه ات ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih