بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت ، #استقبال_فاطمیه
#حمیدرضا_محسنات
▶️
کبوتری که خیال حرم به سر دارد
مگر بمیرد از این فکر دست بردارد
@hosenih
حرم ندیده ولی دلخوشیم اینقدری
که صاحب حرم از حال ما خبر دارد
کبوتر حرمی بی نشان شدن سخت است
همیشه کفتر بی لانه دردسر دارد
به عشق خنده دلبر همیشه بخشیدیم
دل شکسته ی ما غصه ای اگر دارد
چه غصه ای ؟ به خدا انتهای خوشبختیست
همین که حضرت زهرا به ما نظر دارد
@hosenih
نسیم میوزد از کوچه ها خبر داری ؟
دوباره مادرمان دست بر کمر دارد ...
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#اسماعیل_شبرنگ
▶️
دوای درد دل خسته ی همه زهراست
هماره بر لب عشّاق؛زمزمه...زهراست
امید شیعه ی بی تاب حضرت حیدر
میان معرکه ی روز محکمه زهراست
@hosenih
اگر دوباره بپرسند: " سرپناه تو کیست؟؟"
جواب آخر من بی مقدّمه "زهراست"
شهیده،صابره،مظلومه،سیّده،کوثر
زکیّه،طاهره،صدّیقه،فاطمه،زهراست
همیشه رزق محرم به دست فاطمیه ست
جواز روضه ی آقای علقمه زهراست
@hosenih
دوباره روضه ی تشییع ه مادر سادات
دوباره بر سر هر شانه پرچم زهراست
سلام ای گل هجده بهار ؛ بانو جان
تویی ستاره ی دنباله دار بانو جان
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#علی_اکبر_لطیفیان
▶️
تا قیامت بنویسم اگر از پروانه
ندهم جز خبرى مختصر از پروانه
زندگىکردن عشاق تماما درس است
میشود یاد گرفت آنقدر از پروانه
@hosenih
آبرو را همه از برکت چیزى دارند
عارفان از سحر، اما سحر از پروانه
عالمى را نفس سوختهاى زنده کند
معجزه هیچ ندیدم مگر از پروانه
سوز معشوق به سوز دل عاشق نرسد
شمع هم سوخته، نه بیشتر از پروانه
عاشق آن است که معشوقفروشى نکند
هیچگه دل نبرد سیم و زر از پروانه
آنقدر وصل تو سوزندهتر از هجران است
که نماندهاست نه بال و نه پر از پروانه
تا سحر سوختنش را به تماشا بنشین
تو فقط اول شب دل ببر از پروانه
جگر سوختهی من خبرش پیچیده
چه بگیرى چه نگیرى خبر از پروانه
تا نفس هست مرا دور سرت میگردم
بیش ازین برنمیآید دگر از پروانه
پر و بالى که نماندهست برایم, اما
آنقدر هست بسازى سپر از پروانه
دل به آتش زدم و سعى خودم را کردم
دست تو باز نشد... درگذر از پروانه
@hosenih
نوبت شستن پروانه رسید و حالا
تازه فهمید چه میخواست در از پروانه
در همان مرحلهى سوختنش میمانم
تا قیامت بنویسم اگر از پروانه
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_مناجات
#مهدی_علی_قاسمی
▶️
در این عالم اگرچه رو زدن بر دیگران عار است
گدای فاطمه بودن برایم بهترین کار است
صدایم را، دعایم را، نوای ربنایم را
همیشه گریه هایم را فقط مادر خریدار است
@hosenih
اگرچه بنده ای پستم، غلام فاطمه هستم
گرفته دست او دستم، مرا زهرا هوادار است
پر از غم شد سراپایم، مصیبت خوان زهرایم
برای معصیت هایم همیشه روضه کفاره است
الا یا ایها العالم، عزای بضعه ی خاتم
به قلب مرتضی مرهم به چشم منکرش خار است
@hosenih
کسی که فاطمه دارد، غم او خاتمه دارد
همیشه واهمه دارد کسی که بند اغیار است
شروع روضه شد با در، زمانی کوچه حالا در
نود روز است یک مادر میان خانه بیمار است
شده چون یاسِ پژمرده، مسیر سنگ دل مرده
به بار شیشه اش خورده... گواهم خون و مسمار است
@hosenih
ادا کن حق این مطلب، برای مادر زینب
چنان ناله بزن امشب که گویا آخرین بار است
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#مجتبی_روشن_روان
▶️
سر می زنم به خانۀ آتش گرفته ای
پاکیزه آستانۀ آتش گرفته ای
اینجا بهشت سوختۀ حضرت خداست
عرشی ترین نشانۀ آتش گرفته ای
@hosenih
بعد از نماز برلب خود مشق می کنم
تسبیح عارفانۀ آتش گرفته ای
ثقلین مصطفی که امانت سپرده بود!!!
افتاد در میانۀ آتش گرفته ای
خون می چکید در دل شعله به روی خاک
از ساقۀ جوانۀ آتش گرفته ای
@hosenih
دیگر برای شانه زدن قوتی نداشت
از دست درد... شانۀ آتش گرفته ای
مادر! برای محفل پر شور عاشقی
سوزان ترین ترانۀ آتش گرفته ای
اشکم ز دیده می چکد و شعله ور شدم
در... روضه شبانه آتش گرفته ای
@hosenih
بهر رها شدن ز عذاب الیم حق
تو بهترین بهانۀ آتش گرفته ای
محبوبۀ خدائی و قدیسۀ علی
زهرای بی نشانۀ آتش گرفته ای
با یاد دست تو به دلم دست می دهد
احساس شاعرانۀ آتش گرفته ای
@hosenih
باید برای گریه به صحرا سفر کنی
ای وای عجب زمانۀ آتش گرفته ای
آتش گرفته ام ز تب داغ تو ببین
همپای نازدانۀ آتش گرفته ای
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_مرثیه
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
▶️
این بار من خط میکشیدم دفترم را
باید چگونه شرح گویم باورم را !!؟؟
آتش ، چنان شعله کشیده بین شعرم
سوزانده مصرعمصرعِ خشک و ترم را
@hosenih
آتش ، همان عنصر ، یکی از چهارگانه
چیزی که حالا گرمِ خود کرده سرم را
آتش ، همان واژه که از کوچه شروعش
خون کرده قلبِ عاشق و در به درم را
آتش ، همان شعله که مادر بین آن بود
حرفش به درد آورده جانِ مضطرم را
@hosenih
آتش ، همان حُرمِ حرارت ها که زهرا(س)
میگفت : تو ، در هم شکستی پیکرم را
آتش ، همان در ، دربِ چوبی کوهِ هیزم
دارد زبانه میکشد هی منظرم را
آتش ، همان داغی ، که داغش پیرکرده
بال و پر و ، پهلویِ زهرا(س)مادرم را
@hosenih
آتش ، همان جایی که حیدر(ع)دادمیزد
بس کن ، نزن با آن غلافت همسرم را ...
***
خط روی خط آمد ... ، قلم سوزاند من را
با دست او ، آتش کشیدم دفترم را
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_مدح
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#امیر_عظیمی
▶️
زهرا برای حضرت حق آفریده شد
پیش از وجودِ خلقِ خداوند دیده شد
سیب بهشت، آمدنش را بهانه بود
روحش به احمد از نفس حق دمیده شد
@hosenih
زهرا که بود؟ نور جلالیِ تحت عرش
فوق تصوّر است آنچه که از قدس چیده شد
احمد که گفت اُمِّ ابیهاست فاطمه
یعنی فضائلش چو محمّد حمیده شد
چندی گذشت تا که نسیم وصال او
سمت علیِ عالیِ اعلا وزیده شد
@hosenih
طوبای فاطمه که ثمر داد ناگهان
باد خزان گرفت و وجودش تکیده شد
گل بود و حیف ساقه ی او را لگد زدند
سیلی که خورد حوریه، رنگش پریده شد
وقتی هجوم برد سقیفه به خانه اش
در را شکست روی سرش، قد خمیده شد
@hosenih
شش ماهه داشت، میخ در او را شهید کرد
شش ماهه ای شهید برای شهیده شد
هر جا رسید روضه به محسن، بگو حسین
با تیر حرمله سر اصغر بریده شد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
#حسن_لطفی
▶️
می نویسم به چشمِ تَر مادر
می نویسم به رویِ دَر مادر
با همین پاره یِ جگر مادر
سوختم از سکوت اگر مادر
می نویسم مرا بِبَر مادر
@hosenih
خواهرم نامِ مادر آورده
چادرِ گریه آور آورده
غمِ من باز هم سر آورده
کوچه دادِ مرا در آورده
باز رفتم به آن گذر مادر
@hosenih
کوچه بود و عبورِ بانویش
کوچه و یک بهشت در کویش
مادری و فرشته هر سویش
باد حتیٰ نخورده بر رویش
من در آن کوچه بی خبر مادر
@hosenih
کوچه بود و غروبِ غم بارش
کوچه بود و دو تا عزا دارش
کوچهی سنگی و دو دیوارش
کوچه و سنگهایِ بسیارش
کوچه پُر شد زِ رهگذر مادر
@hosenih
دیدم آنجا هزار مشکل را
بسته بودند راهِ منزل را
جمعِ نامحرم و ارازل را
دیدم آن روز دستِ قاتل را
وای از چشمِ خیره سَر مادر
@hosenih
چشمِ خود را که بست زد سیلی
دید بی حیدر است زد سیلی
وای با پشتِ دست زد سیلی
گونهای را شکست زد سیلی
سنگِ دیوار بود و سر مادر
@hosenih
می زدم داد که نزن نامرد
کُشتیاش پیشِ چشم من نامرد
جایِ مادر مرا بزن نامرد
یک نفر بینِ چند تن نامرد
از غرورم شکستهتر مادر
@hosenih
او زد و هر دوتا زمین خوردیم
هر دوتا بی هوا زمین خوردیم
پیشِ نامردها زمین خوردیم
خنده کردند تا زمین خوردیم
چادر و خون و خاکِ تر مادر
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
#حسن_لطفی
▶️
ای برادر چه میکنی با خود
چند روزیست سرد و خاموشی
سر به زانو گرفتهای چندی
لبِ خود می گزی نمیجوشی
@hosenih
یک طرف حال و روزِ غمگینت
یک طرف نالههایِ مادرمان
ماندهام با حسین در این بِین
که چه خاکی کنیم بر سرمان
@hosenih
درد و دل کن دوباره و دریاب
خواهری را که جان به لب کردی
بَسکه در بینِ خواب لرزیدی
بَسکه در بینِ خواب تب کردی
@hosenih
مشت خود می فشاری و در اشک
چهرهای نا امید می بینم
چه شده در میانِ گیسویت
چند تاری سپید می بینم
@hosenih
دست بردار از دلم خواهر
که پُر از شعله و شراره شده
بعد داغی که آتشم زده است
دل نمانده که پاره پاره شده
@hosenih
روضهام روضههایِ یک کوچه است
کوچهای سرد و کوچهای تاریک
کوچهای سنگی و غبار آلود
کوچهای تنگ و کوچهای باریک
@hosenih
بارها گفته ام خدا نکند
راهِ یاسی به لاله چین بخورد
بارها گفته ام خدا نکند
که در آنجا کسی زمین بخورد
@hosenih
ولی ای وای بر سرم آمد
کوچه خالی زِ رفت و آمد شد
چادرِ مادرم به دستم بود
که در آن کوچه راهِ ما سد شد
@hosenih
بِینِ دیوارهایِ بی احساس
ازدحامِ حرامیان دیدم
پنجهها مُشت و دستها سنگین
پنجهای را در آسمان دیدم
@hosenih
قد کشیدم به رویِ پا اما
حیف دستش گذشت و از سرِ من
آسمان تار شد که مینالید
بِینِ گرد و غبار مادر من
@hosenih
چادرش را به سر کشید و به درد
تکیه بر شانهام به سختی داد
خواست مادر که خیزد از جایش
ولی اینبار هم زمین اُفتاد
@hosenih
دست بر خاک میکشید آرام
با دو چشمانِ تار چاره نداشت
چادرش را تکاندم و دیدم
گوش خونین و گوشواره نداشت
@hosenih
ناله ام بین خندهها گُم شد
جگرم در عزایِ چشمش بود
ردِ خونی به رویِ دیوار و
جایِ دستی به جای چشمش بود
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#محسن_ناصحی
▶️
گیرم آتش به جفا، در که نباید می سوخت
آشیان سوخت ، کبوتر که نباید می سوخت
آتش اینبار گلستان نشد انگار ولی
باغ و بستان پبمبر که نباید می سوخت
@hosenih
کینه دارند اگر مردم شهر از پدرم
وسط حادثه مادر که نباید می سوخت
آتش افتاد در این مزرعه، گندمها سوخت
همه ی حاصل حیدر که نباید می سوخت
زیر خاکستر در شعله گرفت آتش باز
خیمه ها سوخته ،معجر که نباید می سوخت
@hosenih
ظهر اگر سوخت برادر وسط معرکه ، عصر
چادر خاکی خواهر که نباید می سوخت
.
از تنور آمده بابا وسط تشت ، ولی
اینقدر هم دل دختر که نباید می سوخت
نه فقط شمع نه پروانه که در این آتش
سوخت از غصه دل هرکه نباید می سوخت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#مهدی_رحیمی
▶️
شدی شهید که غربت عیار داشته باشد
مدینه بعد تو شب های تار داشته باشد
سه آیه ات حسن و زینب و حسین شد اما
نشد که آخر کوثر چهار داشته باشد
@hosenih
چهل نفر وسط کوچه آه فکر نکردند
علی به خانه زنی باردار داشته باشد
چهل نفر همه مست سقیفه اند و مولا
به یاری از چه کسی انتظار داشته باشد
گمان نمی کنم این سان که در شکسته به دیوار
به کوچه فاطمه راه فرار داشته باشد
@hosenih
شفاعتم نکنی در حضور مرگ خوشم که
به احترام تو قبرم فشار داشته باشد
نه در حدود مدینه ست نه به سینه نگردید
مگر که می شود این زن مزار داشته باشد؟
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#بصیرت، #فاطمیه
#سیدحسن_رستگار
▶️
تا اوج مستی ی علوی پر کشیده ایم
از بس که جام باده ی هو سر کشیده ایم
حرف از شراب و ساقی و بزم و پیاله را
از میکده به پله ی منبر کشیده ایم
@hosenih
"ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم "
آن را به روی صفحه ی دفتر کشیده ایم
از ذوالفقار حیدر کرار گفته ایم
فریاد یا علی مکرر کشیده ایم
وقت رجز برای حرامی و داعشی
خط و نشان خندق و خیبر کشیده ایم
@hosenih
اینجا که کوفه نیست علی را رها کنند
ما صف کنار مالک اشتر کشیده ایم
حتی برای آنکه غلام علی شویم
عمری دراز منت قنبر کشیده ایم
حب علی و آل علی در سرشت ماست
ازاین جهت به سمت پیمبر کشیده ایم
@hosenih
جای محب فاطمه آغوش مرتضی است
روزی که صف به وادی محشر کشیده ایم
گفتیم فاطمه دلمان فاطمیه شد
آهی ز داغ حضرت کوثر کشیده ایم
مانند مرتضی غم بسیار خورده ایم
هر چه کشیده ایم از آن "در" کشیده ایم
@hosenih
سرخی روی شیعه از آثار سیلی است
داغ از شرار پر طپش هر کشیده ایم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih