eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ همینکه پهلوی او گاه گاه میگیرد نفس به سینه این پابه ماه میگیرد! سرش که خورد به در نور دیده اش کم شد حسین را به حسن اشتباه میگیرد @hosenih مریض خانه اگر لب به آب و نان نزند... پس از سه ماه تنش وزن کاه میگیرد! مریض خانه اگر سیلی از کسی بخورد.. به روی صورتش ابری سیاه میگیرد هنوز هم که هنوزاست با همین حالش علی به چادر زهرا پناه میگیرد! کسی نگفت که این تازیانه در کوچه به بازویش به کدامین گناه میگیرد؟! چه آمده به سر چشمهای زهرا که.. ز چشمهای علی هم نگاه میگیرد @hosenih همینکه نام علی را به پیش او ببری به لب ترنم "روحی فداه" میگیرد اگر خمیده علی از نماز آیات است.. نود شب است دراین خانه ماه میگیرد.. ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم حجت‌الاسلام ▶️ لبخند نور جان بدمد در تن بهشت نور تو جلوه ای کند از روزن بهشت قیمت گرفت روضه رضوانه، چون نشست گرد و غباره راه تو بر دامن بهشت @hosenih حنانه ی رسول خدا! آه میکشی!؟ شعله کشیده آه تو در خرمن بهشت با مد آه تو همه معراج میروند تا هیات خدا برود شیون بهشت در این نفس کشیدن زخمی چه سری است گل کرده لاله در دل پیراهن بهشت دوزخ شراره زد به در خانه ی علی دوزخ اراده کرده شود دشمن بهشت @hosenih حوریه علی! به رخت رنگ نیلی است این رنگ و روست علت جان دادن بهشت شعر کبود و روی کبود و تن کبود یعنی پر از بنفشه شده گلشن بهشت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ کنج بستر مانده ای بال و پرت را بسته ای لاله زار زخم های پیکرت را بسته ای تا که یک چشمت کمی مبهم تماشایم کند پلک مجروح و کبود دیگرت را بسته ای @hosenih جان من گریه نکن، این قدر که لاغر شدی... ... تا نیفتد بر زمین، انگشترت را بسته ای آفتاب خانه ی حیدر چرا این روزها کم فروغی و چرا دیگر سرت را بسته ای؟! دلخوری از دست من یا قهر کردی با علی این چنین که بر سر خود معجرت را بسته ای @hosenih بازویت را، پهلویت را، سینه ات را... ای دریغ یاور حیدر چرا سرتاسرت را بسته ای؟! لااقل زهرا بیا و پاسخ من را بده با چه دستی گیسوان دخترت را بسته ای؟! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ روزی نیاید که تو با حیدر نباشی می ترسم از آن لحظه که دیگر نباشی تو یاس من هستی و من هم باغبانت ای کاش که پژمرده و پرپر نباشی @hosenih وقتی صدای در شکستن را شنیدم خیلی دعا کردم که پشت در نباشی حاضر شدی آتش به گیسویت بیفتد اما میان کوچه بی معجر نباشی من حاضرم تا جان دهم اما بجایش حتی تو یک لحظه در این بستر نباشی @hosenih مردم نمی دانند قدر بودنت را اصلا برو اصلا همان بهتر نباشی بیش از سه ماه از دختر خود رو گرفتن هر گز نمی فهمی اگر مادر نباشی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ خوابی و یا بیدار؟! خوبی یا که پردردی؟! حرفی بزن‌! جان مرا که بر لب آوردی! @hosenih تسبیح را گم کرده ای ! یا گوشوارت نیست؟ با چشم خون مرده به دنبال چه میگردی؟! با زخمهای سینه ات مردانه جنگیدی.. با دنده ی یک دنده ات مردانه سر کردی... حتی طبیب از دیدن حال تنت جا خورد! تب میکنی !میسوزی! اما باز هم سردی... ماندم چرا از دور رنگ صورتت سرخ است! وقتی که از نزدیک میبینم تورا زردی! @hosenih تو ذولفقار اصلیم بودی نه یک شمشیر! تو بین زنهای مدینه بی هماوردی... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بنشین تا که بگویم غم دلبر سخت است دخترم حرف جدایی دم آخر سخت است من دگر رفتنی ام،بانوی این خانه تویی خانه داری تو ای زینت حیدر سخت است @hosenih دوست دارم که خودم در به علی باز کنم می کشانم بدنم را جلوی در سخت است با کسی دم نزدم با تو فقط می گویم که کتک خوردن زن در بر شوهر سخت است من زمین خوردم و قنفذ به علی می خندید خنده بر بی کسی فاتح خیبر سخت است نه فقط داغ من و داغ پدر،می دانم دخترم کرب و بلا،داغ برادر سخت است آن لباسی که نشد قسمت محسن حالا شده آماده برای علی اصغر سخت است @hosenih هر چه آید به سرت را،همه بگذار کنار و بدان بوسه زدن بر رگ حنجر سخت است غم به دل ره ندهد هر که به من گریه کند شائقا! گر چه غم و غصه ی محشر سخت است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ زبان الکنم از وصف زهرا ناتوان باشد که زهرا تا قیامت قبله ی هفت آسمان باشد @hosenih خدا نامیده زهرایش،پر از عشق است دنیایش دعای نیمه شب هایش برای دیگران باشد به ذکر"فاطمه یا فاطمه"گرم است جبرائیل که با این ذکر از هول قیامت در امان باشد خودش را...محسنش را...هر چه دارد می دهد زهرا فقط کافی ست پای مرتضی یش در میان باشد به چشم خود نخواهد دید این دنیا زمانی را که زهرا باشد و بر دست حیدر ریسمان باشد بنا بوده که دشمن با فدک رسوا شود،ورنه کجا زهرا در این دنیا به فکر آب و نان باشد؟ @hosenih تمام دردهایش،عشق بازی با خداوند است برای فاطمه کِی صحبتی از امتحان باشد... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ استراحت کن کمی تا صبح، بیداری بس است پلک هایت سوخته پس گریه و زاری بس است @hosenih خانه ام جارو نمی خواهد به خود زحمت نده با قدی خم ایستادن های اجباری بس است دستْ  بر  دیوار، دردِ  سینه  را  پنهان  نکن خنده های بی رمق از روی ناچاری بس است بانوی خانه، نفس را هم به سختی میکشی میشود از پختن نان دست برداری، بس است صورتِ زخمی و بازویِ کبود و چشمِ تار فاطمه شرمنده ام از من طرفداری بس است @hosenih نا امیدم ای امیدم بسترت  را  جمع کن  هیچ جایی در لباست نیست گل کاری بس است... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
از نام گرم او دل برف آب می‌شود در سردسیر سخت زمستان بگو حسین #میلاد_حسنی @hosenih
#حضرت_زهرا_س_مدح دور و بر خانه اش ملک میریزد جود و کرمش روی فلک می ریزد او صاحب عرش است زمین چیزی نیست چادر که تکان دهد فدک میریزد شاعر: #کرامت_نعمت_زاده @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ذکر مصیبت خواندم و غم دور برداشت اشکم میان سوز و ماتم دور برداشت باخط به خط بیت الاحزان سوختم، بعد با آه شیخ عباس، آهم دور برداشت @hosenih چیدند هیزم روی هیزم، بعد از آن دود با سرکشیِ شعله کم کم دور برداشت بین در و دیوار مادر ناله می زد وقتی که مسمارِ مصمّم دور برداشت @hosenih قنفذ که دست مرتضی را بسته می دید تا اینکه فرصت شد فراهم، دور برداشت آن روز دور افتاد در دست غلاف و در قتلگاهی دشنه ای هم دور برداشت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم حجت الاسلام ▶️ جسارت کرد شعله، مشت زد بر روی در آتش حیا را زیر پا بگذاشت و شد شعله ور آتش @hosenih همیشه آب بر آتش اثر دارد ولی این بار ندارد رحم بر چشمان بارانی و تر آتش به یمن فاطمه آتش گلستان شد بر ابراهیم ولایت داشت یعنی حضرت حوریه بر آتش میان آتش کینه پر ققنوس می سوزد ولی خاکسترش خاموش خواهد کرد هر آتش مغیره، خالد و قنفذ همه لبریز از کینه همه هم دست با شیطان؛ ولیکن بیشتر آتش ... نشسته بر دل عالم عجب داغ جگر سوزی غم سیلی، غلاف و تازیانه، ضرب در، آتش @hosenih تنور فتنه را شیطان همیشه می‌کند روشن بخوان مرثیه خوان! از روضه ی خولی و سر؛ آتش ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih